انسانهای موفق، قبل از صبحانه چه میکنند؟
شاید عنوان این نوشته برای شما ساده یا عجیب باشد، اما جالب است که بدانید این عنوان، یکی از مطالبی است که مورد توجه بسیاری از انسانها است.
طبیعی است که بخشی از برنامه صبحگاهی افراد موفق، تابع سلیقه است. امّا در اینجا تلاش کردهایم فصل مشترک این برنامهها را مرور کنیم:
مورد اوّل: انسانهای موفق، صبح زود از خواب بلند میشوند! این جمله ساده اما مهم است. به هر حال اگر میخواهیم قبل از صبحانه کار خاصی انجام دهیم یا از افراد موفق در کارهای قبل از صبحانه الگوبرداری کنیم، باید قبل از صبحانه فرصتی داشته باشیم! ضمن اینکه در تمام روز (به عبارتی ساعات بعد از صبحانه ) زنگ موبایل و صدای پیام و پیامکها، فرصت تمرکز و فکر کردن و «لحظات کیفی» را از ما میگیرند.
بنابراین زود، بیدار شدن میتواند «فرصتهای کیفی» را برای ما ایجاد کند. در حالت عادی، چند دقیقه قبل از خوابیدن و چند دقیقه قبل از بلند شدن از بستر، تنها لحظات کیفی زندگی روزمره ماست. بنابراین اشتباه نکنید.
اگر یک ساعت زودتر از خواب بیدار شویم و از این یک ساعت قبل از صبحانه درست استفاده کنیم، ساعات کاری روزانه خود را ۱۰٪ افزایش ندادهایم. زمان کیفی روزانه خود را شاید ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ درصد افزایش دادهایم!
مورد دوم: نخستین برنامه بعد از بیداری، تمرینهای فیزیکی است. این تمرینها ممکن است نرمش، پیاده روی یا هر چیز دیگری باشند که جدای از کمک به سلامتی، سطح هوشیاری را بالا میبرند. با توجه به مشغله جدی انسانهای بزرگ و موفق، میتوان حدس زد که نرمش صبحگاهی به معنای پر کردن اوقات فراغت نیست. بلکه ابزاری برای افزایش کارآیی روزانه است.
مورد سوم: برنامهریزی و فکر کردن به مهمترین کارهای روز و هفته و زندگی، کاریست که فقط صبح هنگام، و قبل از شروع برنامه روتین روزمره، امکانپذیر است. زمانی که هنوز همکار و همسر و والدین و فرزند و مدیر و کارمند، فرصت تمرکز و برنامهریزی را از ما نگرفتهاند. نویسندگانی که شبها نمینویسند و میخوابند عموماً صبح زود را برای نوشتن انتخاب میکنند.
مورد چهارم: اختصاص زمان کیفی به اعضاء خانواده و شریک عاطفی در برنامه صبحگاهی بسیاری از افراد موفق جا دارد. ما معمولاً شب هنگام و زمان پس از پایان کار و زندگی روزانه را، برای اعضای خانواده و شریک عاطفی خود صرف میکنیم. دو مشکل در این الگوی رفتاری وجود دارد. اوّل اینکه در آن زمان، خستهایم و گاهی تمرکز و حوصله ما کم است. دوم اینکه این «حال خوب»، تنها برای ما باعث «خواب خوب» میشود.
شاید صبح زمان کمتری در اختیار داشته باشیم، اما ذهن شاد و پر انرژی داریم و هنوز فرسوده نشدهایم. صرف صبحانه با خانواده، ارسال پیامک برای یک دوست و هر کار دیگری از این جنس، میتواند جدای از احساس خوبی که در آن لحظه ایجاد میکند، انرژی خوبی برای زندگی و کار روزانه نیز همراه ما روانه کند.
مورد پنجم: از فرصت چای و قهوه صبحگاهی، برای ایجاد و توسعه شبکه کاری و دوستی استفاده میکنند. مدتهاست که شامهای کاری، در رقابت با اثربخشی شدید صبحانههای دوستانه رنگ باختهاند. خستگی، فرسودگی، ترشحات هورمونی شبانه، همه و همه، فضا را برای شکلگیری یک شبکه ارتباطی دوستانه یا شکلگیری یک رابطه کاری مولد تنگ میکنند.
به همین دلیل، بررسیها نشان میدهد که انسانهای موفق ترجیح میدهند زمان صبحانه یا چای و قهوه صبحگاهی خود را به این کار اختصاص دهند. ذهن ما صبح هنگام، هنوز آزاد و رها است. اما شب هنگام، خسته و فرسوده و آلوده به تنشهای روزانه، بر سر میز چای و قهوه و شام مینشیند.
مورد ششم: مرور رویدادها و فرصتهای خوب و تداعیهای لذتبخش. برای برخی از ما، ممکن است گلدانی که گوشه اتاق قرار گرفته یادآور لحظات و خاطراتی شیرین باشد. برای دیگری، کارت پستال تبریک تولد یک دوست خوب. برای دیگری، مرور مکالمه پیامکی دوستانه یا عاشقانهای که شب قبل با دوست خود داشتهایم.
برای یکی خاطرات مسافرت عید سال قبل. انسانهای موفق، همیشه عمداً یا ناخودآگاه بخشی از وقت صبحگاهی خود را به مرور این تداعیهای شیرین میگذرانند. این حس خوب، میتواند به سادگی، روزی کاملاً متفاوت را برای ما بسازد. اگر یادگارهایی از این نوع خاطرات دارید، آنها را در اطراف بستر یا میز کار یا میز صبحانه خود نگه دارید.
مورد هفتم: مطالعه اخبار روزانه در قالب روزنامههای کاغذی یا وب سایتهای خبری شاید بیشتر از ۱۵ دقیقه وقت نخواهد. اما با این کار، روز من با آگاهی کامل از شرایط ایران و جهان آغاز میشود.
معمولاً انسانهای موفق، رسانههایی از دو انتهای طیفهای سیاسی و اقتصادی را بررسی میکنند تا همیشه برآوردی نزدیکتر به واقعیت جاری داشته باشند.
ویرایش مجدد توسط تارنمای مسعود رضانژاد فهادان