امامت در کلام امام صادق علیهالسلام
بنا به حکم «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ» تنها خدا میداند که مقام رسالت را در کجا قرار دهد.(1) رسالت یک منصب الهی است؛ یعنی تنها خدا میداند چه کسی شایستگی رسالت دارد و بر اساس همین علم پیامبر را انتخاب کرده و به رسالت بر میگزیند.
شیعه معتقد است که این گزینش و انتصاب در رسالت خلاصه نشده و با غدیر و آیات آن ثابت میکند که امامت نیز چنین سازوکاری دارد؛ یعنی امام کسی نیست که بتوان با نشست سقیفه و مانند آن او را تعیین کرد؛ بلکه امام کسی است که به نص الهی تعیین و در غدیر و دیگر روایات معرفی میشود.
مسلم در صحیح خود از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل میکند: «لا یزالُ الدِّینُ قائِماً حَتّی تَقوُمَ السّاعَةُ وَ یکونَ عَلَیهِمْ اِثنا عَشَرَ خَلِیفَةً کلُّهُم مِنْ قُرَیشٍ؛ دین همیشه بر پا است تا قیام قیامت و بر ایشان دوازده خلیفه که همگی از قریشاند، فرمانروا باشند.»(2)
بی تردید اخبار و روایاتی از این دست که در مصادر شیعه و سنی کم نیست(3) جز بر مذهب شیعه دوازده امامی تطبیق نمیشود.
فراتر از بیان تعداد در روایاتی نام فرد فرد آنها نیز ذکر شده است. ابن عباس نقل میکند که مردی یهودی به نام «نعثل» چند سؤال درباره توحید از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله پرسید؛ حضرت پاسخ دادند. نعثل قانع شد و اسلام آورد. بعد عرض کرد یا رسول الله هر پیغمبری وصیای داشته؛ وصی شما کیست؟ حضرت فرمود: «وصی من علی بن ابی طالب است و بعد از او دو نوهام حسن و حسین و پس از حسین، نُه امام دیگر که از نسل حسین هستند»، نعثل عرض کرد: یا محمد! اسامی آنها را برای من بیان فرما. که در اینجا حضرت از امام حسین علیه السلام نام هر یک از امامان را برده و معرفی میکند. سپس نعثل طرز به شهادت رسیدن هر یک را سئوال کرد و حضرت جواب داد.
آنگاه نعثل گفت: «اشهد ان لا اله الا الله و آنک رسول الله و اشهد انهم الأوصیاء بعدک». بعد نعثل گفت: آنچه فرمودی در کتب انبیاء پیشین نیز دیدهام و در وصیتنامه حضرت موسی کاملاً ثبت است. آنگاه رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «طوبی لِمَن اَحبَّهُم وَ اَتبَعَهُم و ویلٌ لِمَن اَبغَضهُم وَ خالَفَهُم؛ خوشا به حال کسی که آنها را دوست بدارد و متابعت نماید و وای به حال کسی که آنها را دشمن بدارد و مخالفت کند.»(4)
شما گمان میکنید که ما به هر کس که دلمان بخواهد میتوانیم امامت را واگذار کنیم؟! به خدا سوگند این چنین نیست؛ بلکه امر امامت عهد و فرمانی است از جانب خدا و رسولش برای افرادی مشخص که یکی پس از دیگری این امر را بر عهده میگیرند تا رسد به صاحبش (یعنی امام دوازدهم)
این تاکید بر نص و تعیین امام و جانشین رسول خدا از جانب خدا (و نه به دست مردم) از عقاید و اصول بسیار مهمی است که همواره پیشوایان دین و هادیان واقعی امت اسلامی بر آن تاکید میکردند تا مبادا مردم آدرس را به اشتباه روند و سر از وادی ضلالت و گمراهی درآورند.
عمرو بن اشعث میگوید: شنیدم امام صادق علیه السلام میفرمود:
«اَتَرون الموصی مِنّا یوصی اِلی مَن یریدُ؟ لا وَ الله وَلکن عَهدٌ مِنَ اللهِ وَ رَسولِهِ صل الله علیه و آلیه و سلم لِرجُلٍ فَرَجلٍ حَتّی ینتَهِی الامرُ اِلی صاحبهِ؛ شما گمان میکنید که ما به هر کس که دلمان بخواهد میتوانیم امامت را واگذار کنیم؟! به خدا سوگند این چنین نیست؛ بلکه امر امامت عهد و فرمانی است از جانب خدا و رسولش برای افرادی مشخص که یکی پس از دیگری این امر را بر عهده میگیرند تا رسد به صاحبش (یعنی امام دوازدهم)(5)
در حدیث دیگری، ابوبصیر میگوید: در خدمت امام صادق علیه السلام بودم که نام اوصیاء را بردند و من هم نام اسماعیل(6) را بردم. حضرت فرمود: «لا وَالله یا ابا مُحمَّد ما ذاک اِلَینا وَ ما هُو الا الی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ ینزِلُ واحِداً بَعدَ واحِدٍ؛ به خدا سوگند این چنین نیست؛ تعیین امام به اختیار ما نیست؛ این کار تنها به دست خداست که درباره هر یک پس از دیگری فرو میفرستد.»(7)
از امام صادق علیه السلام روایات بسیار روشن بخشی به ما رسیده است که با آن میتوان حقیقت امامت و نیز وظیفه امام و امت را به خوبی ترسیم کرد.
آن حضرت فرمودند: «الإمامةُ عَهدٌ مِنَ اللهِ»؛ امامت میثاقی است بین خدا و انسان(8) و شناسائی امام بر هر مؤمنی واجب است و هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد همچون کافر مرده است؛ «مَن ماتَ وَ لَیسَ لَهُ امامٌ ماتَ مَیتةَ الجاهِلیةَ»(9)
امام صادق علیه السلام فرمود: امامت میثاقی است بین خدا و انسان... و شناسائی امام بر هر مؤمنی واجب است و هرکس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد همچون کافر مرده است.
آن حضرت فرمود: نَحْنُ الَّذِینَ فَرَضَ اللَّهُ طَاعَتَنَا؛ ما کسانی هستیم که خدا اطاعتشان را بر مردم واجب کرده است؛ لَا یَسَعُ النَّاسَ إِلَّا مَعْرِفَتُنَا وَ لَا یُعْذَرُ النَّاسُ بِجَهَالَتِنَا؛ مردم راهی جز شناخت ما ندارند و عذری هم برای نشناختن ما پذیرفته نیست؛ مَنْ عَرَفَنَا کانَ مُؤْمِناً وَ مَنْ أَنْکرَنَا کانَ کافِراً؛ کسی که ما را شناخت مؤمن است و کسی که ما را انکار کرد کافر است؛ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْنَا وَ لَمْ یُنْکرْنَا کانَ ضَالًّا حَتَّی یَرْجِعَ إِلَی الْهُدَی الَّذِی افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِ مِنْ طَاعَتِنَا الْوَاجِبَةِ؛ کسی که ما را نشناخت و انکار هم نکرد در گمراهی است تا اینکه برگردد به مسیر هدایتی که با پیروی از ما محقق میشود؛ فَإِنْ یَمُتْ عَلَی ضَلَالَتِهِ یَفْعَلِ اللَّهُ بِهِ مَا یَشَاءُ؛ چنین کسی اگر با همان حال (در مسیر گمراهی) از دنیا رود؛ خدا خود میداند که با او چه میکند.(10)
ابوالعلاء میگوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم: ممکن است زمین بدون امام بماند؟ حضرت فرمودند: نه.(11) در روایتهایی دلیل این وجود و حضور همیشگی بیان شده است که یکی از آنها را نقل میکنیم:
إِنَّ الْأَرْضَ لَا تَخْلُو إِلَّا وَ فیها إِمَامٌ کیْمَا إِنْ زَادَ الْمُؤْمِنُونَ شَیْئاً رَدَّهُمْ وَ إِنْ نَقَصُوا شَیْئاً أَتَمَّهُ لَهُم؛ همانا زمین در هیچ حال از امام خالی نمیماند؛ برای آنکه اگر مؤمنین چیزی (در اصول یا فروع دین) به دین افزودند آنها را کنار زند و اگر چیزی کم کردند آن را برگرداند.(12)
پینوشت:
1_ آیه 124 سوره انعام
2_ صحیح مسلم، ج 6، ص 4
3_ ر.ک به کتاب «طرق حدیث الائمة الاثنا عشر»، الشیخ کاظم آل نوح
4_ ینابیع المودة، ص 44-242
5_ اصول کافی، ج 1، ص 278
6_ اسماعیل فرزند ارشد امام صادق ع است که در حال حیات امام ع وفات یافت. با وجود این، فرقه اسماعیلیه او را امام میدانند.
7_ اصول کافی، ج 1، ص 277
8_ همان ص 378
9_ همان ص 279
10_ همان ص 187
11_ همان ص 178
12_ همان