عدد ابجد: ۶۶
الله اسم اعظم خداست و جامع تمام اسماست، زیرا که موضوع وضع شده است برای ذات یگانه که دارای همهٔ صفات جمالیّه و جلالیّه است بر وجه عینیّت، چه ذات احدیّت صرف وجود و وجود محض است و تصوّر تعدّد در آن محال است پس ذاکر خدا به این اسم چنان است که او را به جمیع نامها یاد کرده باشد و در شهادت به توحید حقّ، جز این اسم کفایت نکند و وصف هیچ اسمی از اسمای خدا نشود بلکه موصوف و مقدّم بر تمام آنها باشد و در قرآن ذکر آن بیشتر از سایر اسما شده بلکه در دو هزار و هشتصد و هفت موضع از آن ذکر به میان آمده است. (۱)
در برخی روایات (۲) معتبر نقل شده است که هر کس از روی اخلاص ده مرتبه بگوید: (یا الله) درخواستش رد نشود پاسخش گویند.
* عدد کبیر واژهٔ «الله» (۶۶) است. هر کس با همین عدد (۶۶ بار)، هر صبح و عصر و بعد از نمازها و آخر شب، ذکر شریف «یاالله» را از صمیم قلب بگوید در مسایل دنیوی و اخروی او بسیار مجرّب است.
* مداومت بر ذکر «الله» در خلوت، موجب مشاهدهٔ امور شگفت و شگفتیها خواهد بود.
* فرشتهٔ موکّل واژهٔ «الله» در عالم ملکوت «اسرافیل» و در عالم مُلک (در جهان خاکی) فرشتهای است به نام «قَیدیَوش».
* کسی که این کلمهٔ شریفه (الله) را بر اساس عدد ابجدی در مربّعی با تقسیمات چهارتایی بنویسد، کرامت و رضامندی خداوند متعال و خشنودی مردم را به دست خواهد آورد (۳) و کتابت آن در تحصیل موارد فوق و عملاً با تجربه حاصل شده است. شکل مربّع مزبور به این قرار است:
شکل شماره ۱
و تکسیر مربّع اسم الله اثر تب بُر دارد و در بلغم زدایی بسیار مؤثر است و تصویر این تکسیر در شکل (۲) نمایش داده شده است:
شکل شماره ۲
کسی که به شکل شمارهٔ (۳) نظر افکند، این شکل کفارهٔ گناهان ۷۰ سالهٔ او خواهد بود:
آشنایی با نامهای خداوند: الله
شکل شماره ۳
و هر کس خواهان کسب یُمن و برکت و سلامتی از تمام بلیّات و آسیبها و آفات و دفع اضطراب و دغدغه و تشویش باشد شکل شمارهٔ ۴ را به عنوان پناه جویی (استعاذه) از آفات (در قطعهای از فلز برنج) ساخته و با خود همراه داشته باشد. شکل (۴)
شکل شماره ۴
کسی که سختی و تنگی معاش و بدهی و دیون داشته باشد و مضطرب و پریشان باشد مربّع شکل شمارهٔ (۵) را نوشته و در میان موم عسل نهاده و زیرکلاه یا پوشش سرگذاشته و با خود همراه داشته باشد، فتوحات و پیروزی فراوانی به دست آورده و حال وضعش روزبه روز بهتر میشود.
شکل شماره ۵
و هر کس هر روز صدمرتبه بگوید (هوالله الذی لا اله الا هو)، خداوند سبحان و رب العالمین، او را از اهل یقین قرار میدهد و به مقام حقیقت میرساند.
نیز اگر کسی در یک جلسه ۱۲۰۰۰ (دوازده هزار) مرتبه بگوید (یاالله یا هُو) خداوند متعال؛ جنّ و انس و پرندگان و وحوش را طوری مسخّر میفرماید که از آن شخص اطاعت کنند و خواص و اسرار پنهان و رموز علوم را بر او آشکار میسازد.
مباحث پژوهشی از مترجم:
پژوههٔ ۱:
کلمهٔ «الله» عربی است زیرا در قرآن میفرماید: (وَ لَئن سَاَلتَهُم مَن خَلقَ السَّمواتِ والارضِ لَیَقولُنَّ الله) لقمان/۲۵ یعنی: اگر از آنها بپرسی چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است خواهند گفت «والله». و این خود میرساند که این کلمهٔ جلاله عربی است و اکثر محقّقان و دانشمندان، این کلمه (الله) را مشتق نمیدانند بلکه میگویند اسمی است منفرد برای خداوند که از اسمای اَعلام است.
پژوههٔ ۲:
عدّهای دیگر از محققان و دانشمندان کلمهٔ «الله» را مشتق میدانند و به شش مورد از موارد با نگرشهای متفاوت در اصل و ریشه اشاره میگردد: اوّل: ابن عبّاس گوید: از اَلَهَ یَأَلَهُ به معنی تضرّع مشتق میباشد. دوّم: گویند مشتق از «لاه» است و الف و لام در آن داخل شده و عرب به شی مرتفع «لاه» میگوید: سوم: گویند از وَلَه به معنی فَزَع مشتق شده است. چهارم: گویند مشتق از «ولاه» است که واو مزبور حذف و به جای آن همزه جانشین گردیده است و از این جهت به این اسم نام گذاری شده است که هر مخلوقی واله و حیران اوست. پنجم: برخی معتقدند که اصل آن «لاها» بوده به زبان سُریانی سپس مُعرَّب گردیده و الف آخرش حذف شده و الف و لام به اوّل آن اضافه شده است. ششم: بعضی نیز معتقدند که از کلمهٔ (اَلَهَ الفصیلُ اذا اَولَع بِاُمَّه) یعنی از اَلَه به معنی حرص و آز است چنانچه گویند حریص شد طفلی که از شیر مادر گرفته شده به سوی مادر و شیر او.
و بالاخره «الله» که به فارسی خدا گویند اسم خاص و علم است از برای ذات احدیّت پروردگاری. سمعانی در کتاب روح الارواح گوید: «الله» آن است که «الاهیّت» او را سزاست و «الهیّت»؛ قدرت بر آفریدن است و پدیدآوردن و این صفت حق است جلّ جلاله که قادر است بر ایجاد و اختراع و انشا و ابداع، قدرتش را فتور نه، قوتش را قصور نه، فعلش آلت نه، صُنعش به علّت نه، کردش به حیلت نه، حقّ جلّ جلاله را قدرتی است بر کمال، وحدانیّتی است بیزوال، حکمتی است بیانتقال، و نیز گوید: (لا وَحشةً مَعَ الله وَ لا راحَة مَع غَیرِالله.)
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) میفرماید: «الله» مفهومش معبودی است که خلق در او حیرانند و به او عشق میورزند، «الله» همان وجود هستی بخش است که از درک چشمها پنهان و مستور از افکار و از عقول خلق محجوب است.
بحارالانوار ج۳/ص ۲۲۲.
تشکیل ساختاری واژهٔ «الله»
لسان العرب دربارهٔ اصل کلمهٔ «الله» چنین میگوید:
«الله» در اصل «اِلاهُ» بوده و الف و لام تعریف بر آن وارد شده است و «اَلالِهُ» شده است، سپس عرب، همزه را به علّت سنگینی در تلفظ حذف کرده است، وقتی همزه حذف شد کسرهٔ آن را به لام تعریف دادند، و به صورت «ألِلاهُ» درآمد و سپس لام تعریف را حرکت دادند، دو لام متحرک در کنار هم قرار میگرفتند، اوّلی را در دومی ادغام کردند و به صورت «الله» درآمده است.
لسان العرب؛ ج۱۳/ ص ۴۶۷
بعضی دیگر در پیدایی ساختاری واژهٔ «الله» چنین میگویند: اصل «الله» از اَلَهُ بوده است به صیغهٔ مبالغه رفته و «اِله» شده و بعد «الف و لام تزیین» بر سر آن آمده است و تبدیل شده به اَلاِله سپس در اثر کثرت استعمال الف «اِله» ساقط شده، بعد دو لام در هم ادغام گردیده و تشدید گرفته و به جای الف کوچک (الف مقصوره) که در «اِله» میباشد، حالت دندانهٔ روی «الله» را به وجود آورده است.
پژوههٔ ۴:
بزرگان علم الاسماء از قرآن استناد میکنند که «اسم اعظم» خدای تعالی آن است که با «الله» شروع و به «هو» ختم میگردد و نقطه ندارد. و در پنج موضع از قرآن آمده است: اوّل- در سورهٔ بقره ایهٔ ۲۵۶ (آیة الکرسی). دوم- در سورهٔ آل عمران آیهٔ ۲، سوم در سورهٔ نساء آیهٔ ۸۹، چهارم- سورهٔ طه آیهٔ ۷ و پنجم در سورهٔ تغابن آیهٔ ۱۳ و هر روز یازده بار این پنج آیه را خواندن جهت تسهیل در امور کلی و جزیی مؤثر است و مهمّات او حاصل شود.
پینوشتها:
۱- در جلد اوّل کتاب فرهنگ آماری کلمات قرآن کریم تألیف و تحقیق دکتر محمود روحانی در بحث مربوط به آمار لفظ جلالهٔ «الله» بخش پایانی صفحهٔ ۱۰۹ میگوید: «و بالاخره با چهار بار شمارش لفظ «الله» در قرآنهای خطی شمارهٔ ۲۹۳ (مورخ ۷۳۷ هجری) و شمارهٔ ۶۴۹ عمومی (۲۹۲ خصوصی) آستان قدس رضوی که لفظ جلالهٔ «الله» را با طلا نوشتهاند و به همان عدد ۲۶۹۹ دست یافتیم».
با این محاسبه و پس از حصول اطمینان از نتیجهٔ آن، بحث راجع به نادرستی آمار دیگر ضرورتی ندارد. اصولاً در طول سدههای گذشته تاکنون آمار متفاوتی از لفظ جلاله «الله» در مأخذ گوناگون ذکر شده که از ۲۶۷۸ تا ۳۰۲۷ را در برمی گیرد امّا همان گونه که یادآور شدیم، این عدد طبق آخرین احصا ۲۶۹۹ است که مورد تأیید نهایی قرار گرفته است.(مترجم)
۲- اصول کافی/ محمّد بن یعقوب کلینی/ج۲/ص ۳۷۷.
۳- پیداست که منقولات یادشده؛ طهارت نفس و پاکی و اخلاص افراد را نیز لحاظ دارد.
منبع مقاله:
شریف کاشانی، ملاحبیب الله؛ (۱۳۸۳)، خواص و مفاهیم اسماء الله الحُسنی (نامهای زیبای خداوند)، ترجمهٔ محمدرسول دریایی، تهران: نشر صائب، چاپ ششم.