بحث اخلاقی
حقیقت ذکر و راه رسیدن به آن
مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ فَقَدْ ذَكَرَ اللَّهَ وَ إِنْ قَلَّتْ صَلَاتُهُ وَ صِيَامُهُ وَ تِلَاوَتُهُ وَ مَنْ عَصَى اللَّهَ فَقَدْ نَسِيَ اللَّهَ وَ إِنْ كَثُرَتْ صَلَاتُهُ وَ صِيَامُهُ وَ تِلَاوَتُهُ لِلْقُرْآنِ[1]
برای تبیین این روایت نورانی چند نکته قابل توجه است:
نکته اول: حقیقت ذکر، عبارت است از توجه دل به خدا و باور این که جهان، محضر خدا است و انسان در محضر اوست.
نکته دوم: این حقیقتی که اشاره شد با دو شرط تحقق پیدا میکند؛ شرط اوّل: معرفت حقیقی خداوند است، یعنی تا انسان حقیقتاً خدا را نشناسد نمیتواند به او توجه کند، و شرط دوم: توجه به آفریدگار هستی است.
نکته سوم: نخستین اثر خداشناسی و توجّه به خدا، احساس در محضر او بودن، فرمانبرداری و اطاعت از خداست، اگر انسان، حقیقتاً خدا را بشناسد و خود را در محضر او، احساس کند، نمیتواند با او مخالفت کند. هر چه معرفت و توجه انسان، نسبت به خدا بیشتر باشد، اطاعت از اوامر او، افزونتر میشود.
ترجمه حدیث:
به همین جهت است که در این روایتی که خوانده شد، پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) طبق نقل، فرمودند:
کسی که خدا را اطاعت کند در حقیقت،خدا را یاد کرده است، [زیرا اطاعت خدا از یاد خداوند جدا نیست؛] هر چند که کمتر به نماز و روزه و تلاوت قرآن بپردازد، یعنی همان نمازهای واجبش را بخواند، نماز مستحب نخواند، روزه، مستحب نگیرد، تلاوت قرآن که مستحب است نکند، اگر کسی مطیع خدا شد اوامر الهی را انجام داد و نواهی او را ترک کرد، این حقیقتاً به یاد خداست.
و بر عکس، کسی که خدا را نافرمانی میکند او را فراموش کرده است هر چند زیاد، نماز بخواند، شب تا صبح نماز بخواند و روزها، روزه بگیرد ولی گناه هم بکند، دائمالصیام باشد ولیکن گناه کند، همیشه تلاوت قرآن بکند، حافظ قرآن باشد ولیکن گناه کند، چنین شخصی ذاکر خدا نیست.
گاه گویی «أعوذ» و گه لا «حول» لیک فعلت بوَد مکذّب قول
میگویی: «لا حول و لا قوة إلاّ بالله» ولیکن عملت نشان میدهد که دروغ میگویی یعنی تو یاد خدا نیستی، فعل و عمل انسان است که نشان میدهد، انسان یاد خدا هست یا اینکه یاد او نیست.
خداوند توفیق دهد حقیقتاً یاد او باشیم.
تقریر درس خارج آیة الله ریشهری 92/11/28
پینوشت:
1) معاني الأخبار ابن بابويه، محمد بن على، ص 399