loading...
مجله اینترنتی فهادان
بازار فهادان
آخرین ارسال های انجمن
سر دبیر بازدید : 746 سه شنبه 1393/09/18 نظرات (0)

بحث اخلاقی

سنّت استدراج چیست؟!

 

عن مولانا الصادق علیه السلام:

قال: إِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْدٍ خَيْراً فَأَذْنَبَ ذَنْباً تَبِعَهُ‏ بِنَقِمَةٍ وَ يُذَكِّرُهُ الِاسْتِغْفَار وَ إِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِعَبْدٍ شَرّاً فَأَذْنَبَ ذَنْباً تَبِعَهُ بِنِعْمَةٍ لِيُنْسِيَهُ الِاسْتِغْفَار وَ يَتَمَادَى بِهِ وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ‏ بِالنِّعَمِ عِنْدَ الْمَعَاصِي‏.[1]


یکی از سنّت‌های الهی و قوانین حاکم بر جهان این است که استغفار سبب گشایش روزی، و گناه سبب گرفتگی روزی است.

 

این در حالی است که بسیاری از انسان‌ها که اهل گناه و معصیت هستند، وضع زندگی خوبی دارند. آیا این مسأله، با آن سنّت منافات ندارد؟


در پاسخ باید گفت: این نیز سنّت الهی است که در قرآن و روایات، با عنوان سنّت استدراج مطرح است. یعنی ارتکاب گناه، گاهی سبب گرفتگی روزی و مشکلات زندگی می‌شود. و گاهی سبب گشایش روزی می‌شود. و آن در صورتی است که خداوند بخواهد کسی را به وسیله خوشی‌ها گرفتار عذاب کند که این را استدراج می‌گویند.


در این روایت امام صادق علیه السلام می‌فرمایند:

وقتی که خداوند عزوجل، خیر کسی را بخواهد، اگر مرتکب اشتباه و گناهی شد، بلافاصله برای او گرفتاری پیش می‌آید. وقتی انسان گرفتار شد، متوجه اشتباه خود می‌شود و توبه و استغفار می‌کند.


بر عکس، اگر خدا خیر کسی را نخواهد، به خاطر کارهای بدی که انجام داده نعمت برای او می‌فرستد، برای اینکه استغفار از یادش برود و گناهش را ادامه بدهد، تا به تدریج او را گرفتار عذاب کند. اگر کسی گناه می‌کند و وضع او خوب می‌شود، بدانید که خدا او را گرفتار سنّت استدراج کرده است.

 

داستان هارون الرشید ملعون:


هارون الرشید به شکایت مردم رسیدگی می‌کرد. خانمی آمد، نامه‌ای به او دادکه در آن نوشته بود:

 

"أتَمَّ اللهُ أمرَکَ وَ فرّحَکَ بِما أتاک (/آتاک) وَ زادَکَ رَفعةً فَلَقَد عَدِلتَ وَ قَسَطتَ" = خدا امر تو را کامل کند، تو را به آنچه داده شادت کند، و رفعت و بلند مرتبه‌ای تو را افزون کند که تحقیقاً تو عدل کردی و قسط ورزیدی.


 ظاهر این عبارت، دعا است، همه حاضرین گفتند چه دعای خوبی برایت کرد. هارون گفت: نه؛ بلکه نفرینم کرد.

گفتند: چطور؟ گفت: «أتمّ الله أمرَکَ»  اشاره به آن شعر شاعر است که می‌گوید:

 

إذا تَمَّ مَرءٌ دَنا نَقصُهُ          توقّع زوالاً‌ إذا قیل تمّ

 

کسی که تمام شد، نقص او آغاز می‌شود، وقتی گفته شد تمام شد انتظار زوال را داشته باش!

 
اما این که گفت: «فَرِحَکَ بِما آتاک» اشاره به آیه 44 سوره انعام است: «حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ»= درهای نعمت را بر آنان گشودیم تا چون از داده‌ها دلشاد (و سرمست) شدند ناگهان ایشان را (به عذاب) گرفتیم و آنان یک‌باره ناامید گردیدند.

 

اما اینکه گفت: «زادَکَ رَفعَة» اشاره به این شعر است که:

 
ما طار طیرٌ و ارتفع              إلّا کما طار وقع

 

وقتی که پرواز خیلی اوج گرفت و بالا رفت، همانطور که بالا می‌رود، می‌اُفتد، فواره چون بلند شود، سرنگون شود. 

 

اما این که گفت: «فَلَقَد عَدِلتَ وَ قَسَطتَ» عدل و قسط از آن دسته الفاظی است که دارای دو معنای ضد هم هستند. یعنی عدول کردن از حق و قسط. مانند این آیه: أَمَّا الْقاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً[2]که قاسطون به معنای کسانی است که از حق عدول کرده اند.
 

نتیجه اینکه:

دارایی فراوان گنهکاران، نعمت نیست نقمت است.


خداوند ‌ما را از گرفتاری به سنّت استدراج، مصون بدارد.
تقریر درس خارج آیة الله ری‌شهری 92/12/19


پانوشت:


[1] بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 64، ص 229.

[2] جن/سوره72، آیه15.

ارسال نظر برای این مطلب

نظرات برای این پست غیر فعال میباشد .
اطلاعات کاربری