loading...
مجله اینترنتی فهادان
بازار فهادان
آخرین ارسال های انجمن
سر دبیر بازدید : 1152 پنجشنبه 1393/12/28 نظرات (2)

کلید واژه هــا:

1. روز عید غدیر خُم برابر با روز هجدهم ذی الحجة الحرام سال دهم هجری قمری می باشد.

2. روزهای دقیق یک سال قمری (با احتساب کبیسه بصورت اعشار): 354.3670

3. روزهای دقیق یک سال شمسی(با احتساب کبیسه بصورت اعشار): 365.2422

4. عدد تقویمی ماه ذی الحجة: 325 روز از اول محرم گذشته را گویند.

5. بَین التاریخَین هجری قمری و هجری شمسی: یعنی مبدأ شمارش هجری شمسی، که 119 روز جلوتر از مبدأ قمری آن است.

6. عدد جامع یعنی تعداد روزهای سپری شده از 1 فروردین سال اوّل هجری شمسی تا واقعه غدیر خُم که معادل عدد 3651.303 می باشد.

شرح و توضیح مُحاسبات:

برای محاسبه تعداد روزهای سپری شده، چون سال دهم، هنوز تمام نشده بود، لذا باید عدد 9 برای سال منظور شود (10=1سال ناتمام+9سال تمام)؛ این عدد را ضرب در عدد دقیق روزهای سال قمری می کنیم، چنین به دست می آید:

3189.303=354.367×9

حاصل این اعداد، تعداد روزهای سپری شده 9 سال قمری گذشته را نشان می دهد.

تا شروع ماه ذی الحجة الحرام، 325 روز از تعداد روزهای سال گذشته است؛ این عدد تقویمی را با تعداد روزهای سپری شده از خود ذی الحجة الحرام تا روز عید غدیر خُم، جمع می کنیم.

343=325+18

سپس به جمع مذکور، عدد بَینَ التارخَین (119) را می افزاییم و به حاصل آن عدد جامع می گوییم:

3651.303=3189.303+343+119

عدد جامع را تقسیم بر میانگین دقیق تعداد روزهای یک سال شمسی کردیم، خارج قسمت چنین حاصل شد:

9.9969= 365.2422÷3651.303

عدد 9 در حاصل این تقسیم بیانگر تعداد سال های کامل شمسی سپری شده از هجرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله تا واقعه غدیر خُم است همچنین عدد اعشاری 0.9969 بیانگر نسبت روزهای سپری شده از سال دهم هجری شمسی تا واقعه غدیر خُم است، حال برای اینکه این عدد اعشار را به روز تبدیل کنیم بایستی عدد 9 را گرفته و ضرب در میانگین روزهای سال شمسی می کنیم؛ نتیجه این می شود:

3287/1798=365.2422×9

سپس این عدد را از عدد جامع، کسر می کنیم:

364.1232=3651.303-3287.1798

اکنون عدد حاصل شده را گرد کرده و اعشار آن را حذف می کنیم؛ زیرا در شمارش روزهای یک سال، اعشار مدخلیّتی نداشته و بیانگر اجزاء یک روز نیستند، چون روزهای قمری و شمسی و... همگی از بُعد طولی خود ولو با مبدأ متفاوت 24 ساعته حساب می شوند.

364=364.1232

اکنون عدد 336 که بیانگر تعداد روزهای سپری شده سال، تا شروع اسفند ماه است را از عدد 364 کسر می کنیم؛ تفاضل دو عدد28 می شود؛ یعنی 28 اسفند ماه.

28=364-336

اکنون می دانیم که در برخی گاهنامه ها، زیج ها و تقویم های گزارش دهنده از وقایع صدر اسلام[۱]، چنین آمده است که در سال دهم هجری، چون مسلمانان جهت انجام فریضه حجّ و روزه ماه مبارک رَمَضان و عید فطر، در جستجوی هلال ماه برآمدند، آن را ندیدند[2]، بنابراین، چهار ماه شعبان، رَمَضان، شوّال و ذی القعده یـِ همان سال را بسبب عدم رؤیت هلال، سی روز تمام گرفتند[3]؛ این شد که دو روز به حساب تقویمی افزوده شد (از ناحیۀ دو ماه شعبان و شوّال، که می بایست 29 روز تقویمی باشند) و این دو روز اضافی، تا آخِر سال (یعنی ماه ذی الحجّه) همچنان آمد. امّا مشکل چندانی را سبب نشد، زیرا سال دهم هجری، از سال های کبیسۀ قمری بوده است[4]. که خود، ظرفیّت یک روز اضافه را داشته و فقط یک روز اضافۀ دیگر را از تقویم آن سال انداختند تا این زیادتی به محرّم سال بعد سرایت نکند[5].

بنابراین، عید سعید غدیر خُم، در ۱۸ ذی الحجّة الحرام شرعی، یا همان 20 ذی الحجّۀ تقویمی (مطابق با تقویم های نجومی) و دقیقاً برابر با روز نوروز سال 11 شمسی (چهارشنبه) واقع شده است.
به این توضیح که: چون مبنای محاسبۀ ما بر اساس تقویم های نجومی است، لذا باید با توجه به رخداد فوق (دو تأخیر رؤیت هلال)، دو روز بر ۲۸ اسفند سال دهم هجری شمسی بیافزاییم و آن را همان اوّل فروردین سال یازدهم ثبت کنیم، که مصادف با روز عید نوروز می باشد:

1فروردین (نوروز) = 2روز تأخیر رؤیت هلال + 28اسفند

حال، اگر بنابر گزارش تقویمی دیگری – که آن را نیز کاشانی در رسالۀ غدیریّه نقل کرده و آن را ضعیف تر می شمارد – تنها یک روز تأخیر در رؤیت هلال (آخر شوال یعنی اوّل ذیقعده) را بپذیریم و در نتیجه، فقط یک روز به حساب تقویمی بیافزاییم، حاصل چنین می شود:

29 اسفند=28+1

که باز هم مشکلی رخ نمی دهد؛ چون طبق این محاسبه نیز، غدیر در روز 19 ذی الحجّه رخ داده و به جای روز نوروز، با شب نوروز (شب چهارشنبۀ آخِر سال شمسی) دوباره انطباق پیدا می کند. زیرا عرب را عادت این بوده و هست که حتی ظهر و غروب و شب قبل را در حکم روز بعد از آن می داند، مثل بعد از ظهر و غروب پنجشنبه که در حکم شب جمعه و روز جمعه به حساب می آید.

امّا گذشت که کاشانی، روایت جدول تقویمی اوّل را (که تطابق غدیر با خود روز نوروز را موجب می شود) قوی تر و صحیح تر دانسته است.

در اینجا اگر کسی اشکال کند که: چگونه توالی چهار ماه تمام (30 روزه) (شعبان، رمضان، شوّال و ذیقعده) در یک سال قمری (سال دهم هجرت) ممکن است؟

جواب می دهیم:

اوّلاً، غیاث الدّین کاشانی، خود، متخصّص فنّ نجوم و ریاضی و تقویم بوده است؛

ثانیاً، مرحوم استاد علی اکبر غفاری در حاشیۀ "تهذیب الأحکام" شیخ طوسی(ره) (4 /241 - دو خط مانده به آخِر صفحه) به نقل از استاد خود، ابوالحسن شَعرانی (منجّم و ریاضیدان معاصر) می گوید (ترجمه): "منجّمان با محاسبات ریاضی، اثبات کرده اند که توالی (= پی در پی آمدن) چهار ماهِ تمامِ سی روزه (حتی واقعی و با رؤیت حقیقی هلال)، امکان دارد؛ ولی بیش از چهار ماه ممکن نیست" امّا از منظر شرعی و فقهی نیز، مرحوم استاد غفاری در حاشیۀ صفحۀ 232، فتویٰ به وجوب یکی در میان (29و30 روزه) حساب کردن ماه های متوالی (یعنی: شعبان 29 روزه، رمضان 30 روزه، شوّال 29 روزه، ذیقعدۀ 30 روزه) را فقط از شیخ صدوق (ره) در "کتاب الخِصال" نقل کرده و این فتوای صدوق (ره) را مخالف روایات معتبره و فتوای عمدۀ فقهاء می داند که فرموده اند: ماه های سال قمری (چه متوالی و چه جدا از هم) می توانند دستخوش زیادت (30 روزه) یا نقصان (29 روزه) شوند، چه رمضان باشد و چه غیر رمضان...

یادی از غیاث الدّین کاشانی و «رساله غدیریّه» او:

این مطلب - یعنی مطابقت دقیق عید غدیر سال دهم هجری قمری با عید نوروز سال یازدهم هجری شمسی - را غیاث الدّین جمشید کاشانی (فوت: 832 ق)، در رسالۀ غدیریّۀ خود – که بالاتر مذکور شد – مشروحاً اثبات کرده است.

وی از بزرگترین علماء و ریاضیدانان و مهندسین شیعه در عهد مغول بوده و اختراعات، ابداعات و ابتکارات فراوانی در حساب و هندسه و ریاضیّات از خود برجای نهاده و حتی کتابی نیز در تفسیر قرآن کریم (معروف به "تفسیر جمشید بر قرآن مجید") نوشته است[6].
کاشانی، رسالۀ غدیریّه را به دو زبان فارسی و عربی نوشته، چنان که در مقدّمۀ همین رسالۀ موجود عربی، به این مسأله تصریح کرده است. افسوس که متن فارسی رساله در دست نیست و تنها متن عربی آن توسّط انتشارات مذکور در نجف اشرف به چاپ رسیده است.

مرحله آخِر_ استخراج سال شمسی:

امّا در مورد سال شمسی، چون ما اعشار خارج قسمت (۹.۹۹۶9) را حذف کردیم و جهت استخراج باقیمانده تنها عدد صحیح (۹) را ضرب در میانگین روزهای سال شمسی نمودیم؛ از طرفی می دانیم که در مورد سال و طول آن، اعشار بیانگر میزان گذشت روزهای سال بعدی است؛ یعنی در این مثال می دانیم که به اندازۀ (۰.۹۹۶9) (یعنی حدود %99درصد) از سال ۱۰ که بعد از سال ۹ است گذشته، پس باید عدد نه را در این مرحله، دوباره به اضافه عدد یک کنیم، یعنی همین یک سال ناقص ناتمام، که می شود سال دهم هجری شمسی. ولی چون دو روز تأخیر در رؤیت هلال دو ماه بعدی شعبان و شوال سال دهم، را بر آن بیافزاییم، ناچار وارد سال یازدهم هجری شمسی (روز نوروز این سال) می شویم.

نتیجه آن که:
عید سعید غدیر خُم در ۱۸ ذِی الحجّةِ الحرام شرعی (20 ذی الحجّۀ تقویمی) سال ۱۰هجری قمری، برابر با روز عید نوروز سال یازدهم شمسی (و در روز چهارشنبه) واقع شده است.

حدیثی در همین رابطه:

مُعَلَّی بن خُنَیس از امام صادق عَلَیهِ السَّلامُ روایت کرد که فرمود:

إنَّ یَومَ النّیروزِ هُوَ الیَومُ الّذی أخَذَ فیهِ النّبیّ ُصَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ لِأمیرِالمُؤمِنینَ عَلَیهِ السَّلامُ العَهدَ بِغَدیرِ خُمٍّ؛ فأقَرّوا لَهُ بالوِلایَةِ، فَطُوبیٰ لِمَن ثَبَتَ عَلَیها، وَالوَیلُ لِمَن نَکَثها...

"براستی که روز (عید) نوروز، همان روزی است که پیامبر اکرم صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلِهِ در غدیر خم برای امیرالمؤمنین علی عَلَیهِ السَّلامُ عهد (خِلافت و امامت پس از خود را) (از مردم و اصحاب) گرفت؛ پس آن ها نیز به ولایت او عَلَیهِ السَّلامُ اقرار کردند؛ پس خوشا بحال آن که ثابت ماند بر آن، و وای بر آن کس که آن عهد و پیمان را شکست..."

(بِحارُالأنوار، علاّمه مجلسی، ج59/ص119)

مرحوم علاّمۀ مجلسی، بیش از پنجاه صفحه از مجلّد 59 بحارالانوار (چاپ اسلامیّه، ایران) را به بحث رِوائی، اعتقادی، تاریخی، تقویمی، نجومی و ریاضی پیرامون نوروز اختصاص داده است، که خود در حکم یک رسالۀ مستقلّ می باشد.

(جلد مذکور، صفحات 91 تا 143)

حدیثی در مورد عید:

قالَ أمیرُ المُؤمِنینَ عَلِیّ ٌعَلَیهِ السَّلامُ: کُلّ ُ یَومٍ لا یُعصَی اللهُ فیهِ فَهُوَ یَومُ عِیدٍ؛ "هر روز که خدا را در آن نافرمانی نکنند، آن روز عید (جشن و شادی) است"

(نهج البلاغه، ترجمۀ مرحوم فیض الاسلام، ص 1286، حکمت 420)

پس آیا ما نیز چنین هستیم؟! ...

در پایان می توانید با مراجعه به این لینک از نرم افزار تبدیل تاریخ ها به یکدیگر بهره مند شوید و از صحت آزموده خویش مطلع گردید.

«کلیک کن»

برگرفـته از مقالۀ "گاهشماری هجری قمری" از...

استاد سیّــــد احمد سجّــادی، اصفهان، 1388/8/24

با اندکی ویرایش توسّط:

مســعود رضــانــژاد فهادان، اصفــهان، 1390/12/27

موفق باشید..!

پانوشت: ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱] رک: کتاب "جداول رؤیت هلال از صدر اسلام تاکنون"، تألیف: سیّد احمد حسینی؛ و "الرّسالة الغدیریّه" یا همان "غدیریّه"، تألیف ریاضیدان نامی جهان اسلام و تشیّع: غیاث الدّین جمشید کاشانی، چاپ مکتبة الدَّوحةِ الغرَویَّة، نجف اشرف: 1381ق

 

[2] شاید بجهت کثرت غبار و طوفان در آن مدّت از سال.

[3] یعنی دو ماه شعبان و شوّال را که در تقویم، 29 روزه هستند، ناچار 30 روز شرعی گرفتند؛ و کمتر بودن دو ماه رمضان و ذی القعده شرعی از 30 روز تقویمی نیز شرعاً ثابت نشد.

[4] دایرة المعارف تشیّع، 13 /520، مقالۀ کبیسه

[5] جهت مطالعۀ بیشتر در این رابطه، رجوع شود به دو رسالۀ "کبیسه" و "نوروزیّه" از ملاّ محمّد تقیّ بن محمّد رضا رازی، که "رسالۀ کبیسه" را در شعبان 1044ق (درعهد صفویّه) نوشته و در کتابخانۀ امیرالمؤمنین(ع) نجف اشرف، نسخه اش موجود است (الذریعَة، آقابزرگ تهرانی،17 /260)

[6] دایرة المعارف تشیّع، 12/ 137و138؛ زندگینامۀ ریاضیدانان دورۀ اسلامی، مرحوم استاد ابوالقاسم قربانی، ص 365 تا 388

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط مریم د در تاریخ 1394/01/01 و 21:58 دقیقه ارسال شده است

قالَ أمیرُ المُؤمِنینَ عَلِیّ ٌعَلَیهِ السَّلامُ: کُلّ ُ یَومٍ لا یُعصَی اللهُ فیهِ فَهُوَ یَومُ عِیدٍ؛ \"هر روز که خدا را در آن نافرمانی نکنند، آن روز عید (جشن و شادی) است\"

بسیار زیبا . البته مطالب آموزنده بود و این حدیث آخر تمام کننده. ممنون استاد.

این نظر توسط مهدی جون در تاریخ 1393/12/28 و 18:25 دقیقه ارسال شده است

نمی دونم
پاسخ : سلام علیکم!
یه آدم مؤدّب، اینطوری صحبت نمیکنه؛ صریح گفتم که یاد بگیرید.


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری