لیوانهای سر پر زندگی چه تأثیری در روابط زناشویی دارد؟
تمامیتخواهی(perfectionism)؛ نویسنده: دکتر سید جلال یونسی
بعضی این خصیصهی مرضی را به اشتباه، کمال گرایی ترجمه کردهاند که به نظر این جانب درست نیست. زمانی که به مراجعان گفته میشود که آقا/خانم، شما کمالطلب هستید، همواره از آنها میشنویم که آیا کمال طلبی بد است؟! نه کمالطلبی بد نیست بلکه تمامیتخواهی مضر است.
کلمات کامل و کمال، تداعیهای مثبت را در ذهن افراد ایجاد میکند. حبیب الله آریانپور در فرهنگ لغات انگلیسی به فارسی برای کلمهی «Perfect» معادلهای تام: تمام، کامل و کمال را آورده است که تام و تمام از بین معنای این اصطلاح بهترین معادل است.
جهت روشن شدن این موضوع، بهتر است به این مثال توجه کنیم، ما این مثال را در کلینیکهای روانشناختی خودمان برای کلیهی مراجعان بیان میکنیم:
فرض کنید از شما خواسته میشود تا یک دیگ آش بپزید، مواد لازم برای این آش شامل: نخود، لوبیا، عدس، روغن، رشته، سبزی، آرد، پیاز، کشک، نمک، فلفل و زردچوبه است. شما پیمانهی خاص برای خودتان دارید و آن یک کاسهی سه لیتری است. اگر شما فردی تمامیّت خواه باشید ممکن است جهت تهیهی آش چنین عمل کنید:
یک کاسه رشته، یک کاسه سبزی، یک کاسه روغن، یک کاسه نخود، یک کاسه لوبیا، یک کاسه عدس، یک کاسه آرد، یک کاسه فلفل، یک کاسه نمک، یک کاسه کشک و یک کاسه پیاز و زردچوبه را استفاده کنید. این آش نخواهد شد، زهر ماری خواهد بود که به علت طعم بد آن، حتی خودتان توان چشیدن یک قاشق از آن را نخواهید داشت، زیرا شما خواستید تمام پیمانهها را سر پر، تام و تمام بگیرید.
آش زندگی ما نیز چنین است! ما نمیتوانیم در تمام موارد و موضوعات مختلف زندگی لیوانها یا پیمانههای مان را سر پر و تام و تمام بگیریم، در غیر این صورت زندگی را برای خود و دیگران رنجآور میکنیم.
زن تمامیتخواه به شدت مُصّر است که شوهرش در تمام موارد زندگی برای وی سنگ تمام بگذارد و تمام لیوانهای زندگی برایش سر پر باشد. حد تام و تمام سکس، محبت، عاطفه، حمایت مالی، وقت گذاشتن در خانه، احترام در مقابل دیگران، رعایت موازین اخلاقی، جذابیت، فعال بودن در خانه و بیرون و...، اگر یکی از این لیوانها درصدی کم شد، این شوهر از چشم این خانم افتاده است.
بر عکسِ این مثال، برای آقایان نیز صادق است، اینان همه چیز را در حد بیست میخواهند و حتی نوزده و نیم نیز برای آنها کافی نیست، هر چیز غیر بیست را در حد صفر میبینند. اگر مورد کوچکی از همسرش دید باعث میشود که فوراً از چشم وی بیفتد.
این جور افراد دوست دارند در تمام زندگی برای همه سنگ تمام بگذارند، از طرفی دیگران نیز برای آنها سنگ تمام بگذارند، که البته در زندگی روزمره و زناشویی این امری غیر ممکن است. اینان در پی تفاهم مطلق با همسرشان هستند که برای دو فرد دارای بهرهی هوشی بالای 100، غیر ممکن است، مگر این که هر دو زن و شوهر عقب ماندهی ذهنی یا یکی عقب مانده باشد و دیگری بر وی مسلط شود، تنها در این صورت است که میتوان تفاهم مطلق داشت.
بهتر است بدانیم در ایدهآل ترین و بهترین موقعیت، چنان چه زوجی 70 درصد تفاهم داشته باشند بسیار عالی است. چه بسیار اختلافات زناشویی که علت این خصیصهی مرضی ایجاد میشود و چه بسیار طلاقهایی که به واسطهی خصیصهی تمامیتخواهی اتفاق افتاده است.
افراد تمامیتخواه با افراد وسواسی در یک محور قرار دارند. بسیاری از وسواسیها قبلاً تمامیتخواه بودهاند و بسیاری از تمامیّتخواهان هستند که قبلاً وسواسی بودهاند. جزئینگری از خصیصههای بارز اینان است. درگیری میان زن و شوهر به علت مسائلی جزئی و پیش پا افتاده در افراد دارای این گونه خصیصهها دیده میشود.
نحوه ی شناسایی این افراد:
زوجین دارای این خصیصهی مرضی، همواره از کلمات باید و نباید و دارای الزام و اجبار استفاده میکنند: باید شوهرم محبت بیشتری به من داشته باشد، من نباید اجازه دهم او به من کوچکترین بیاعتنایی کند، او نباید هیچوقت با من اینگونه حرف بزند، او نباید هیچوقت دروغ بگوید، او همواره باید سر وقت در محل قرار حاضر باشد؛ کلاً ذهن اینان پر از کلمات دارای الزام و اجبار و باید و نباید است، اینان با اجبارها و الزامها با خود و دیگران زندگی میکنند و مدام در جهت عملی شدن این بایدها و نبایدها تلاش میکنند. اینان سعی دارند در چهار چوبی خشک و بدون انعطاف، زندگی کنند، هر چیزی غیر از این میتواند برای آنان اضطرابآور باشد.
اینگونه افراد به دنبال همسری بیعیب و نقص هستند که در تمام زمینهها تام و تمام باشد، چنانچه سعی میکنند خودشان را نیز بیعیب و نقص ببینند و از هر گونه نقصی مبرا باشند؛ به عبارت بهتر، دوست دارند خدا باشند!
چگونه می توان با تمامیت خواهی مقابله کرد؟
یکی از راههای مقابله با این خصیصه، شناسایی افکاری است که دارای باید و نباید است و تلاش برای تبدیل آن به «بهتر است» از مراجعان خواسته میشود مدام به افکار خود توجه کنند و هر گونه فکری که بوی باید و نباید و الزام و اجبار دارد را در جدولی مانند جدول زیر یادداشت کنند و فوراً آن را به «بهتر است» تبدیل کنند. در حقیقت زوجین به جای کلمات دارای الزام از ترجیحات استفاده میکنند.
ردیف |
افکار دارای باید و نباید |
ساعت و روز و مکان |
قبل از آمدن این فکر چه حالی پیدا کردید؟ |
بعد از آمدن این فکر چه حالی داشتی؟ |
جملهی جانشین |
1 |
شوهرم باید به موقع به خانه بیاید |
روز دوشنبه ساعت 12 در آشپزخانه |
غمگین بودم |
عصبی شدم |
بهتر است شوهرم به موقع به خانه بیاید. |
در این جدول هر گونه فکر دارای الزام در ستون اول و ساعت، زمان و مکانی که این فکر به ذهن خطور کرده است در ستون دوم یادداشت میشود تا فرد بداند این افکار بیشتر در چه زمان و مکانی به ذهن وی خطور میکند. در دو ستون بعدی سعی میشود مراجع به حالات هیجانی با این افکار پی ببرد و آنها را ثبت کند تا متوجه شود بسیاری از حالات هیجانی آزار دهنده که تجربه میکند، ناشی از این افکار است.
چنانچه ما به ارتباط بسیار قوی بین افکار و حالات هیجانی خود پی ببریم، قدم مهمی در درمان برداشتهایم و بالاخره به فکر جانشینی میافتیم که بهتر است. زوجین تمامیتخواه توجه کنند که برای آنان چیزی به نام باید و نباید وجود نخواهد داشت. ما تنها یک باید داریم و آن این است که نباید، باید و نباید را در زندگی زناشوییمان به کار ببریم! با این تکلیف، افکار زوجین نسبت به هم، نرمتر و انعطافپذیرتر خواهد شد. در صورت عدم تحقق هر یک از خواستهها، واکنش ما بدون عصبانیت، قهر و پرخاشگری خواهد بود.
البته برای موارد حاد تمامیتخواهی، تکنیکهایی وجود دارد که حتماً باید زیر نظر متخصص روانشناسی انجام پذیرد.
منبع مقاله:
یونسی، سید جلال؛ (1388)، مدیریت روابط زناشویی (آسیب ها و راه حل ها در روابط زناشویی)، تهران: نشر قطره، چاپ دوم.
به نام خدا _ با عرض سلام و ادب و احترام، مطالعه این مقالهیِ بسیار مفید که نوشته جناب آقای دکتر سید جلال یونسی است را به تمامی شما عزیزان دانشجو خصوصاً متأهلین پیشنهاد میکنم.
یک نکته راجع به این مقاله اینکه در عرف جامعه، به چنین افرادی، طرفداران صفر یا صد گفته میشود به عبارت دیگر، اینان خود را به گونهای بار آوردهاند که یا همه را میخواهند و یا اگر محقق نشد همه را رها میکنند. مسلّماً هر انسانی، ضمن دارا بودن خصوصیات مثبت و سازنده، دارای معایب و ضعفهایی نیز میباشد چنین افرادی در زندگی مشترک، چون تمام منظورشان بر آورده نشده که هرگز نمیشود به سمتِ طلاق و نقطه صفر حرکت میکنند. راجع به کار و سرمایهگذاری و معاشرت با دوستان و همسایگان و اقوام نیز همین مسئله جاریست.
مسعود رضانژاد فهادان؛92/10/8