موارد مصرف فیء
خداوند در آیه 6 تا 10 سوره حشر میفرماید: «فماأوجفتم علیه من خیل و لا رکاب»؛ در اینجا اسب و شتری بر اینها نتاختید. یعنی چون جنگ نبوده غنیمت نیست «و لکن الله یسلط رسله علی من یشاء و الله علی کل شیء قدیر؛ لکن خدا، پیامبرانش را بر هر کس که بخواهد مسلّط میکند و خدا بر هر چیزی قادر است.»
در آیه اوّل با جمله: «فما او جفتم علیه من خیل و لا رکاب» به مسلمین گفت: پس اینجا مسئله، غنیمت نیست که به همان خصوص سربازها تعلق داشته باشد.
«ما افاء الله علی رسوله من اهل القری فلله؛ آنچه که خدا فیء کرد (إرجاع داد) از اهل قراء، تعلق دارد به الله.»
البته معلوم است که الله مصرفکننده نیست، یعنی فی سبیل الله، "لله" اینجا یعنی درراه خدا باید مصرف شود، بهعنوان فی سبیل الله باید مصرف شود. بهاصطلاح، عنوان خاص است.
«و للرسول؛ و برای پیغمبر» یعنی باز قسمتی از این اختصاص به پیغمبر صلی الله علیه و آله پیدا میکند که پیغمبر بر اساس آنچه که خودش صلاح میداند یعنی صلاحدید شخصی پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله در هر موردی که بخواهد، مصرف میکند «و لذی القربی؛ و برای ذوی القربی.»
در اینجا حتی اهل تسنن هم اعتراف دارند که مقصود از "ذوی القربی" ذوی القربای پیغمبر است، یعنی کسانی که صدقات بر آنها حرام است. به دلیل اینکه صدقات بر آنها حرام است ازاینجا میتوانند استفاده کنند.
«و الیتامی و المساکین و ابن سبیل؛ و برای یتیمها و مسکینها و إبنالسبیلها.»
آنگاه میفرماید: «للفقراء المهاجرین الذین اخرجوا من دیارهم؛ فقرای مهاجری که از شهرهایشان خارج شدند.»
بعد میفرماید: «و الذین تبوء و الدار والایمان من قبلهم؛ و حتی برای انصارکه پیش از آنان در سرای ایمان (مدینه) جا گرفتند، بودند.
بعد میفرماید: «و الذین جاءو من بعدهم؛ و برای کسانی که بعدازاین مهاجرین و انصار تا دامنه قیامت بیایند.»
پس معنایش این است که درنهایت امر، مورد مصرف فیء، عموم مسلمین هستند.