loading...
مجله اینترنتی فهادان
بازار فهادان
آخرین ارسال های انجمن
hooraei بازدید : 689 جمعه 1395/10/10 نظرات (0)

 بازی کودک (1)
مامان! بابا! بازی، شغل من است!

«مامان بابا، بازی شغل من است!» نظر شما دربارۀ بازی کردن کودکتان چیست؟ آیا همان اندازه که در مورد غذا خوردن کودکتان حساس هستید نسبت به بازی کردن او حساسیت دارید؟ کودک باید بازی کند تا غذا بخورد و غذا بخورد تا بازی کند. در واقع بازی کردن، غذای روح کودک است.

شما کودکتان را برای بازی تشویق می‎کنید یا اینکه او را از بازی کردن نهی می‎کنید؟ آیا فضا و امکان بازی به او می‎دهید و گاهی همبازی‌اش می‎شوید؟

متأسفانه برخی والدین، بازی کردن کودک را اتفاقی ساده، کم اهمیت و حتی احمقانه تلقی می‎کنند. اینگونه والدین که از بازی‌گوشی فرزندشان به ستوه می‎آیند منتظرند هر چه زودتر بزرگ شود و دست از دیوانه‎بازی‌هایش!! بردارد.

از نظر اینها کودک خوب، کودک آرام و ساکتی است که صدایش در نمی‎آید و از کنار پدر و مادرش تکان نمی‎خورد. در صورتی که بازی برای کودک، یک ضرورت است تا جایی که بخش قابل توجهی از رشد عاطفی، اجتماعی، فیزیکی و شخصیتی او به آن وابسته است.

کودک با بازی‎های خود رشد می‎کند، تجربه می‎کند، یاد می‎گیرد و به بلوغ شخصی و تربیتی می‎رسد. او کنجکاوانه می‎خواهد بداند در صورتی که این شیء را لمس کند، فشار دهد یا روی زمین بکشد چه اتفاقی می‎افتد؟ او تمایل دارد بداند در صورتی که ظرف شکلات‎خوری کریستال را به زمین بکوید چه روی می‎دهد؟

به بیان دیگر بازی، شغل کودک است و همان اندازه که حرفه و شغل شما اهمیت دارد بازی برای کودک، مهم است. اما بازی‎هایی که کودک می‎کند یکسان نیست. برخی بازی‎ها قابلیت و ظرفیت بالایی برای رشد و یادگیری کودک دارد و برخی کمتر. بعضی بازی‎ها نیز نه تنها فایده و اثر مثبتی را دنبال نمی‎کند حتی قابلیت تخریب دارد.

بازی کودک(2)
انواع بازی‌ها

انواع بازی‎ها:

1- بازی‎های جسمی: این بازی‎ها، عمدتاً مبتنی بر فعالیت‎‎‎‎‎‎های حرکتی و فیزیکی است. بیشتر این بازی‎ها جنبۀ ورزشی و مسابقه‎ای دارند. گرگم به هوا، نمونۀ بارزی از این دسته  است.

2- بازی‎های تقلیدی: در این شکل از بازی‎ها کودک، صرفاً می‎خواهد ادای دیگران را در آورد. دیگران، می‎توانند اعضای خانواده یا غریبه باشند و این ادا در آوردن و تقلید می‎تواند از پوشش، حرکات و گفتار دیگری باشد. با عنوان نمونه کودک، کُت پدرش را می‎پوشد یا کفش مادرش را به پا می‎کند و کیف او را به دوش می‎اندازد.

3- بازی‎های نمایشی: در این بازی‎ها، کودک، تمایل دارد نقش دیگری را در قالب یک نمایش به طور کامل اجرا کند. خاله‎بازی، مامان‎بازی، دکتربازی و...

4- بازی‎های نمادی: در این بازی‎ها کودک با ابزار و وسیله‎ای که هیچ تناسبی با موضوع ذهنی‎اش ندارد به گونه‎ای که آن را تصور می‎کند بازی می‎کند؛ مثلاً چوبی را بین پای خود قرار می‎دهد سر آن را می‎گیرد و در خیال خود اسب‎سواری می‎کند. یا اینکه روی بالشی می‎نشیند و می‎گوید: این ماشین من است.

5- بازی‎های آموزشی: این بازی‎ها عمدتاً نیاز به اسباب‎بازی دارد که کودک در آن تلاش می‎کند چیزی را درست کند. معروف‎ترین شکل این بازی‎ها لگو یا خانه‎سازی است.

6- بازی‎های خلاقیتی: در این بازی‎ها، کودک از هر وسیله‎ای که در اختیار دارد می‎خواهد با خلاقیت خود چیزی را طراحی کند. خاک‎بازی، گل‎بازی یا خمیر‎بازی از این دسته است.

نکتۀ مهم: اگر شما می‎خواهید به کودکتان یک بازی خوب، یاد دهید یا او را در انجام آن تشویق کنید دقت کنید این بازی در یکی از این شش گروه بالا قرار ‎گیرد تا آثار مثبتی که از بازی انتظار داریم حاصل شود. به این ترتیب آنچه اکنون روشن می‎شود اینکه بسیاری از بازی‎های کامپیوتری علی‌رغم گسترش فراوان آن اصلاً نمی‎تواند بازی باشد.

 

 بازی کودک(3)
هفت نکته برای بازی کودک و هم‎بازی شدن با او

7 نکته برای بازی کودک و هم‎بازی شدن با او:

1- بازی کودک را جدی بگیرید: مراقب باشید هرگز نوع نگاه و واکنش‎تان تحقیرآمیز نباشد. ممکن است کودک، دقایق زیادی با کودک خیالی دیگری بازی کند و دست او را بگیرد و راه ببرد و یا حتی ساعت‎ها با یک پَر بازی کند او را مسخره نکنید. یادتان باشد او مشغول حرفۀ خویش است که رشد و یادگیری‎اش را ارتقا می‎دهد.

2- محدودیت ایجاد نکنید: مراقب باشید تا آنجا که امکان دارد فضا و امکان بازی را گسترش دهید و محدودیت‎های احتمالی را بر دارید. مثلاً اگر فضای اتاق برای آب‎بازی مناسب نیست حتماً فضایی مثلی حمام یا حیاط را تدارک ببینید. نه اینکه صرفاً بگویید اتاق، جای آب بازی نیست.

3- تکرار بازی برای کودک، دوست‎داشتنی است: ممکن است برای شما به عنوان یک فرد بزرگسال، تکرار، یک کار اذیت‎کننده و یکنواخت باشد. ولی کودک با هر بار تکرار می‎آموزد و لذت می‎برد. او ممکن است ده‎ها بار توپ را به بالا بیندازد و شکل افتادنش را نگاه کند مانع این تکرار نشوید و الزاماً نخواهید او یک کار جدید و متنوع را انجام دهد.

4- مستقیم آموزش ندهید: برخی والدین، چون می‎دانند کودک با بازی آموزش می‎پذیرد می‎خواهند مستقیم و با بیان خود چیزی را به او بیاموزند. در صورتی که همۀ اثر آموزشی و جذاب بازی به غیر مستقیم بودن آن است. شما شکل یک گربه را بارها و بارها بکشید تا خودش به مرور متوجه شود گربه چهارپا دارد. ولی از او سؤال نکنید که گربه‎ها چند پا دارند؟

5- به هم‎بازی‎های خیالی، ایراد نگیرید: بعضی والدین، وقتی می‎بینند کودک در خیال خود با کسی بازی می‎کند یا معلم شده و برای دانش‎آموزان خیالی صحبت می‎کند احساس نگرانی می‎کنند و فکر می‎کنند اگر مانع نشوند بچه‎شان دیوانه می‎شود در صورتی که این قدرت بیان، تصور جانشینی و خلاقیت کودک را توسعه می‎دهد.

6- در بازی، دروغ نگویید و تقلب نکنید: بازی برای کودک یک زندگی واقعی در اندازه کوچک است و همۀ رخدادهای آن را جدی می‎گیرد و الگوبرداری می‎کند. اگر با کودکتان هم‎بازی شدید هرگز دروغ و حقه‎بازی را برای جذاب‌شدن بازی به کار نبرید. مثلاً اینکه مشتتان را ببندید و بگویید داخل آن شکلات است و بچه سعی کند انگشتان شما را باز کند و پس از آن نشان دهید که خالی است. این قبل از اینکه خنده‎دار باشد آموزشی به کودک است که می‎توان برای جذاب شدن و شادی، دروغ گفت.

7- به زور وارد بازی نشوید: اگر کودک، شما را به بازی دعوت کرد مانعی ندارد که در بازی، حاضر شوید. اما هرگز نخواهید به زور، وارد بازی‎های او مثل خمیربازی و خاله‎بازی و غیره شوید. عمدتاً سعی کنید دورادور ناظر بازی فرزندتان باشید و خود را در بازی وارد نکنید چرا که کودک به مرور به شما به عنوان هم‌بازی، وابسته می‎شود و شما هم همیشه نمی‎توانید نقش هم‌بازی او را بازی کنید.

خلاصه کلام اینکه اولاً بدانید بازی مثل غذا برای کودک لازم است. دوم اینکه شرایط بازی را برای او فراهم کنید و مانع او نشوید. سوم اینکه دقت کنید نوع بازی که کودکتان با آن انس می‎گیرد در یکی از قالب‎های شش گانه انواع بازی که گفتیم جای بگیرد و چهارم اینکه بازی کردن و هم‎بازی شدن قواعدی دارد که باید رعایت کنید.


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری