حريم من تا کجاست؟
«پایت را به اندازه گلیمت دراز کن»؛ این یکی از ضربالمثلهای معروف ایرانی است که با شنیدن آن، برخی مفاهیم در ذهن ما شکل میگیرد. یکی از مهمترین مفاهیم این ضربالمثل زیبا، موضوع حریم و قلمرو است. اگر علاقهمندید که درباره روانشناسی حریم و قلمرو بیشتر بدانید، با ما همراه شوید.
کتابها و مقالات بسیاری در این مورد نوشته شده است که چگونه حیوانات، پرندگان، پستانداران نخستین و ماهیها قلمروی خود را تعیین و از آن محافظت میکنند. اما مدت زیادی نیست که کشف کردهاند انسان هم برای خود قلمرویی دارد.
وقتی این موضوع را به رسمیّت بشناسیم و تأثیرات آن را درک کنیم، نه تنها با حیرت به رفتار خود و دیگران نگاه میکنیم بلکه واکنش طرف مقابل را نیز پیشبینی خواهیم کرد.
ادوارد تی هال، انسانشناس آمریکایی، یکی از نخستین کسانی بود که نیاز به داشتن قلمرو را در انسان بررسی کرد. تحقیقات او در این زمینه ما را به سمت تناسب تازهای در روابطمان با دیگران هدایت میکند. هر سرزمین قلمرویی است با مرزهای کاملاً مشخص که گاهی هم توسط نگهبانان مسلح محافظت میشود. داخل هر سرزمین، قلمروهای کوچکی به شکل استان یا منطقه وجود دارد که باز به قلمروهای کوچکتری تقسیم میشوند، مثل شهر و به همین ترتیب مناطق شهری و در آنها خیابانها و هر خیابان نیز برای ساکنان آن به قلمروهای کوچکتری تقسیم میشود.
ساکنان هر قلمرو به حریم خود وابسته بوده و آمادهاند تا از آن، حتی تا پای جان، دفاع کنند. فضایی که یک فرد ادعای مالکیّت آن را دارد به طوری که انگار ادامه اجزاء بدنش است، حریم نامیده میشود. فضایی که ثروت و دارایی و وسائل هر فرد اشغال میکند، حریم شخصی او محسوب میشود از جمله خانهاش، زمینش که با پرچینی مشخص شده است، فضای داخل اتومبیل، اتاق شخصیاش، صندلی مورد علاقهاش و حتی آنچه که هال کشف کرد، محدوده معینی از فضای دور تا دور بدنش.
قلمروی شخصی
اکثر حیوانات، حریم مشخصی در اطراف خود دارند که به عنوان قلمروی تحت مالکیت خود، آن را تحتنظر قرار میدهند. وسعت این قلمرو، بستگی به محیطی دارد که حیوان در آن رشده کرده است. شیری که در منطقه دور افتادهای از آفریقا که تعداد شیرهای آنجا بسیار اندک باشد، زندگی میکند، میتواند قلمرویی به وسعت پنجاه کیلومتر داشته باشد که با فضولات خود آن را علامتگذاری میکند اما در مقابل، حیوانی که با شیرهای دیگر در منطقه حفاظت شده، بزرگ شده است به خاطر این تنگی جا، قلمروی شخصی کم وسعتی دارد که بیش از چند متر نمیباشد.
انسان نیز همانند موجودات دیگر، «قلمرویی» خصوصی دارد که همیشه همراه اوست و بزرگی آن به تراکم جمعیت محل زندگیاش بستگی دارد بنابراین از نظر هماهنگی محدود شده است. در حالی که یک ملت، مثلاً ژاپنیها، به محیط جغرافیایی محدود عادت کردهاند، هستند کسانی که محیطی باز و گسترده میخواهند و از دیگر انسانها فاصله میگیرند اما ما به رفتار انسانهای غربی در ارتباط با حریم خصوصیشان میپردازیم.
موقعیت افراد نیز میتواند بر ایجاد فاصله آنها با دیگر انسانها تاثیر بگذارد.
آداب و رسوم جاگیری
اگر کسی بخواهد در میان غریبهها جای نشستن پیدا کند، مثلاً در سینما، سرمیز مذاکره یا گیره لباسی در رختکن، بسیار حساب شده عمل میکند. معمولاً جای خالی وسیعی را میان دو نفر پیدا میکند و در آنجا مینشیند. در سینما، وسط فاصله بین صندلی آخر و آخرین نفر مینشیند. در رختکن گیرهای را که میان بیشترین جای خالی، یا بین دو حوله یا وسط فاصله بین آخرین حوله و قلاب آخر است، انتخاب میکند.
همه این مراسم به خاطر این است که نمیخواهیم دیگران را با نزدیک شدن به آنها یا فاصله بیش از حد از آنها، ناراحت کنیم. اگر در سینما جایی غیر از فاصله میانی آخرین نفر و آخرین صندلی آن ردیف بنشینید، ممکن است آن شخص، احساس ناراحتی کند چرا که با فاصله بسیار زیاد نشستهاید و اگر بسیار نزدیک او بنشینید، احساس ترس کند. هدف اصلی مراسم جاگیری حفظ هارمونی است.
توالتهای عمومی از این قاعده مستثنا هستند. مطالعات نشان داده است که ۹۰ درصد افراد، آخرین توالت را انتخاب میکنند و اگر پُر باشد، همان فاصله ذکر شده در بالا را رعایت میکنند.
عوامل فرهنگی تاثیرگذار بر محدوده حریمها
زوج جوانی که به تازگی از کشورشان، دانمارک، به شیکاگو آمده بودند، در یک کلوپ محلی ثبتنام کردند. بعد از چند هفته، خانمهای عضو کلوپ شکایت کردند که مرد جوان مزاحم آنان است و حضور او زنان را ناراحت میکرد مردان عضو، هم ابراز کردند زن جوان مزاحم آنهاست. سوءتفاهم ایجاد شده به این علت بود که بسیاری از اروپائیان دارای حریمی خصوصی به شعاع ۲۳ تا ۲۵ سانتیمتر هستند، بعضیها حتی کمتر. رعایت فاصله ۲۵ سانتیمتری با آمریکاییها، به نظر دانمارکیها طبیعی و صحیح بود و فکر نمیکردند که وارد حریم خصوصی ۴۵ سانتیمتری آمریکاییها شدهاند. در ضمن آنان اغلب به چشمهای دیگران زل میزدند که این هم باعث تاثیر اشتباه بر دیگران میشد. از سوی دیگر نفوذ بر حریم خصوصی جنس مخالف، روشی برای نشان دادن تمایل به فرد مذکور است. چنین رفتاری که برای دانمارکیها، رفتاری طبیعی بود، از سوی آمریکاییها به عنوان چراغ سبز تلقی میشد.
در همین حال دانمارکیها رفتار آمریکاییها را سرد و غیر دوستانه میدانستند زیرا آنان مرتب یک قدم به عقب میرفتند تا فاصلهای را ایجاد کنند که با آن احساس راحتتری داشتند.
در یک سمینار متوجه شدم که همه آمریکاییها به هنگام صحبت کردن همیشه با فاصله ۹۰ سانتیمتری از یکدیگر میایستند و در طول صحبت سر جای خود باقی میمانند.
در حالی که اگر یک ژاپنی با یک آمریکایی صحبت کند، هر دو شروع میکنند به حرکت، به این شکل که آمریکایی عقبعقب میرود و سعی میکند فاصله را حفظ کند، در حالی که فرد ژاپنی مرتباً جلو میآید تا فاصله را کم کند. به این روش هر دو سعی میکنند فاصلهای متناسب با فرهنگ خود ایجاد کنند. فرد ژاپنی با ۲۵ سانتیمتر وسعت حریم خصوصی، مرتب به سمت جلو حرکت میکند تا فاصله دلخواهش را ایجاد کند و به این ترتیب به حریم خصوصی فرد آمریکایی تجاوز میکند و او را وا میدارد که به عقب حرکت کند. اگر تصویر ویدیوئی این جریان را با سرعت تند تماشا کنیم، به نظر میرسد که این دو در حال رقص هستند و فرد ژاپنی هدایت و رهبری رقص را بر عهده دارد. نتیجه منطقی این است که این دو نفر در معاملهای تجاری با سوءظن با یکدیگر برخورد میکنند. آمریکایی فرد ژاپنی را مزاحم میخواند و فرد ژاپنی، آمریکایی را سرد و بیتوجه مییابد. اگر فرد از تاثیر تفاوت فرهنگی در گستردگی حریم شخصی آگاهی نداشته باشد، این وضعیت به راحتی به سوءتفاهم و عدم درک صحیح منجر میشود.
تارنمای فهادان به شما خواننده محترم پیشنهاد میکند برای برقراری یک رابطه بهتر، سعی کنید پیش از یک رابطه، یا حتی بلافاصله در ارتباط با هر فردی، حریم مد نظر او را کشف و سعی کنید مطابق فرهنگ و انتظار او قلمرو خود را تنظیم کنید تا نه حس کند با او بیگانهاید و نه اینکه فکر کند شما مزاحم او هستید.
جالب اینکه این قلمرو ممکن است به مرور زمان تغییر کند یعنی قلمرو انتظاری من با علی، در ابتداء آشنایی، نیم متر ولی به مرور و پس از گذشت زمان و آشنایی بیشتر و پذیرش قلبهای ما، به صفر یا عددی نزدیک به آن برسد.
خلاصه:
موفقیّت شما در هر رابطه در گرو تخمین صحیح شما از قلمروی انتظاری طرف مقابل است.