اهمیت زکات در قرآن کریم
جلسه دهم از سلسله سخنرانیهای تفسیری ماه رمضان استاد قرائتی در حوزه علمیه نواب
دسترسی به جلسات قبل و بعد تفسیر استاد قرائتی در حوزه علمیه نوّاب
به گزارش مجلّه اینترنتی فهادان، حجة الإسلام و المسلمین محسن قرائتی در جلسه دهم از جلسات تفسیر قرآن کریم که در ماه مبارک رمضان 95 هر روز با نماز ظهر و عصر در مدرسه علمیّه نوّاب، برگزار میشود، گفت:
در روز قیامت میزان وجود دارد، چنانکه آیات «مَنْ ثَقُلَتْ مَوازینُه» (قارعه، 6) و «مَنْ خَفَّتْ مَوازینُه» (قارعه، 8) مکرر در قرآن آمده است، میزان، وسیله سنجش است و سنجش هر چیزی مناسب با خود آن است؛ مثل خطکش، هواسنج، شاقول و...، برای انسان هم میتوان انسان دیگر را میزان قرار داد.
وی افزود: مثلا امیر مؤمنان علیهالسلام یکی از انسانهایی است که انسانهای دیگر با او سنجیده میشوند و در دعا داریم که سلام بر تو که میزانی...، زیرا حضرت علی علیهالسلام 70 کمال دارد که هیچ پیامبری ندارد، مثل عصمت همسر و فرزندانش. یکی از کمالات دیگر ایشان این است که برخی شبها هزار رکعت نماز میخوانده است.
وی در پاسخ به این سؤال که برخی میگویند مگر امکان دارد هزار رکعت نماز خواند؟ گفت:
اوّل اینکه شب در قرآن به معنی شبانهروز است: «وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثینَ لَیْلَة» (اعراف، 142)، مثل ما که گاهی به سال میگوییم بهار، دوم اینکه در شبهای زمستانی میتوان این کار را کرد، آیتالله مروارید از علماء مشهد میفرمود: یک سال علامه امینی صاحب الغدیر به مشهد آمد و چند شب از اوّل غروب تا طلوع آفتاب، هزار رکعت نماز خواند تا ثابت کند که میشود.
یا اینکه میگویند مگر میشود تیر از پای حضرت بکشند در حالی که در نماز است و هیچ متوجه نشود؟ دلیل ساده آن بازی فوتبال است که در آن گاهی کسی زخمی میشود ولی نمیفهمد چون عشق گلزدن دارد. دلیل قرآنی آن هم این آیه است: «وَ قَطَّعْنَ أَیْدِیَهُن» (یوسف، 31) که برای زنان مصر به کار رفت که دستان خود را بریدند، البته یک معنای آن این است که از خوردن میوه دست کشیدند.
یا اینکه میگویند چطور حواس امیر مؤمنان علی علیهالسلام در نماز پرت فقیر شد و انگشترش را به او داد؟ جواب این است که این کار هم مثل نماز در راه خدا و ادامه نماز بود، زیرا کمک به خلق خدا کمک به خدا است، چنانکه در اوج سجده دستور آمده که خرجی همسرت فراموش نکن و برای خرجی آنها دعا کن: «وارزق لی و لعیالی»
در قرآن کریم آمده است که «مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثیرَة» (بقره، 245): نمیگوید به مردم قرض میدهد، بلکه میگوید به خدا قرض دهد، در قرآن چهار آیه درباره قرض داریم که یکی فقط قرض به مردم است و در بقیه از قرض به مردم تعبیر به قرض به خدا شده است.
مواقف قیامت
قیامت مواقف زیادی دارد، برخی آیات قرآن میگوید: نعره میکشند: «وَ نادى أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّة» (اعراف، 50)، یا اینکه میگوید: مهر به لبشان است و نمیتوانند حرف بزنند: «الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ» (یس، 65)
وی با اشاره به اینکه همچنین گفتوگو در قیامت زیاد است، گفت: یکی گفتوگوی خوبها با خوبها است که از هم میپرسند که چطور شد به بهشت آمدی؟ و جواب میدهند: «قالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فی أَهْلِنا مُشْفِقین» (طور، 26): ما بیغیرت نبودیم و نسبت به اهلمان دغدغه داشتیم و یک مورد نیز گفتوگوی خوبها با بدها است که از آنها میپرسند: «ما سَلَکَکُمْ فی سَقَر» (مدثر، 42): چه شد که به جنهم افتادید؟و جواب میدهند به چهار دلیل که یکی از دلیلها این بود: «وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکین» (مدثر، 44): ما اطعام مسکین نمیکردیم.
اهمیت زکات
وی افزود: مسئله زکات و اطعام مسکین خیلی مهم است، چنانکه در 27 آیه قرآن، نماز و زکات به هم چسبیده و نماز بدون زکات قبول نیست. زمانی رفتم خدمت رهبری و گفتم: من در مسلمانی خود شک دارم، حدودا 30 بار به مکه رفتهام، اما فردا اگر خدا بپرسد که چرا 30 سفر هم برای زکات نرفتی؟ مجبورم بگویم: مکه را دوست داشتم. بنای اسلام بر 5 پایه است که یکی حج است و دیگری زکات و به اندازه هم اهمیت دارند.
درباره نماز گفته میشود: اگر قبول شود بقیه اعمال هم قبول میشود مثل سوزن و نخ که اگر سوزن رد شد نخ هم میرود و اگر ایستاد نخ هم رد نمیشود، حال نماز چگونه قبول میشود؟ اگر زکات دادیم قبول میشود و اگر ندادیم رد میشود، نمازی که همه دین به آن بستگی دارد، خود به زکات بستگی دارد.
وی تأکید کرد: حدیث داریم که اگر مردم زکات بدهند فقیری باقی نمیماند و راه اصلی فقرزدایی زکات است، 32 بار کلمه زکات در قرآن آمده است و 32 بار کلمه برکت یعنی برکت به زکات، بستگی دارد.
دو عید درباره اطعام داریم: عیدی که نان در آن است یعنی عید فطر و عیدی که گوشت در آن است یعنی عید قربان، زیبایی اسلام به این است که همه چیز را با هم دیده است: شتر و آسمان را کنار هم میآورد: «أَ فَلا یَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ کَیْفَ خُلِقَت، وَ إِلَى السَّماءِ کَیْفَ رُفِعَت» (غاشیه، 17 و 18)، کهکشان و بقالی را کنار هم: «وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمیزانَ، أَلاَّ تَطْغَوْا فِی الْمیزان» (الرحمن، 7 و 8)
لزوم تقلید
وی با اشاره به اینکه در مسئلهگویی هم یک مسئله را باید با مدیریت مطرح کرد، گفت: مثلاً در مسئله تقلید، اوّل کار نباید گفت: باید تقلید کنید و گر نه همه اعمالتان باطل است، بلکه باید گفت: روی کره زمین کسی را سراغ دارید که پیراهنش را به خیاط ندهد؟ خانهاش را به مهندس ندهد و خودش به دکتر نرود؟ تقلید یعنی رجوع به کارشناس و روی کره زمین کسی نیست که این کار را نکند. خود مراجع هم تقلید میکنند و وقتی مریض شدند و به دکتر رفتند، هر چه دکتر گفت گوش میکنند.
اما شیعه در کارشناس دقت دارد و میگوید باید کارشناس اعلم باشد. قرآن هم درباره تقلید میفرماید: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ» (انبیاء، 7)، البته انسان هم باید تحقیق کند و یکسره نباید سؤال کند، زیرا در ادامه آیه گفته است «إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُون»، یعنی خودت هم باید تلاش کنی و اگر نتوانستی بفهمی، بپرس.
- منبع: سایت مدریه نوّاب