اهانت به مردم، اعلان جنگ با خدا
شرح حدیث: "أذَلُّ النّاسِ مَنْ أهانَ النّاسَ"
نویسنده: مسعود رضانژاد فهادان
چکیدهٔ مقاله:
خداوند متعال در آیهٔ 70 سورهٔ إسراء میفرماید: "لَقَد کَرَّمْنا بَنی آدم" یعنی «ما آدمیزاد را گرامی داشتیم» در واقع کسی که به دیگران اهانت میورزد به عطای پروردگار در حق انسانهای دیگر که چیزی جز کرامت نیست تعرّض کرده و سعی نموده است به هر شکل ممکن با عطاء پروردگار در حق انسانهای دیگر، بجنگد و اثر آن را خنثی نماید.
او میخواهد انسانی را که خدا از سرِ حکمت و مصلحت، گرامِیَش داشته با اهانت ذلیل نماید. این کار به مثابه جنگ با عطاء پروردگار قهّار است؛ مسلّماً در کارزار با پروردگار عالَم، خدا پیروز است و طرف مقابل، هر کس که باشد محکوم به شکست خواهد بود و این همان است که حضرت محمّد مصطفی صلی الله علیه و آله در این حدیث زیبا میفرمایند: ذلیلتریم مردم کسی است که به مردم اهانت ورزد.
اصل مقاله:
قال رسول الله صلیالله علیه و آله:
أذَلُّ النّاسِ مَنْ أهانَ النّاسَ؛[1]خوارترين مردم كسى است كه مردم را خوار شمارد.
بررسی لُغوی واژهٔ ذلّ:
ذلّ از سه حرف اصلی (ذ ـ ل ـ ل) تشکیل شده؛ إبن فارس در مقائیسالّغه، معنای ریشهای ذلّ را خضوع و استكانة (زبونی و تضرّع) و لين، معنا نموده است.[2] اما علامه حسن مصطفوی در کتاب التحقیق این کلمه را در اصل لغت به معنای خواری و کوچکی در مقابل کسی که از او بالاتر است در نظر گرفته است.[3]
به نظر حقیر اینگونه عبارات بیش از آنکه معنای ریشهای و اصلی برای یک لغت باشد به تعریف اصطلاحی شبیه است و میدانیم که معنای اصلی و ریشهای به معنایی اطلاق میگردد که آن معنا مانند روح بر پیکرهٔ همهٔ لغاتی که از آن حروف، تشکیل یافتهاند جریان داشته باشد.
با عنایت به مطالب فوقالذکر و بر خلاف نظریهٔ إبنفارس و علامه حسن مصطفوی به نظر نگارنده، معنای ریشهای کلماتی که با ترکیب این سه حرف ایجاد شده باشند در یک کلمه «نفوذ» است.
- بر همین اساس «أرْضُ ذَلُول» به زمینی گفته میشود که قابل شخمزدن باشد.
- «دابةٌ ذَلُول» نیز به حیوانی گفته میشود که از سرکشی دست برداشته و رام شده باشد به گونهای که به راحتی بتوان بر آن سوار شد.
- جالب اینکه به انسان حقیر و خوار، از آن جهت ذلیل گفته میشود که مبنای ثابتی نداشته و هر کس میتواند به راحتی به درون وی نفوذ کرده و بدون هیچ مقاومتی از جانب وی، بر او اثر گذارد.
اقسام ذلّت: ذلت ممدوح ـ ذلّت مذموم
چنانچه منظور از ذلّت، حالت رقّت و نرمی خاصی باشد که معانی متعالی و حقائق عالَم را در دل نفوذ دهد و دل در برابر آن مقاومت ننماید و به دیگر سخن، حقائق عالَم را پشت در دل، مُعطّل، نگه ندارد ممدوح و پسندیده است. اما اگر مراد از ذلت، حالتی باشد که هر کسی بتواند تا عمق وجود وی نفوذ پیدا کند این حالت، صفتی مذموم و نکوهیده خواهد بود.
به عبارت دیگر، هیچ دلی را نمیتوان یافت که راه نفوذ نداشته باشد منتها اگر آن راه نفوذ به حقائق عالَم گشوده شد به روی دیگرانی که با نفوذ خود، مایهٔ خواری و خفّت انسان را فرراهم میکنند بسته خواهد شد اما هرگاه آن راه نفوذ، بر حقائق عالَم بسته شود به ناچار به روی دیگرانی که مایهٔ زبونی او خواهند بود گشوده خواهد شد.
و از آنجا که حقیقتی بالاتر از خدای سبحان و فرستادگان او و تعالیم وحیانی وجود ندارد ذلّت از نوع نخست به معنای گشودن دروازهٔ دل بر روی صاحبِ خانه است لذا این ذلّت، عین عزّت است. ذلّت در مقابل خدا و رسولان او به معنای در پی محبتِ الله بودن و محبت ورزیدن به اولیاءالله و پذیرش تعالیم آنهاست.
√ از جمله موارد به کارگیری ذلِّ ممدوح در قرآن، آیه 54 سوره مبارکه مائده است. خداوند متعال در آن آیه در مقام ثناگوئی قومیست که أذلّةً علی مؤمنیناند و أعزّةً عَلَی الکافِرین؛ آنجا که میفرماید:
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرين.
چرا کسی که به مردم اهانت میورزد ذلیلترین مردم است؟!
خداوند متعال در آیهٔ 70 سورهٔ إسراء،[4] میفرماید: "همانا من بنیآدم را کرامت بخشیدم." و لذا کسی که به دیگران اهانت میورزد ناخواسته در صدد بر آمده چیزی را که خداوند حکیم به آنها إعطا فرموده از ایشان سلب نماید. چنین شخصی با إعطاء و بخشش خداوند، مخالفت کرده و ناخواسته درصدد آن برآمده تا عملی را از خدا خنثی نماید. مکافات و مجازات چنین انسانی از باب مقابله به مثل، چیزی جز تحقیر شدن و فرومایگی نخواهد بود.
نبی مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی صلیالله علیه و آله میفرمایند: مَنْ أَذَلَّ مُؤْمِناً أَذَلَّهُ الله؛[5] کسی که مؤمنی را خوار گرداند خدا را خوار کرده است.
یا اینکه خداوند در طی یک حدیث قدسی فرموده است: يَا مُحَمَّدُ مَنْ أَذَلَّ لِي وَلِيّاً فَقَدْ أَرْصَدَنِي بِالْمُحَارَبَةِ وَ مَنْ حَارَبَنِي حَارَبْتُه؛[6]ای محمد! (صلی الله علیه و آله) کسی که دوستی از دوستان مرا خوار گرداند به جنگ با من کمین کرده است و هر کس با من بجنگد من نیز با او میجنگم.
همچنین مُعلّی بن خنیس گوید: از امام صادق علیهالسلام شنیدم که میفرمود خدای متعال میفرماید: لِيَأْذَنْ بِحَرْبٍ مِنِّي مَنْ أَذَلَّ عَبْدِيَ الْمُؤْمِن؛[7] آن کس كه بنده مؤمن مرا ذليل شمارد و خوار گرداند به من، اعلان جنگ داده است.
نتیجه اینکه کسی که مردم را خوار میکند و به آنها اهانت میورزد با اکرامی که خداوند در حق بنیآدم روا داشته مخالفت کرده و مبارزه میکند به عبارت دیگر او کسانی را که خدای متعال از سرِ حکمت، آنها را گرامی داشته، خوار میگرداند مسلماً چنین انسانی، خوارترین انسانها خواهد بود.
مطلب بیان شده خصوصاً پیرامون علماء و زمامداران دین، تشدید میشود از امام صادق علیهالسلام منقول است که: مَنْ أَكْرَمَ فَقِيهاً مُسْلِماً لَقِيَ اللَّهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ هُوَ عَنْهُ رَاضٍ وَ مَنْ أَهَانَ فَقِيهاً مُسْلِماً لَقِيَ اللَّهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ هُوَ عَلَيْهِ غَضْبَان؛[8]كسى كه فقيه مسلمانی را گرامى دارد روز رستاخيز خدا را ملاقات مینمايد در حالى كه از او خوشنود است و كسى كه فقيه مسلمانی را اهانت نموده و سبك و خوار نمايد روز رستاخيز خدا را ملاقات كند در حالى كه خدا بر او خشمگين است.
پاسخ به یک ابهام:
شخصی از امام علی علیهالسلام پرسید: أَيُّ ذُلٍّ أَذَلُّ؟[9] حضرت فرمودند: ألْحِرْصُ عَلی الدُّنْیا؛ این مطلب با حدیث مورد بحث چه نسبتی میتواند داشته باشد در حالی که در این حدیث، أذَلُالنّاس، کسی معرفی شده که به مردم اهانت نماید؟
در پاسخ باید بگوییم: حضرت علی علیهالسلام حرص به دنیا را به عنوان خوارترین اسباب ذلت و خواری بیان نموده بودنداما در حدیث مورد بحث، ذلیلترین شخص مورد توجه قرار گرفته است نه ذلیلکنندهترین اسباب ذلّت و فرق است میان ذلیلترین فرد با ذلیلترین اسباب خواری.
نکات پایانی:
نکتهٔ دیگر اینکه از آنجا که شخص اهانتکننده، ذلیلترین مردم است لذا صلاحیت زعامت بر هیچ بخش و قشری از جامعه مدنی را نخواهد داشت.
با نگاه روانشناختی نیز این قضیه صادق است زیرا کسی که خوار است برای فرار از دهشت ذلت، همچنین برای فرار از تنهایی ذلت خویش، سعی میکند تا دیگران را نیز با اهانت در جرگهٔ خود درآورده و با خود همراه سازد. به عبارت دیگر: لَم یهنالناس الا الذلیل و انّ الذلیل أهان الناس لدفع الذلة عن نفسه...
چکیده:
در بررسی این حدیث از کلام نورانی رسول اکرم صلی الله علیه و آله، إبتداء به واکاوی لغت «ذلّ» پرداختیم پس از تبیین ریشهایِ لغت «ذلّ»، به بیان اقسام ذلت ممدوح و ذلت مذموم و بیان جامع آن پرداخته شد.
علّت اینکه اهانت به مردم موجب میگردد انسان در زمرهٔ ذلیلترین انسانها قرار بگیرد معمّای بزرگ دیگری بود که علاقه و ارتباط آن با طرح آیهٔ 70 سورهٔ إسراء مورد ارزیابی قرار گرفت.
بعد از آن، چند حدیث در رابطه با موضوع حدیث ارائه شد و در ادامه، از آنجا که حدیث مورد بحث، به حسب ظاهر با فرمایشی از حضرت علی علیهالسلام مبنی بر معرفی "حرص به دنیا به عنوان ذلیلترین ذلتها" دارای تعارض بود به بیان شبهه و دفع آن پرداخته شد.
و در آخر، این حدیث را از جنبهٔ روانی آن، مورد بررسی قرار دادیم.
کتابنامه:
- قرآن کریم
- فرید تنکابنی، مرتضی؛ (1379) رهنمای انسانیّت، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی, چاپ پنجم.
- إبن فارس، احمد، معجم مقاییساللغه، به کوشش عبد السلام محمد هارون، مکتبه الإعلام الإسلامی، 1404 ق.
- مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، 14 جلد، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
- علامه مجلسی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، تعداد جلد: 42، ناشر: اسلاميه، مكان چاپ: تهران، سال چاپ: مختلف، نوبت چاپ: مكرر.
- شيخ صدوق، أمالي الصدوق، تعداد جلد: 1، ناشر: اعلمى، مكان چاپ: بيروت، سال چاپ: 1400 ه. ق.، نوبت چاپ: پنجم
پینوشت:
[1] رهنمای انسانیت، صفحهٔ 310، حدیث 250
[2] ذلّ: أصل واحد يدلّ على الخضوع و الاستكانة و اللين، فالذلّ ضدّ العز. (مقائیسالغه تحت لغت ذل)
[3] أنّ الأصل الواحد في هذه المادّة: هو الهوان و الصغار في مقابل من هو أعلى منه. (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، جلد 3، صفحه 327)
[4] وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى كَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضيلاً.
[5] بحارالأنوار، جلد 74، صفحه 123
[6] بحارالأنوار، جلد 72، صفحه 158
[7] بحارالأنوار، جلد 72، صفحه 145
[8] بحارالأنوار، جلد 2، صفحه 44
[9] سُئِلَ أميرَ الْمُؤمِنين عَلَيْهِالسّلام: قَالَ: فَأَيُّ ذُلٍّ أَذَلُّ؟ قَالَ: الْحِرْصُ عَلَى الدُّنْيَا. (امالی شیخ صدوق، صفحه 394)