دلنوشتهٔ سهشنبه ۶ فروردین ۱۳۹۱
تدبیر و اداره جهان و عالم خلقت تماماً به دست خداست هیچ حادثهٔ خرد و کلانی بدون نظارت و تأیید ربالعالمین محقق نمیشود این را بارها و بارها به عینه مشاهده کرده و آزمودهایم که تا خدا نخواهد نمیشود ناچیزترین حادثه، تمام محاسبات آدم و عالَم را به هم می ریزد.
از همین جاست که آموختم خیلی از چیزها رزق و روزیست و تا پادشاه خلقت، نخواهد نمیشود برای همین تصمیم گرفتم در کنار تلاش، هیچگاه دست از «خدا خدا کردن» بر ندارم و هیچ وقت هیچ کاری را تمام شده نپندارم.
یکی از دروسی که در وادی محبت به سالِک میآموزند این است که همه چیز در این عالَم، حوالهایست! «حال» جوهرهٔ انسان عاشق است و اتفاقاً همین «حال» هم به حواله است تقلّا فایده ندارد تکلیفها مشخص است تلاشِ به اندازه، همراه با خداخدا کردن است که حوالهها را میسازد. گاهی میخواهی اما عطا نمیکند و گاهی ناباورانه دارای عالَمت میکند؛ اینجا حاکم خداست.
اگر این جمله که همه چیز در عالم به حواله است را باور میکردیم خیلی راحت میشدیم تمام سختی زندگی در انکار همین عبارت است. رزق حوالهای قیافه گرفتن ندارد مغرور شدن و به خود بالیدن ندارد رزق حوالهای فقط یک چیز دارد و آن لذّت است لذتِ از او رسیدن. دنیای عاشق و رزق و روزی او در همهٔ ابعاد، مثل نامهٔ یار میماند نامهٔ محبوب چون از محبوب است زیباست رزق دنیا و عقبٰی هم اگر شیرین است که شیرین است به همین خاطر است.
حواله، قائم به دو طرف (طرفین) است: کسی که حواله میفرستد و دیگری که حواله را دریافت میکند. اگر همه چیز را حوالهای دانستی آن وقت است که دست خدا را در دادنها و ندادنهایش میبینی! خدایی که حواله میفرستد و منی که حواله خدا را دریافت میکنم.
از طرف دیگر، همهٔ ما مهمان کرم پروردگاریم و سر سفره او نشستهایم. حوالهٔ میزبان هر چقدر باشد اصلاً باشد یا نباشد تکلیف مهمان سکوت و رضاست.
رزق حوالهای با گناه کسب نمیشود کسی که روزی را در همهٔ شئونش از نان سر سفره گرفته تا همسر و بچه و شغل و آبرو و سفر و سلامتی و... همه را حوالهای میداند هرگز برای تحصیل آن، خود را به گناه آلوده نمیکند چرا که گفتیم در حواله، نعمت از دستان پاک خدا در کاسهٔ ما قرار میگیرد. دست خدا پاک است تحصیل نعمت از راه گناه یعنی دریافت روزی از دستان ناپاک! برای همین بدون اغراق و بدون تعارف، هرگاه برای کسب چیزی دروغ گفتیم، تهمت زدیم، قسم خوردیم، توجه داشته باشیم از دستان ناپاک آن چیز را التماس کردهایم در حالیکه دستان خدا همیشه پاک است.
خدا چون حکیم است دادن و ندادنش از سر مصلحت و حکمت است لذا هم به موقع و هم به اندازه عطا میکند اما وظیفهٔ ما در این میان، اوّل دعا و درخواست از خدا و در مرحلهٔ بعد طلب کردن نعمت و روزی فقط از راه شرعی و حلال آن است.
رزق حوالهای اختصاص به پول و سلامتی و مادیات تنها ندارد بلکه چنانکه بیان شد در همهٔ شئون زندگی ما جریان دارد گاهی دیدن یک دوست قدیمی را به انسان حواله میکنند گاهی هم حواله نمیکنند یادم نمیرود امروز ۶ فروردین ۹۲، به ملاقات دوستی دیرین و یاری مهربان رفتم اما چون حواله نداشتم نشد و این شد سرآغاز نوشتار امروز..
و در پایان شاهبیت سرودهای زیبا از حضرت آیت الله خامنهای حفظهالله تعالی به نام «یاد رفیقان» تقدیم به شما عزیزان:
رزق مرا حواله به نامحرمان مکن از دست خویش باده گلفام ده مرا
اَللّهُمَ اَجعَل قَلبی بارّا وَ رِزقی داراً وَ عَیشی قارّاً وَاجعَل لی عِندَ قَبرِ نَبیِّکَ مُستَقَراً وَ قَراراً.
خدایا قلبم را نیکو، روزیم را فراوان و زندگیم را توام با خوشحالی و سرور و ابتهاج و موفقیت قرار بده و برای من نزد قبر پیامبرت منزل و مأوی مرحمت فرما.
مسعود رضانژاد فهادان ـ ۶ فروردین ۹۲