loading...
مجله اینترنتی فهادان
بازار فهادان
آخرین ارسال های انجمن
سر دبیر بازدید : 495 پنجشنبه 1393/08/15 نظرات (0)

ناپلئون و قرآن

منبع: خُلُق > مهر و آبان 1386 - شماره 1

«ناپلئون»، راجع به مسلمین پرسید: مرکز مسلمین کجاست.

مصر را به او معرفی کردند. با یک مترجم عرب به طرف شهر مصر حرکت کرد. پس از ورود با مترجمش، به کتابخانهٔ آن شهر وارد شد.

به مترجمش گفت: یکی از این کتاب‌ها را برایم بخوان.

مترجم دست برد بین این همه کتب یکی را برداشت و گشود، دید قرآن است. چشمش، به این آیه خورد:

إِنَّ هذَا القُرآنَ يَهدِي لِلَّتِي هِيَ أَقوَمُ۱

قرآن، مردم را به استوار‌ترین راه، هدایت می‌کند آیه را، برای «ناپلئون» خواند و ترجمه کرد.

 «ناپلئون»، از کتابخانه بیرون آمد. شب را تا صبح به فکر این آیه بود.

صبح بیدار شد و دو مرتبه بکتابخانه آمد. از مترجم خواست تا از‌‌ همان کتاب دیروزی برایش بخواند.

قرآن را باز کرد، آیاتی چند از قرآن تلاوت کرد و ترجمه نمود، و دوباره به خانه برگشت، شب را باز غرق فکر بود.

روز سوم، بکتابخانه برگشت، بخواست «ناپلئون»، چند آیه از قرآن را مترجم برایش خواند و ترجمه کرد، از کتابخانه بیرون آمدند. «ناپلئون» پرسید: این کتاب مربوط به کدام ملّت است؟

مترجم گفت: مربوط به مسلمانان است، و اینان معتقدند: که این قرآن است و از آسمان به پیامبر عظیم الشأن آن‌ها نازل گردیده.

 «ناپلئون» دو جمله گفت: یکی بنفع مسلمین، ویکی بضرر مسلمانان.

آنکه بنفع مسلمانان از دهان این مرد سیاسی بیرون آمد، این بود که گفت:

من از این کتاب استفاده کردم، واین طور احساس نمودم که: اگر مسلمین از دستورات جامع این کتاب استفاده کنند ذلّت نخواهند دید.

آن کلمه‌ای را که به ضرر اسلام گفت، این بود:

تازمانیکه این قرآن در بین مسلمین حکومت کند، ودر پرتو تعالیم عالیه این برنامه جامع، زندگی کنند، مسلمین تسلیم ما نخواهند شد، مگر ما بین آن‌ها و قرآن جدایی بیفکنیم. ۲


پی‌نوشت‌ها

۱. سوره أسری، آیه۹.
۲. همای سعادت، ج۱، ص۷۰.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری