به نام خدا _ مديريت طبق يک تقسيمبندي، به دو بخشِ مديريت عرصههاي عادي و مديريّت عرصههاي جهادي تقسيم ميشود. مديريت بخشهاي عادي، به جايي اطلاق ميشود که مدير در ازاء تکليفي که از نيروهاي تحت کنترل خود، مطالبه ميکند حقي را براي آنان در نظر گرفته است. مديريتهايي از اين قسم خيلي پيچيده نيست ساختار خاصي ندارد؛ حق در مقابل تکليف و تکليف در مقابل حق.
رابطه دوسويه حق و تکليف به مدير، قدرت مطالبه ميدهد. اما در مديريت عرصههاي جهادي از آنجا که نيروهاي تحت کنترل در ازاء تکليف، حقي را مطالبه نکردهاند حيثيتي متفاوت از جنبههاي ديگر مديريتي دارد. يک مدير موفق و باتجربه، به اين تفاوتها آگاه است و بدون اينکه نياز باشد يا بخواهند به او تذکر دهند تفاوتها را ميداند و بر همين اساس، در هر بخش از روشي متناسب، استفاده ميکند.
زلالترين و پاکترين نيروهاي انساني را کساني تشکيل ميدهند که از سر اعتقاد در عرصههاي جهادي مشغول به فعاليتند. برخورد خشن با چنين انسانهايي ناديده گرفتن آنهمه لطافت است. حرمت مؤمن از حرمت کعبه و خانه خدا بالاتر است.
در مجموعه استفتائات آيت الله العظمي المظاهري حفظه الله، شخصي چنين سؤال کرده بود که اگر براي گرفتن غذاي نذري که به نام مبارک امام حسين عليهالسلام متبرک شده است مجبور شوم در صف بايستم به نحوي که به شخصيتم اهانت شود آيا مجازم؟ که آيت الله مرقوم فرموده بودند: جايز نيست. مديران عرصههاي جهادي بايد مواظب باشند وجوبي که فعالان فرهنگي را در چنين عرصههايي مجبور به ورود کرده است به حرمت تبديل نکنند.
مديريّت بر مراکز فرهنگي، فرماندهي پايگاه بسيج محلات و مدارس، تقريباً از همين قسمند.
مديريت در عرصههاي جهادي، خطاب و عتاب بر نميدارد، ادبيات مخصوص و لحني ملايم دارد. بخشنامهها و ابلاغيهها را براي ساختار مديريتهاي عادي تعريف کردهاند در مديريتهاي جهادي، ثمره تهديد به حذف، از دست دادن نيروهاي توانمند را در پي خواهد داشت.
موفق باشيد..