تلخیص و تدریس
تدریس، روشها، شیوهها و سبکهای متفاوتی دارد. اجرای درست و ثمربخش هر یک از روشها به مهارتها و تواناییهای ویژهای نیاز دارد.
یکی از رایجترین شیوهها که مورد استفاده معلمان در سرتاسر جهان است[1] روش سخنرانی یا روش آموزش مستقیم است.
این روش علی رغم هشدارها و احتیاطهایی که دربارة آن میشود، از سابقه تجربی نسبتاً محکم و اثرات مداومی برخوردار است.[2]
اطلاعات، سازمان دادن به آن، فرضیه سازی و افزایش و تقویت قواشی ذهنی و مهارتهای فکری انسانی، از اساسیترین مشخصههای این روش است. از آن جا که دروس غیرتجربی رشتههای انسانی و از جمله دروس معارف واجد این مشخصههاست و نیز با استقرایی که اداره ارزشیابی معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی از کلاسهای استادان این رشته به عمل آورده، روشن شده است که در تدریس این دروس، بیشتر از همه سبکها از سبک سخنرانی استفاده میشود. در عین حال که اداره ارزشیابی شیوه خاصی را برای تدریس دروس معارف پیشنهاد نمیکند و با توجه به موضوع، مخاطب، اهداف، محتوا و فضای کلاس، هر شیوه را کارآمدتر بیابد. آن را توصیه مینماید باری اگر استادی روش سخنرانی را برمیگزیند، لازم است تا نکاتی را مراعات کند تا تدریس جذاب و بارور شود. یکی از این نکات آن است که استاد در ابتدای درس، شمای کلی بحث و چارچوب اساسی آن را ترسیم و ارائه کند، چرا که باعث میشود دانشجویان خالی الذهن نباشند و با پیش درآمدی مطمئن جریان درس را پیگیری کنند. چنانکه ارائه چارچوب در آغاز درس گره گشا و تأثیرگذار است، تلخیص[3] و نتیجهگیری درس در پایان میتواند ماحصل تدریس را به آسانی در اختیار فراگیران قرار دهد. در این صورت اگر فراگیری در متن درس از نکتهای غفلت کرده باشد، یادآوری دوباره آن میتواند جبران مافات کند.
از گزارشهای مکتوب و ارزشیابیهای حضوری اداره ارزشابی در سال تحصیلی 81ـ80 برمیآید که بعضی اساتید معارف تلخیص و جمعبندی را جدی نمیانگارند، از این رو بیشترین عملکرد ضعیف اساتید و نهایتاً توصیه به آنان به همین مسأله مربوط میشود. در این نوشتار خلاصه کردن درس و جایگاه آن در تدریس و اینکه چرا نباید از آن غفلت کرد مورد توجه قرار گرفته است.
چیستی و فوائد تلخیص
تلخیص یا «خلاصه نویسی» و «خلاصه گویی» فنی است که به گوینده یا نویسنده امکان میدهد که از کمترین زمان، بیشترین بهره را ببرد و با یاد نمودِ «برجستهترین مطالب» گفته شده یا نوشته شده آنها را دوباره فرایاد آورد تا با «تکرار» و «مرور» مطالب، «یادگیری» تقویت شود و طول مدت «فراموشی» کاهش یابد.
موضوع تلخیص، سخنی است که به گفتار درآمده است یا مطالبی است که نوشتار شده است. این سخن یا مطلب لازم نیست سخنی درسی و مطلبی علمی باشد، بلکه هر سخن یا نوشته میتواند صورت تلخیص یابد.
البته اساسیترین و برجستهترین نکات گفته شده یا نوشته شده به صورت تلخیص درمیاید نه ریز و درشت تمام نکاتی که به رشته بیان یا بنان در آمده است. اما فوائد تلخیص:
الف) هر نوشته یا گفتار نتیجهای دارد که سرانجام روشن میشود. گفتارها و نوشتارهای بینتیجه ناسودمندند.
از این رو جمعبندی و نتیجهگیری، مورد تأکید، توجه و تکیه کارشناسان است. نتیجه پایانی سخن، باید با متن سخن در ارتباط آشکار باشد؛ چون با فروگذاری متن، فراگیری نتیجه امکان ناپذیر است. تلخیص نمایه و نمودار متن است و پلی است به سوی نتیجه. لذا فرو گذاشتن یا فرو انگاشتن تلخیص همان و فرانهادن نتیجه همان.
ب) هدف اساسی آموزش، یادیگری است. یادگیری با تقویت حافظه بلند مدت آسانتر میشود. تکرار، تمرین و مرور که در ذات تلخیص نهفته است، حافظه را تقویت و یادگیری را تسهیل میکند.
ج) مهمترین آفت یادگیری فراموشی است. تکرار مطالب علی الخصوص در فواصل نزدیک فراموشی را کاهش میدهد و تلخیص میتواند چنین کارکردی داشته باشد.
تذکر: تلخیص با اجمال و ابهام تفاوت دارد. در حقیقت تلخیص، اجمال نیست بلکه اجمال پس از تفصیل است و از آنجا که قبلاً تفصیلی بوده، بنابر این ابهامی در کار نخواهد بود. مگر آن که آن تفصیل خود واجد ابهام باشد. از این رو لازم است استادان از عدم ابهام در تفصیل متن آگاه شوند و آنگاه دست به تلخیص بزنند. بنابر این تخلیص نباید مبهم باشد.
اهمیت تلخیص
شوتز (1969) در مطالعهای به این نتیجه رسیده است: «آن دسته از معلمان تازه کار که موفقیت بیشتری در تدریس به دست میآوردند، درصد بیشتری از نکات مورد بحث را در انتهای درس خود مورد استفاده قرار میدادند»[4].
«فلمینگ» تلخیص و نتیجهگیری را «خاتمه خوب» نام مینهد و معتقد است خاتمه، خوب مکمل شروع خوب است. خاتمه خوب به پایان بحث و یادگیری مربوط میشود. داشتن این مهارت یعنی توجه به این نکته که میباید، آنچه را در طول درس به فراگیران عرضه شده است ]در پایان[ ارائه نمود و نیز برآوردی است از آنچه که فراگیران به دست آوردهاند. بنابر این استاد باید در پایان کلاس یک خلاصه و نتیجهگیری از بحث را ارائه نماید.[5]
]در واقع میتوان گفت[ هدف از خاتمه خوب کمک به فراگیران در به دست آوردن نکات برجسته و ارائه شده درس است و این که بتوانند اطلاعات به دست آمده را در دیگر زمانها به کار گیرند.[6]
نقش زمان در تلخیص
از آنچه تا کنون گفته شد به دست میآید که خلاصه کردن درس و نتیجهگیری از آن ـ به ویژه در روش سخنرانی که معمولترین روش تدریس در مدارس و دانشگاههای ماست ـ ضرورت و حتمیت دارد. درسی که با تلخیص و نتیجهگیری توأم باشد، پایانی مؤثر خواهد داشت. پایان مؤثر یا پایان خوب درس زمانی امکانپذیر است که «زمان گیری» آگاهانه در فعالیتهای تدریس منظور شود. «زمانگیری آگاهانه هم جزء طرح درس است و هم از عوامل مهم کمک به ارائه یک تدریس خوب.
زمان گیری آگاهانه یعنی استاد بخشهای مختلف فعالیت در کلاس را بر اساس زمانبندی از پیش طراحی شده انجام دهد و در این زمانبندی بخشی را به تلخیص و جمعبندی اختصاص بخشد. اگر استاد از زمان در نظر گرفته شده عقب بماند، برای آن درس پایان غیرمؤثر را رقم زده است. تنها با «پایان خوب» تدریس است که موجبات بررسی مجدد نکات یک درس (خلاصه) فراهم میشود.[7]
شرایط خلاصة درس
خلاصه کردن درس أمری سهل و آسان به نظر میرسد اما در حقیقت چنین نیست. برای آن که خلاصه درس مفید و ثمربخش باشد باید شرایط زیر را مراعات نمود.
البته میتوان خلاصه مطالب را از قبل تهیه کرد و در دست حاضران قرار داد. این باعث میشود که وقت فراگیران به یادداشت برداری نگذرد.[8] البته در این صورت خلاصه درس باید به گونهای تهیه شود که فراگیران به مطالعه نیازمند شوند و از مراجعه به کتاب و مطالعه عمیق احساس بینیازی نکنند.[9]
شرایط خلاصه درس
الف) از لحاظ معنایی:
1ـ خلاصه درس نباید واجد ابهام باشد.
2ـ جملات آن باید کاملاً به هم مرتبط باشد.
3ـ خلاصه درس باید خلاصه مطالبی باشد که در آن درس اشاره شده است نه مطالبی که گفته نشده و اطلاعات بیرونی است.
4ـ کلمات تلخیص باید در سطح خزانة لغات فراگیران باشد؛ یعنی تلخیص نباید مجوز دشوارگویی گردد.
ب) از لحاظ شکل:
1ـ باید ترتیب منطقی بحث رعایت شود.
2ـ نکات مهم بدون تفصیل جزئیات گفته شود.
3ـ خلاصه درس باید کوتاه و کم حجم باشد.
4ـ بهتر است تلخیص مطالب به صورت دستهبندی ارائه و از پراکندهگویی پرهیز شود.
ج) از لحاظ اسلوب:
1ـ چنانکه در پایان میتوان درس را تلخیص کرد در حین تدریس و آموزش نیز میتوان درس را گام به گام و مرحله به مرحله تلخیص نمود.
الف: تلخیص در پایان به دو صورت میتوان انجام شود.
یکم) معلم از طریق پرسش در پایان کلاس فراگیران را وادار به خلاصه کردن نکات اصلی نماید.[10]
دوم) معلم با پاسخ به سؤالات شاگردان، درس را خلاصه و جمعبندی، کند.[11]
ب: تلخیص در حین تدریس: اگر کار تلخیص مرحله به مرحله صورت بگیرد بهتر است؛ زیرا تلخیص یکباره و در پایان درس ممکن است ایجاد خستگی نماید این روش تلخیص نیز میتواند دو گونه انجام پذیرد.
یکم) معلم با پرسش از فراگیران در ضمن درس میتواند مرحله به مرحله درس را خلاصه نماید.
دوم) معلم با پاسخ به پرسشهای فراگیران در ضمن درس، درس را جمعبندی و تلخیص کند.
2ـ خلاصه درس با خط خوانا روی تخته نوشته شود[12] یا به صورت مکتوب تهیه گردد و در اختیار فراگیران قرار گیرد.
تلخیص گام به گام
گذشت که یکی از اسلوبهای تلخیص شیوة «گام به گام» آن است. یعنی استاد میتواند هر بخش از درس را که ارائه نمود، آن را تلخیص نماید. اگر روش تدریس استاد روش سخنرانی باشد، استاد میتواند برای کاهش بعضی از مشکلات این روش، شیوة «پرسش در ضمن سخنرانی» را به کار گیرد. پرسیدن از فراگیران در ضمن سخنرانی، علاوه بر آن که به تلخیص «گام به گام» کمک میکند دارای فوائد زیر است.
1ـ این سؤالها نکات و موضوعات مهم سخنرانی را مورد تأکیید قرار میدهد.
2ـ پاسخ دادن سؤالها به تکرار مطالب آموزشی ارائه شده منجر میشود.
3ـ یادگیرندگان با پاسخ دادن به سؤالها متوجه میشوند که چه قسمتهایی از درس را یاد گرفته و چه قسمتهایی را هنوز یاد نگرفتهاند.
4ـ این سؤالات از حواس پرتی یادگیرندگان جلوگیری میکند.
5ـ از طریق این سؤالها میتوان مطالب درسی را جمع و جور کرد و به مرور ]و خلاصة[ آن پرداخت.[13]
نکاتی کوتاه دربارة تلخیص
1ـ تدریس و آموزش، روشهای متفاوتی دارد. روش سخنرانی معمولترین و شمولپذیرترین روش آموزش در سراسر جهان است. از این روش با نام روش «القایی»، «تقریری»، «آموزش مستقیم»، «نمایشی» و «روش ارائه»[14] نیز نام برده میشود. یکی از راهکارها برای کارآمد کردن این روش، تلخیص مطالب در پایان سخنرانی است.
2ـ تلخیص و جمعبندی هم میتواند در پایان سخنرانی و درس صورت پذیرد و هم میتواند گام به گام و در اثنای درس انجام گیرد.
3ـ خلاصه درس میتواند به صورت نوشته ارائه شود یا روی تخته با خط خوانا (همانند طرح درس) مکتوب گردد.
4ـ تلخیص میتواند به کمک استاد صورت پذیرد یا فراگیران درس را تلخیص کنند. پرسش از فراگیران یا پاسخ به پرسشهای آنان گونههایی از تلخیص میتواند باشد.
5ـ هیچ گاه تلخیص و خلاصه کردن نباید فراموش شود، لیکن در درسهای مفصل و مشکل بیشتر از اسیر درسها به خلاصه نویسی نیاز[15] است.
6ـ پرداختن به نکات جزیی در تلخیص کار درستی نیست. باید نکات اصلی درس[16] در پایان خلاصه گردد.
7ـ بهتر است تلخیص مطالب، به صورت دسته بندی ارائه واز پراکنده گویی پرهیز شود.
8ـ شایسته است با عنایت به چارچوب کلی درس، مطالب را تلخیص نمود و رابطه منطقی بین این دو را حفظ کرد.
9ـ تلخیص باید با نتیجه؛یری از درس توأم باشد. در نتیجه؛یری باید اهداف درس را گوشزد نمود.
10ـ برای آن که تلخیص فروگذار نشود در طرح درس باید با زمان سنجی آگاهانه بخشی از زمان را به خلاص و جمعبندی اختصاص داد.
[1] - روان شناسی پرورشی، دکتر علی اکبر سیف، ص 382.
[2] - الگوهای تدریس 2000، مترجم محمدرضا بهرنگی، ص 398.
[3] - یادآوری این نکته لازم است که تلخیص فقط منحصر در روش سخنرانی نیست.
[4] - مهارتهای آموزشی و پرورشی، حسن شعبانی،ص 303.
[5] - روانشناسی پرورشی، دکتر علی اکبر سیف، ص 125ـ126.
[6] - روانشناسی پرورشی، دکتر علی اکبر سیف، ص 125ـ126.
[7] - فرآیند تدریس، سی ام فلمینگ ـ الیزابت پروس، ترجمه: سید مهدی سجادی، ص 126ـ125.
[8] - کاربرد روان شناسی در آموزشگاهها، دکتر بدری مقدم، ص 68.
[9] - مبانی روان شناختی تربیت، علی اکبر شعاری نژاد، ص 796.
[10] - فرآیند تدریس / سیام فلمینگ، الیزابت پروس، ترجمة سید مهدی سجادی، ص 127.
[11] - مهارت آموزشی و پرورشی، حسن شعبانی، ص 320.
[12] - مبانی روان شناختی تربیت، علی اکبر شعاری نژاد، ص 795ـ794.
[13] - روان شناسی پرورش، دکتر علی اکبر سیف، ص 388.
[14] - روان شناسی پرورش، دکتر علی اکبر سیف، ص 382.
[15] - مبانی روان شناختی تربیت، علی اکبر شعاری نژاد، ص 796.
[16] - فرآیند تدریس، سی ام فلمینگ، الیزابت پروس، ترجمه سید مهدی سجادی، ص 127.
منبع: http://www.hawzah.net