منهج الاجتهاد
اثر شیخ محمدتقى، مشهور به شهید ثالث (ش: ۱۲۶۲هـ. ق.) فرزند شیخ ملامحمد ملائکه بن شیخ محمدتقى فرشته بن شیخ محمدجعفر بن شیخ محمدکاظم برغانى قزوینى از اعاظم علماء شیعه و ارکان طائفه جعفریه و مشاهیر فقهاى امامیه.
وى در سال ۱۱۷۲هـ. ق. در بَرَغان به دنیا آمد و علوم عقلانیه را از محضر پدرش (م: ۱۲۰۰هـ. ق.) و آخوند ملا آقا بیدآبادى (م: ۱۱۹۷هـ. ق.) فرا گرفت و نیز از شاگردان طبقه اوّل آخوند ملاعلى نورى (م: ۱۲۴۶هـ. ق.) بوده و فقه و اصول را مدتى از حوزه درس وحید بهبهانى آقا محمدباقر (م: ۱۲۰۵هـ. ق.) فراگرفته و پس از وفات وى به حوزه درس سید على طباطبائى حائرى صاحب ریاض (م: ۱۲۳۱هـ. ق.) در کربلاى مقدسه رفت و از محضر وى بهرهمند گشت و پس از آن به نجف اشرف هجرت کرد و به حوزه شیخ جعفر کبیر صاحب کاشف الغطاء ملحق گردید و مدتها کسب فیض کرد و به مقام علمى و درجه عظیم اجتهاد نایل گردید و نیز در کربلاء و نجف اشرف و قزوین به تدریس اشتغال داشت و در مسند فتوا جاى گرفته بود.
تنکابنی در قصص العلماء، ذیل آثار برادر شهیدثالث، ملاصالح برغانی، گوید:
"بعض مجلدات منهج الإجتهاد شهید، نزد منست".
قرة العین، زن بدکار -که شیخیه، بابیت و بهائیت او را قدیسه دانند دختر ناخلف همین ملاصالح بود. با فرار از خانه، هوادار شیخ احمد أحسائی (جاسوس انگلیس در لباس روحانیت و بنیانگذار شیخیه) بابیه و بهائیه شد و فتوای قتل عموی خود، مرحوم شهید ثالث را داد که شیخ را تکفیر میکرد. و گفت: دهان عمویم را پر از خون میکنم!
کشف جسد سالم شهید ثالث در قزوین:
مدرس تبریزی در ریحانة الأدب[1] و تنکابنی در قصص العلماء گزارش دادهاند که چون شیخیه و بابیه، شهید ثالث را بجرم تکفیر شیخ احمد أحسائی، در نماز با هشت ضربت نیزه کشتند، اهل قزوین، بدنش را در جوار امامزاده شاهزاده حسین رحمة الله علیه به خاک سپردند. پس از چند سال چون برای تعمیر مقبره، بناچار قبرش را شکافتند، بدن اطهرش مثل ایام زندگانی، تازه بود!
منبع دو پاراگراف فوق: استاد سید احمد سجادی
فعالیّت سیاسی
در عصرى که وى مىزیسته انقلاب صنعتى در اروپا رخ مىدهد. شهید ثالث، علیه استعمارگران و انحرافات مذهبى و نغمههاى شوم فرقهگرایان و مذهبسازان و بدعتگذاران به مقابله برخاست و در این راه، مصائب فراوانى را متحمل شد تا اینکه در سحرگاه ۱۵ ذى القعده سال ۱۲۶۳هـ. ق. در محراب مسجد هنگام نماز صبح به دست انسانى شقى و مأمور از سوى مثلث شومِ دربار ایران[2]، شیخیه و بابیه، زخمى و بعد از دو روز در تاریخ ۱۷ ذى القعده بر اثر جراحات وارده به شهادت رسید.
دیگر تألیفات ایشان:
او علاوه بر منهج الاجتهاد که بزرگترین کتاب فقهى اوست تألیفات گرانقدرى در فقه و اصول از خود باقى گذاشته از جمله:
√ عیون الاصول در دو جلد بزرگ که بیشتر به نقد قوانین میرزا قمى مىپردازد.
√ شرح بر معالم
√ رسالة فى صلاة الجمعه
√ رسالة فى عدم وجوب هبة الولى مدة منقطعه المولى علیه کتاب دیات به زبان فارسى (زیر چاپ)
√ رسالة فى قضاء الصلواة
√ رسالة القضاء عن الاموات
√ و...
منهج الاجتهاد شرح شرایع در بیست و چهار جلد بزرگ قدیمی (که حدوداً 40 یا 50 جلد به چاپ جدید میشود)، تنظیم شده است. این کتاب به سبک استدلالى و بهرهورى از روایات خاندان عصمت و طهارت علیهمالسلام سامان یافته؛ آغاز تالیف آن در قریه برغان به سال ۱۲۲۶هـ. ق.بوده و حدود سى سال تألیف این دوره فقهى به درازا کشیده است.
تأکید دکتر سید ابراهیم مهدوی، بر بیهمتایی این کتاب:
مرحوم دکترسیّد ابراهیم مهدوی تأکید میفرمودند: تاکنون بهتر از منهج الاجتهاد شهید ثالث، کتابی در فقه نوشته نشده است ولی گمنام مانده است.
منبع این پاراگراف: سید احمد سجادی زید عزه
مؤلف در کتاب جهاد، قضاء و زکات، ولایت فقیه را مطرح مىکند و به ولایت مطلقه فقیه بر اساس نیابت عامه فقهاء در عصر غیبت کبرا اعتقاد دارد[3]. استاد ما شیخ آقابزرگ تهرانى در طبقات اعلام الشیعه هنگام ذکر این کتاب مى نویسد:
منهج الاجتهاد فی شرح الشرایع تماماً فی اربعة وعشرین مجلداً یحکى ان صاحب الجواهر استعان بکتاب الجهاد منه على کتاب الجهاد من کتابه[4].
خوانسارى در روضات الجنات در شرح حال استادش سید على طباطبائى حائرى صاحب ریاض به شرح حال شهید ثالث پرداخته مى نویسد:منهج الاجتهاد شرح شرایع و از کتابهاى فقهى مشهور در بلاد اسلامى است[5].
ارزش منهج الإجتهاد شهید ثالث و همت بلند او در تألیف آن:
قصص العلماء تنکابنی، ذیل تألیفات شهید ثالث:
"و جناب شیخ محمدحسن (نجفی) زمانی که جواهر الکلام را مینوشت، چون به جهاد رسید، مجلد جهاد منهج الإجتهاد را عاریت گرفت... و آن زمان که شهید در قزوین مشغول اتمام این کتاب بود، دید و بازدید و عروسی و عزا، همه را ترک کرده و به تألیف اشتغال داشت، مگر وقت عصر، دو ساعت بغروب مانده، مینشست و به مرافعات (مردم) میپرداخت..."
این اثر نفیس از منابع مهم فقهاء امامیه در تحقیقات فقهى و فتاوى آنان بوده و نسخههاى آن شایع و در اکثر کتابخانههاى عمومى و خصوصى موجود است از جمله:
√ بعضى مجلدات به خط مؤلف در کتابخانه کاتب این سطور[6] در قزوین وجود دارد.
√ بیست و پنج نسخه را سید حسین مدرسى طباطبائى معرفى کرده است[7].
√ و ده نسخه در کتابخانه آیة الله مرعشى نگاهدارى مىشود[8].
√ و چهار جلد در کتابخانه مدرسه فیضیه قم. تمامى آنها از عصر مؤلف است.
√ و جلد هجدهم، توسط فرزند شهید ثالث، عالم فاضل شیخ محمدجعفر وقف شده است[9].
√ دکتر سید ابراهیم مهدوی نیز مجلّدات این کتاب را در کتابخانه شخصی خود داشت[10].
و در پایان...
نقل قولی از دکتر سیّد ابراهیم مهدوی توسّط شاگرد ایشان (سید احمد سجادی):
دیری نخواهد پایید که به قول مرحوم دکتر ابراهیم مهدوی (که خود از طرف مادری، از نوادگان دختری شهید ثالث بودند) منهج الاجتهاد نیز مثل مدینة العلم صدوق رحمة الله علیه راهی دیار نیستی و مدفون در زیر غبار فراموشی شود. مرحوم دکتر مهدوی می فرمودند: بزرگترین عقدۀ ناگشودۀ من در زندگی، تصحیح و چاپ کتاب منهج الإجتهاد است که روزگار آشفته، اجازۀ آن را به من نداد.
منبع: مقاله سهم حوزه علمیه قزوین در نهضت فقه جعفری/ تألیف: عبدالحسین شهيدي صالحی
تذکّر: در ضمنِ مقاله اصلی، نکاتی از جناب استاد آقای سید احمد سجادی، توسّط مسعود رضانژاد فهادان همراه با ویرایش مجدّد، اضافه شده که در همانجا، منبع آن به طور جداگانه، ذکر شده است.
پانوشت:
[2] نظر استاد سجادی زید عزّه: انصافاً دربار قاجار نقشی نداشته و بلکه تعقیب و دستگیری و حبس و اعدام عوامل این جنایت و ازجمله اعدام قرة العین (امّ الفساد) به دستور خود دربار قاجار و ناصرالدین شاه صورت گرفته است.
[10]به نقل از شاگرد ایشان، سید احمد سجادی