جوانان حیران در دنیای پر از وسوسه "لاین"!
این روزها استفاده از برنامههای تلفن همراه، همچون وایبر، واتس آپ، تانگو و ... به شدت در جامعه رایج شده و میتوان ادعا کرد که به یکی از اصلیترین راههای ارتباطی بدل گشته است، اگر چه میتوان از آنها استفادههای مفید و موثر نیز داشت اما پیامدهای منفی و آسیبهای آنها نیز اجتنابناپذیر است.
یکی از نرمافزارهایی که در بین مردم حسابی جای خود را باز کرده برنامه "لاین" است برنامهای که دایره ارتباطات ما را به شدت گسترده میکند، میتوانیم به راحتی در گروه های مختلف عضو شویم و با دیگران که کیلومترها از ما دورند و حتی خیلی نزدیکند ارتباط داشته باشیم.
ارتباطاتی که جوانان ما را از دنیای واقعی جدا کرده و با دنیای مجازی پیوند میدهد، پیوندی که در آن نه زمان معنا دارد و نه مکان، نه شب میشناسد و نه روز، نه کلاس درس میشناسد و نه اتوبوس و تاکسی...
و عجیب مرزهای حریم حیا را زیر پا میگذارد و از آن فراتر میرود، در چشم به هم زدنی رابطه ای شکل میگیرد، که زمانی برای تشکیل چنین رابطه ای ماهها فرصت لازم بود.
مثالی زنده:
با گروه دوستان نشستهایم همه گوشی به دست، جوکهایی که چپ و راست، پست میشوند را برای هم میخوانیم و میخندیم، جوانترین عضو گروه، کمکم از جمع فاصله میگیرد، هر چه بیشتر و بیشتر در تلفن همراه خود سر فرو میکند و گویی دنیای اطرافش را از یاد برده است.
تصور می کردم از شوخیهای زیاد ناراحت شده که از ما فاصله میگیرد از بچهها می پرسم چه اتفاقی افتاد خیلی عادی میگویند: "نترس بابا باز یک کیس جدید پیدا کرد و ما رو فروخت بیا؛ دارن با هم صحبت میکنند..."
عکس را به ما نشان میدهد نظرتان چیست؟
دوست ما خودش را که دارد حسابداری میخواند، فارغ التحصیل رشته مهندسی عمران از دانشگاه شریف معرفی میکند، پدرش را استاد همین دانشگاه معرفی میکند و مادرش را یکی از روانشناسان برجسته کشور...
از این همه دروغگویی هیچ ابایی ندارد گویا در دنیای مجازی، امری کاملاً طبیعی است. ادبیاتی که با هم صحبت میکنند هم جالب است، دختر و پسری که حتی همدیگر را ندیدهاند و معلوم نیست پشت آن تصویر رنگ و لعابدار خارج شده از تنور داغ فتوشاپ چه خوابیده است، همدیگر را با عزیزم، جانم خطاب میکنند در رابطهای که همین چند دقیقه پیش شکل گرفته است، قرار ملاقات برای فردا صبح گذاشته میشود تا همدیگر را بیشتر بشناسند، متحیر کننده است!
بیاییم برای آنکه روح ما در "لاین سقوط " نمیرد کاری کنیم، کمی در دنیای واقعی هم زندگی کنیم، کمی عبادت کنیم، کمی به خانواده رسیدگی کنیم، به اقوام و آشنایان سری بزنیم و به سلام و علیکهای لاینی بسنده نکنیم، و خلاصه اینکه بیایم و کمی ترک کنیم اعتیاد خود را به لاین.
استفاده از «وایبر»، «واتساپ» و «لاین» به خودی خود بد نیست، اما وقتی در استفاده از اینها افراط میشود، آسیبهای جبران ناپذیری به جا میگذراند.
اینجاست که روح آدمی را اسیر خود کرده لحظات گرانبهای عمر و جوانی را تبدیل به دنیایی پر از فساد میکند دنیایی با آدمهای غیر واقعی، احساساتی غیر واقعی، دلبستگیها و عاشق شدنهای بیاساس و در نهایت روحهایی شکسته، آسیب دیده و تیره شده با جرم دروغ و نیرنگ و هوس.
جوانانی را میبینیم که مدتهاست با خانواده خود نیم ساعتی ننشستهاند تا صحبت کنند. ولی ساعتها در گوشی موبایل خود سر فرو کرده میخندند و اخم میکنند، شاد میشوند و غمگین، نه برنامهای دارند و نه کار مثبتی انجام میدهند، شبانهروز خود را در «لاین» بیانتهای سقوط میگذرانند.
برای آشنایی بیشتر با این نرمافزار وسوسهانگیز که خواب و خوراک برای دوستانم نگذاشته چند ساعتی وارد آن شدم، عکسهای منتشر شده واقعاً شرمآور است، باورم نمیشود این دخترها و پسرها همین خواهر و برادران دوست داشتنی خودمان هستند، کسانی که نه تنها عکسهایشان از فرط تکنیکهای فتوشاپ، قابل شناسایی نیست که ادبیات صحبت کردنشان هم با آنچه در واقعیت هستند بسیار متفاوت است، دوستم یک گروه طنز معرفی میکند که: ته خنده است بیا تو و بخند... میرویم که بخندیم، به به چه صفایی همه با آغوشی گرم، منتظرم بودهاند کسانی که اصلاً نمیدانم کی هستند...
صحبتهای بقیه را میخوانم برخی انصافاً با مزهاند و اما عدهای در حیرتم که چطور میتوانند این کلمات رکیک را به زبان بیاورند، و بیشتر شگفتزده میشویم وقتی هیچ کس از این نوع رفتار اینها ناراحت نیست و لایکها یکی پس از دیگری تأییدی است بر رفتار زشت ایشان.
ما نمیخواهیم شعار بدهیم که وای بر «لاینی»ها و وای بر اعضای «لاین» و «وایبر» و.... و نکنید که گناه کبیره است، و وا اسفا دوری کنید، فقط میخواهیم بگوییم در این دنیای بیسر و ته، ما دنبال چه میگردیم؟
چقدر رفیق بازی؟ چقدر جوک و تفریح؟ چقدر صحبتهای بی سر و ته؟ و در نتیجه همه اینها، چقدر هدر دادن عمر گرانبها...
قابل توجه همه «لاینیها»
در روایت آمده است که: پیغمبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلّم» جوانی را در قبر گذاشتند و به اندازهای آدم خوبی بوده که خود آن حضرت علاوه بر شرکت در تشییع جنازه، در بستن قبر او هم شرکت کردند. مادرش با دیدن این صحنه گفت: برایت گریه نمیکنم، زیرا به دست رسول خدا در قبر گذاشته شدی و میدانم به بهشت رفتی. وقتی مادرش رفت، پیامبر گرامی «صلیالله علیه و آله و سلّم» فرمودند: قبر فشار عجیبی به این داد و استخوانهای سینهاش در هم شکسته شد و زیر منگنه الهی له شد. گفتند: یا رسول الله! او که آدم خوبی بود، پس چرا چنین شد؟ فرمودند: برای اینکه «مالا یغنی» زیاد داشت، یعنی حرفهای بیهوده و بینتیجه زیاد میزد. (درس اخلاق آیت الله مظاهری)
حالا بیاییم ببینیم این حرفهای ما در دنیای مجازی چند درصدش مفید است؟ چقدرش بیهوده؟ آیا اصلاً چهار کلام حرف حساب زده میشود؟ اگر هم هست که حتماً چنین است انصافاش این است که حق و باطل، در هم است.
خوب است بدانیم همه این فعالیتهای مجازی ما مصداق هدر دادن عمر و کار بیهوده کردن است و چه بخواهیم و چه برایمان مهم نباشد عذاب خودش را هم به دنبال دارد.
چه باید کرد؟
ما خوب میدانیم که «لاین» و همدستانش بسیار جذابتر از آن هستند که بخواهیم با یک نصیحت و هشدار از آن دل بکنیم، اما بیایم و برای وقت خود یک برنامه ریزی داشته باشیم و یک شبانه و روز خود را کامل در دنیای غیر واقعی به سر نبریم، این گونه زندگی کردن نتیجهای به جز افسردگی و حس سرزنش خود و احساس گناه چیزی نخواهد داشت، چون این فعالیتها بار منفی زیادی برای روح ما دارد و روح هم یک وجود لطیف و مجرد است و تحمل این همه زنگار و نکبت را ندارد یک جایی دیگر کم میآورد، و خوب میدانیم وقتی روح کم بیاورد چقدر حس بدی به ما دست میدهد، حسی شبیه مرگ، شبیه پوچی و...
پس بیاییم برای آنکه روح ما در «لاین سقوط» نمیرد کاری کنیم، کمی در دنیای واقعی هم زندگی کنیم، کمی عبادت کنیم، کمی به خانواده رسیدگی کنیم، به اقوام و آشنایان سری بزنیم و به سلام و علیکهای لاینی بسنده نکنیم، و خلاصه اینکه بیایم و کمی ترک کنیم اعتیاد خود را به لاین.