loading...
مجله اینترنتی فهادان
بازار فهادان
آخرین ارسال های انجمن
سر دبیر بازدید : 909 چهارشنبه 1393/10/03 نظرات (0)

«به نام یگانه هستی بخش»

دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهین شهر

موضوع پروژه اندیشه ۲:

در شریعت جدید همه موظفند از آن پیروی کنند پس پیامبر هم اول مسیحی بودند؟

نام استاد: جناب آقای مسعود رضانژاد

تهیه کننده: محمد کمالی، دانشگاه آزاد شاهين شهر

 

سؤال اوّل: آیا مگر این نیست که وقتی شریعتی و دینی جدید می آید باید مردم آن دین قدیم را رها کرده و دین جدید را قبول کنند و آیا وقتی حضرت محمد به پیامبری برگزیده شد خاندان حضرت محمد مسیحی بوده و کدام شاخه مسیحیت را داشته اند؟

پاسخ: در مورد این که با آمدن دین جدید دین قبلی نسخ می شود، دو نظریه وجود دارد: نظریه اول اینست که با آمدن دین اسلام باید تمام شریعت های قبل نسخ شود و همه به اسلام روی آورند و نظریه دوم این که بعضی ها معتقدند که نباید شریعت های دیگر نسخ شود که ما نظر اول را قبول داریم و همه معتقدند که شریعت اسلام ناسخ همه شریعت های قبلی است و برای مثال وقتی دین موسی عليه السلام آمد به گونه ای نبوده که تمام دنیا به این دین روی آورند این دین در همان اطراف رواج یافت و در نقاط خیلی دورتر بعضی ها همان شریعت ابراهیم عليه السلام را داشتند و اصلاً از وجود شریعت موسی عليه السلام خبری هم نداشتند و دیگر این که شریعت هایی که می آمدند در گذشت زمان چنان تحریف می شدند که هیچ رنگ و بویی از آن شریعت آسمانی نداشت که این در مورد شریعت حضرت موسی عليه السلام روی داد که آنها یک نوع برتری نژادی برای آنها روی داد چنان که الان هم هست و خود را فقط انسان می دانند و حتی در مورد شریعت مسیح هم این گونه بود که حضرت عیسی عليه السلام را خدا می خوانند که عده ای از مسیحیان با پیامبر اکرم صلوات الله عليه و آله گفتگویی داشتند که گفتند پدر ابراهیم عليه السلام که بود پیامبر پاسخ آنها را داد و همین طور پدر موسی عليه السلام و بعد گفتند پدر عیسی عليه السلام که بود که یک آیه نازل شد در این مورد. پس این که شریعت و دین و اعتقادات آنها کاملاً تحریف شده بود از آن جهت اگر اجداد پیامبر مسیحی بودند پس در واقع مشرک بودند ولی اجداد پیامبر موحد و یکتا پرست بودند و دینشان توحید و اعمالشان همان اعمال حضرت ابراهیم عليه السلام بود اعمال حج خانه خدا که از زمان حضرت ابراهیم عليه السلام بود و ما باید بدانیم که هفت دور طواف خانه خداوند پایه گذارش عبدالمطلب بود این دینی بود که اجداد پیامبر صلوات الله عليه و آله داشتند و خداوند هم قبول داشت و همچنین اعمال صفا و مروه و حتی بنیانگذار بعضی از احکامی که ما داریم اجداد پیامبر بودند و خدا هم آنها را رد نکرده و این که پیامبر قبل از بعثتش نبی و مسلمان بوده و بعد از بعثت و ۴۰ سالگی رسول و مبعوث شد برای دیگران پس پیامبر صلوات الله عليه و آله نه به شریعت یهود نه به مسیحیت بلکه به دین خود عمل می کرد و اجداد پیامبر صلوات الله عليه و آله به دین ابراهیم بودند بدون تحریف و انحراف.

سؤال دوم: آیا آیه و حدیثی است که زن باید تبعیت کند از شوهر؟

پاسخ: بله ما در قرآن و احادیث داریم:

الف: ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که فلسفه ازدواج چیست؟: این است که مرد باعث آرامش زن و زن باعث آرامش مرد شود نه این که مدام گویند تو حق من را مراعات نکردی این باعث می شود که دیگر آرامشی نماند باید بین آنها مودت و مهربانی و رحمت برقرار باشد.

ب: زن و مرد از نظر قرآن لباس یکدیگرند.

لباس، انسان را از گرما و سرما حفظ می کند.

لباس آبروی انسان است.

شخصیت انسان به لباس اوست.

لباس عیب های انسان را می پوشاند.

پس زن و شوهر باید عیب های یکدیگر را بپوشانند و هرکدام مکمل یکدیگر باشند در غیر اینصورت این خانواده قرانی نیست پس اول باید خانواده اسلامی بشود بعد که بحث حقوق مطرح می شود دردسر ایجاد نمی شود و اگر نباشد اون خانواده از حقیقت اسلام فاصله دارد.

پ: زن و شوهر یک وقت خارج از خانواده در نظر گرفته می شوند که خارج از خانواده حقوق آنها با هم فرقی نمی کند و هر کدام بنده خدا هستند و دو تا شهروند.

ج: گاهی زن و شوهر در خانواده در نظر گرفته می شوند که بر اساس تقسیماتی که اسلام در نظر گرفته با هم فرق می کنند که قوام خانواده بر  عهده مرد است چون هزینه ها و مخارج بر عهده مرد قرار گرفته این سوال مطرح می شود که آیا مرد حق بیشتری دارد؟ جهاد زن در اداره کردن خانه است و جهاد مرد که گاهی جنگ با دشمن است و گاهی جهاد نفس است که این زن و مرد ندارد و جهاد زن این است که در داخل خانه اون روح و لطافت روحیش را بگذارد برای اداره خانواده و تقسیم کار بر اساس ذاتیاتشان است و زن به خاطر این که از وجود مهربان تر و روح لطیف تری برخوردار است تربیت داخل خانه که باید فضای مهربان تری باشد بر عهده زن است و مردها جهاد و جنگ با دشمن.

سؤال سوم: آیا زن ها بر مرد فضیلت دارند؟:

پاسخ: نه هیچ کدام بر دیگری فضیلت ندارند فضیلت بر چیزهای دیگر است به پاکی ، به علم که هر کس عالم تر باشد افضل تر است به جهاد، منتهی میدان جهاد فرق می کند هرکس در میدان خاص خود مجاهد تر باشد فضیلت بیشتری دارد و همچنین تقوا و در قرآن نه مرد به زن فضیلت دارد نه زن بر مرد چون فضیلت انسان به انسانیت مربوط می شود.

حقوق زن و مرد در قرآن مشخص شده و فراوان هم هست که اگر نخواهند مراعات کنند و یکی بر دیگری ظلم کند پیامبر فرمودند: اگر کسی همه ساله روزه بگیرد و شبها نماز بخواند همه ثروت دنیا مال اون باشد و در راه خدا بدهد ولی شوهرش را  با زبان و رفتارش اذیت کند هیچ یک قبول نیست تا زمانی که شوهرش را راضی کند حالا اگر مرد روزه گرفت و شب تا صبح روزه گرفت و همه حسنات را انجام داد و زنش را اذیت کرد همان عذاب بر او مقرر می شود و هیچ کدام از حسنات را خداوند از او قبول نمی کند خداوند هیچ فرقی بین زن و مرد نگذاشته است در حقوق تفاوت است که آن هم مربوط به ذاتیاتشان است.

در اصل هر دو حق دارند ولی در نوع حق، حق ها متفاوت است در راه استیفا (استيفا يعنی به دست آوردن) هم گاهی تفاوت است اشتباه ما این است که خیال می کنیم چون در کیفیت راه استیفای حق از نظر قرآن متفاوت است خیال می کنیم که زن پایین تر یا مرد پایین تر که مثلاً چون تمام مخارج خانه با مرد است پس قوام خانه با مرد است.

هم زن به گردن مرد حق دارد و هم مرد به گردن زن حق دارد و چون مرد ها از لحاظ قدرت بدنی قادرند از خود دفاع بکنند به عهده خودشان است و چون زن ها غالباً قادر نیستند از حق خود دفاع بکنند حاکم شرع شده مدافع آنها و اگر مقایسه بکنیم داخل خانواده حقوقی كه آقايان بايد نسبت به زنها رعايت كنند بیشتر است.

پیامبر اکرم صلوات الله عليه و آله فرمودند: بزرگ ترین حق را بر گردن زن، شوهر دارد و بزرگترین حق بر گردن مرد مادرش است و ما روایات زیادی داریم که حق مردها بیشتر است بر خانم ها پیامبر صلوات الله عليه و آله فرمودند: پیوسته جبرئیل در مورد زن سفارش می کرد که من فکر کردم که طلاق زن حرام است.

اگر بخواهیم فهرست حقوق را عرض کنیم که حدود تبعیت را مشخص بکند مثلاً زن اگر بخواهد مرجع تقلیدش را مشخص کند و یا شب ها نماز بخواند در واجبات تبعیت از شوهر لازم نیست در مستحبات هم تا آن جایی که مربوط به حق شوهر نمی شود آزاد است و اشکالی ندارد و در مواردی که موجب تضييع حقوق شوهر بشود بايد اجازه بگيرد مثل این که بدون اجازه شوهر از خانه خارج نشود و دیگری عفاف و عفت که مربوط به خانواده می شود.

فهرست حقوقی که مرد ها نسبت به زن دارند خیلی بیشتر است و این که اگر این حقوق ها را مرد و زن بدانند و هر یک به تکالیف خود عمل کنند زندگی آنان بهشت می شود.

سؤال چهارم: برای داشتن خانواده اخلاقی چه نکاتی را باید رعایت کرد؟

پاسخ: برای داشتن خانواده اخلاقی آن چیزی که خداوند دستور داده و رضای خداوند در اوست باید انجام داد زن حق شوهر را رعایت کند نه برای شوهر برای خدا، مرد هم به زن محبت کند منتهی برای خدا و پیامبر صلوات الله عليه و آله فرمود اگر مرد به همسرش بگوید که دوستت دارم هرگز از قلب زن بیرون نمی رود و این که زن در خانه کار کند نه برای شوهر که راضی باشد بلکه برای خداوند پیامبر صلوات الله عليه و آله فرمود: اگر زن یک هفته به شوهر خدمت کند هر چند که تکلیف ندارد خداوند هفت در جهنم را برویش می بندد و خداوند هشت در بهشت را برویش باز می کند که از هر دری که دوست دارد وارد بهشت شود و در جایی دیگر اگر خانمی یک لیوان آب دست همسرش بدهد این بهتر است از یکسال روزه گرفتن و نماز خواندن، مرد هم همین طور.

اگر در خدمت خانواده باشد که در روایتی نشستن مرد در خانه نزد همسرش بهتر از این ایت که در مسجد اعتکاف کند اینگونه همه چیز شیرین می شود اگر کاری می کنند برای خدا باشد حرف می زنند برای خدا باشد اینگونه سراسر زندگی عبادت می شود. امام سجاد عليه السلام می فرماید: ام سلمه از پیامبر پرسید در مورد اینکه زنی بخواهد توی خانه خدمت کند و پیامبر صلوات الله عليه و آله در جواب فرمودند هیچ خانمی نیست که برای مرتب کردن خانه مگر اینکه خداوند بر او نظر کند و اگر خداوند بر او نظر کند عذابی نمی بیند.

والسلام عليكم

محمّد كمالی، دانشگاه آزاد شاهين شهر

كارشناسی_بينش دو

بهار ۹۰

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری