از هیستری و عقده حقارت، تا توطئه فرهنگی
هر عملی که انسان انجام میدهد ناشی از علتهایی است که در وجود او میباشد اگر فردی غذا میخورد نشان دهنده علت گرسنگی در وجود اوست. بد حجابی نیز علاوه بر دلائل اجتماعی و خانوادگی، دلائلی فردی دارد هر فرد بی حجاب ممکن است بنا به دلایلی از قبول پوشش خودداری کند. روانشناسان جوامع اسلامی این دلائل را به طور مفصل در کتابهای روان شناسی بیان نمودهاند.
هیستری
یکی از دلایل بدحجابی، بیماری هیستری میباشد. در این بیماری فرد علاقه زیادی به جلوهگری دارد. این بیماری، منشأ روحی و روانی دارد و یکی از آثار و نشانههای این بیماری، افسردگی میباشد. چنین افرادی برای ارضاء بیماری خود، مرتب به دنبال مدلهای بهتر و بالاتر و زیباتر و جذاب هستند.
عقده حقارت
فردی که در خانواده و جامعه، مورد تحقیر قرار میگیرد خانواده به او توجهی ندارد نظراتش را محترم نمیداند در جامعه نمیتواند به طور دلخواه خود هر کار میخواهد انجام دهد. میخواهد از این راه، که جلوه دادن زیباییهای درونی و خدادادی است روی این عقده سر پوش بگذارد.
سادیسم
سادیسم نوعی بیماری است که از افسردگی، سرچشمه میگیرد. فرد دوست دارد به هر عنوان، دیگران را مورد آزار قرار دهد. به هر حال، وقتی فردی با پوشش نامناسب در بین جامعه رفت و آمد میکند حس شهوت و غریزه جنسی را در جوانان بیدار میکند و آنها را دچار مشکل میسازد فردی که سادیسم دارد از اینکه ببیند جوانی، غریزه جنسی در او شعلهور شده است و دستیابی به آن برای او ممکن نیست لذت میبرد و خود را قهرمان این عرصه تصور میکند.
انتقامجویی
فردی که به خاطر رفتار دیگران، آتش کینه و نفرت در وجودش شعله میکشد اگر از معنویات به دور باشد سعی دارد در رفتار با دیگران این نفرت و انزجار را به مرحله عمل و انتقام برساند. فردی که دوستار آزادی غربی است وقتی در این اجتماع، دست یافتن به آن برایش ممکن نیست حس انتقام، او را بر آن میدارد که ارزشهای اجتماعی را خدشهدار کرده و زمینه سقوط ارزشهای اجتماع را با رفتار بوالهوسانه خود فراهم سازد.
مازوخیسم
علت دیگر گرایش به پوشش نامناسب، خودآزاری و مازوخیسم است. فردی که به دلایل مختلف خود را عقبمانده میداند نسبت به خود، بیتفاوت میشود و از بیماری یا شکست اجتماعی خود، ناراحت نمیشود. او به خاطر آزار رساندن به خود، خودش را در معرض حوادث برخاسته از فحشا و فساد میگذارد. چنین افرادی هر قدر هم که در دامان بیعفتی فرو روند برایشان اهمیتی ندارد. زیرا هیچ قانون و مقررات و صلاح و ثوابی را در نظر نمیگیرند و حتی آنها با خود بیگانهاند.
جبران شکستها
فردی که از مقامات اجتماعی به خاطر عدم پوشش یا بیکفایتی باز مانده، سعی دارد با فساد بیشتر این شکست را جبران کند. کسی که تغییرات بنیادی در جامعه را نمیپذیرد و از مقامات سابق خود خلع و دچار شکست اجتماعی شده است سعی او بر این است که با هر وسیله ممکن، این شکست را جبران نماید. او خود به انجام کاری که میکند آگاه است و میداند که چه میکند.
جهل و ناآگاهی
یکی از علل بدحجابی، جهل افراد است. شاید فرد بیحجاب نمیداند که با این کار خود چه ضربههایی به جامعه میزند. ممکن است جلوهگری او، خانوادهای را از هم بپاشد. شاید پوشش نامناسبش، زمینهساز گناه بسیاری از جوانان باشد. شاید نمیدانند که کمبود پوشش، موجب جلب نظر افراد سودجو و خیانتکار به آنها میشود. شاید نمیدانند هر چه پوشش زن، کمتر باشد در زندگی حیوانی نزدیکتر و از خدا دورتر است. شاید نمیدانند چنانکه گل در معابر عمومی پرپر شود آنان نیز در این راه، گاه عفت خود را از دست خواهند داد. پس باید جامعه را آگاه و هشیار کرد.
نیاز به ازدواج
یکی دیگر از علل بدحجابی، نیاز جنسی است. ازدواج، گر چه در دین مقدس اسلام بسیار از آن تعریف و تمجید شده است و بهترین رهنمودها پیرامون آن رسیده است تا جایی که پیامبر اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله میفرمایند: کسی که ازدواج میکند نصف دین خود را حفظ کرده است. اما جلوهگری برای پیدا کردن زمینههای ازدواج، راه نامناسبی است که به بدحجابی کشیده شده و پیامدهای تأسفباری نیز برای طرفین به همراه خواهد داشت. با توجه به اینکه اغلب این ازدواجهایِ چهار راهی، سرانجام خوبی نخواهد داشت و به جدایی و طلاق میانجامد.
کمبودها
معمولاً افرادی، دچار: ریا، تظاهر، جلوهگری، خودنمایی و فخرفروشی میشوند که کمبودی دارند. کمبود شخصیت اجتماعی نیز موجب پناه بردن به بدحجابی برای جبران این کمبود میشود.
توطئه فرهنگی
متاسفانه بعضی افراد خواسته یا ناخواسته به دامن این توطئه میافتند و شاید برخی از سرانجام کاری که میکنند بیاطلاع باشند. سیری در تاریخ نشان میدهد که آنجایی که دشمن، توان مقابله با ملتی را ندارد با اشاعه فحشا از طریق جنس مؤنث وارد عمل میشود. لذاست که خود باختگی فرهنگی، پیروی از دیگران به عنوان نسل برتر، از دست دادن پشتوانههای مذهبی، روی آوردن به گناه و فحشا، بسیاری از مردم دنیا را در کام استعمارگران فرو برده است.
تبلیغات سوء
یکی دیگر از علل بدحجابی و فحشاء، شانتاژهای تبلیغاتی است. معمولاً برای آنکه چیز مقدسی را از فردی بگیرند ابتداء بر علیه آن چیز و کسانی که پیروی و تبعیت از آن میکنند تبلیغات وسیعی انجام میدهند. تبلیغات سوء، تهمتهای بیجا و گاه بزرگ کردن اشتباه افراد محجبه به عنوان پتکی بر سر دیگران است که آری اینانند منادیان حجاب و هر چه هست زیر این چادرهاست و نااگاهان کمتجربه نیز بدون تحقیق، تحت تأثیر این تبلیغات قرار میگیرند. البته قابل ذکر است که ما نمیتوانیم تمام متدینین و منادیان دین اسلام را از اشتباه، مبری بدانیم بلکه غیر از معصومین علیهمالسلام همه افراد ممکن است اشتباه داشته باشند ولی اشتباه دیگران دلیل بر آن نیست که مکتب اسلام و حجاب، غلط و ناپسند باشد. با توجه به اینکه سایر ادیان نیز پیروانی راستین نداشته و ندارند آنان نیز سراسر زندگیشان مملو از خطا و اشتباه و روش خلاف مذهب است. چنانکه قرآن میفرماید: هر کس در گرو اعمال خود میباشد.