دانلود فصل ششم از کتاب زبان بدن (راهنمای تعبیر حرکات بدن)
علائم بدنی قرار گرفتن در موقعیّت تهدیدآمیز
موانع دست
پنهان شدن در پشت یک مانع، واکنش معمولى انسان است که از سنین پائین براى حمایت از خود مىآموزیم. در کودکی، هنگامىکه در یک موقعیت تهدیدآمیز قرار مىگرفتیم، خود را در پشت اشیائى مانند میز، صندلی، لوازم منزل و دامن مادرمان پنهان مىکردیم.
با بالا رفتن سن، این رفتار پنهان شدن ما پیشرفتهتر شد تا اینکه در شش سالگى که پنهان شدن در پشت اشیاء، یک رفتار غیرقابل قبول محسوب مىشد، یاد گرفتیم چنانچه در یک وضعیت تهدیدآمیز قرار گرفتیم، دستهاى خود را محکم بر روى سینه جمع کنیم.
سپس در دوران نوجوانى آموختیم که این حرکت دست به سینه را واضح نشان ندهیم لذا دستها را کمى سستتر کردیم و آن را با علامت قرار دادن پاها روى هم ترکیب نمودیم.
با بالا رفتن سن خود حرکت دست به سینه را آنقدر توسعه دادیم تا به حدى برسد که براى دیگران زیاد مشخص نباشد. با جمع کردن (خم کردن) یک یا هر دو دست روى سینه، مانعى تشکیل مىشود که در واقع تلاشى براى اجتناب از تهدید قریبالوقوع یا موقعیتهاى ناخواسته مىباشد.
در این میان یک چیز به طور حتم مشخص است، زمانىکه شخصى دچار حالت عصبى یا منفى یا دفاعى است، دستهاى خود را قاطعانه روى سینه خود جمع مىکند و این علامت مسلّمى است براى اینکه نشان دهد او احساس تهدید یا خطر مىکند.
38 درصد یادکیری بیشتر
تحقیقات انجام شده در زمینه جمع کردن دستها روى سینه در آمریکا، نتایج جالبى در برداشته است. از یک گروه دانشجو درخواست حضور در یک سرى سخنرانى شده بود و به هر دانشجو دستور داده شده بود که دستها و پاهاى خود را جمع نکند و در یک حالت آرام و معمولى بنشیند. در پایان سخنرانى هر دانشجو براى سنجش میزان یادسپارى و آموختن موضوع مورد بحث، مورد آزمایش قرار گرفت و نتایج ثبت گردید. گروه دیگرى از دانشجویان همین جریان را طى نمودند اما از آنها درخواست شده بود که در طول سخنرانی، دستهاى خود را محکم روى سینه جمع کنند.
نتایج نشان داد گروهى که دستهاى آنها روى سینه جمع شده بود، ۳۸% کمتر از گروهى که دستهاى آنها آزاد بود مطالب را آموخته بودند. ظمناً گروه دوم، نظر انتقادآمیزى نسبت به موضوع سخنرانى و خود سخنران داشتند. این آزمایشات حاکى از آن است که زمانىکه شنونده دستهاى خود را جمع مىکند، نه تنها افکار منفىترى در مورد سخنران دارد، بلکه توجه کمترى به صحبتهاى او مىکند. به این دلیل است که مراکز آموزشى باید داراى صندلىهاى دستهدار باشند تا به حضار امکان آزاد گذاشتن دستها را بدهد.
بسیارى از مردم ادعا دارند که عادت به جمع کردن دستهاى خود نمودهاند زیرا وضعیت راحتى است. ولى در واقع هر حرکتى اگر رفتار متناسب با آن را داشته باشید، به شما احساس راحتى مىدهد، به عبارت دیگر اگر شما رفتار «حالت منفى یا دفاعى یا عصبى» دارید، جمع کردن دستها احساس خوبى به شما خواهد داد.
به خاطر داشته باشید که در ارتباط غیرکلامی، تعبیر پیغام نه فقط به فرستنده بلکه به گیرنده نیز بستگى دارد. بنابراین شاید شما در حالت دست به سینه و یا زمانىکه پشت و گردن خود را صاف و سفت نگه مىدارید، احساس «راحتی» بکنید اما مطالعات نشان داده که تأثیر این حرکات برگیرنده منفى است.
حالت استاندارد دست به سینه
در این حالت هر دو دست به عنوان تلاشى براى «پنهان» کردن یک وضعیت نامطلوب به روى سینه جمع مىشود. حالتهاى دست به سینه بسیارى وجود دارد اما سه مورد از رایجترین آنها مورد بررسى قرار مىگیرد.
حالت استاندارد دست به سینه، یک علامت جهانى است که تقریباً در همه جا، همان رفتار دفاعى یا منفى را جلوهگر مىکند. این علامت زمانىکه شخصى در میان آدمهاى غریب در جلسات عمومی، صفها، رستورانها، آسانسورها و یا هر جائى که مردم احساس عدم اطمینان یا ناامنى مىکنند قرار مىگیرد، بسیار رایج است.
در طول یک سلسله سخنرانى که اخیراً در آمریکا (دکتر آلن پیز) برگذار نمودم، یکى از جلسات را عمداً با توهین به چند شخصیت سرشناس و مورد احترام مردم که در کنفرانس حضور داشتند، آغاز نمودم. بلافاصله پس از این حمله کلامی، از جمعیت حاظر درخواست کردم که به همان حالت ثابت بمانند. حضار از این اشاره من حیرتزده شدند زیرا دریافتند که بلافاصله بعد از آغاز حمله کلامى من، ۹۰% از آنان به حالت دست به سینه درآمده بودند.
این به وضوح نشان مىدهد که اغلب مردم چنانچه با چیزى که مىشنوند، موافقت نداشته باشند، به حالت دست به سینه در مىآیند. خیلى از سخنرانان که موفق به انتقال پیام خود به حضار نشدهاند متوجه علائم دست به سینه جمعیت حاضر نبودهاند. سخنرانان مجرّب مىدانند که این حالت نیاز به استفاده از یک «یخشکن» خوب را نشان مىدهد تا حضار به یک حالت پذیرا درآیند و رفتار شنونده نسبت به سخنران تغییر کند.
زمانىکه شاهد حالتهاى مختلف دست به سینه در طول یک برخورد، رودررو مىشوید مىتوانید با اطمینان فرض را بر این بگذارید که طرف با صحبتهاى شما موافق نیست، بنابراین حتى اگر او به طور کلامى با شما موافقت مىکند، ادامه دادن به این صحبت بیهوده است.
حقیقت این است که رسانه غیرکلامى دروغ نمىگوید اما رسانه کلامى چرا. هدف شما در چنین وضعیتى باید کشف دلیل عدم موافقت و تغییر حالت طرف مقابل به یک وضعیت پذیرا باشد. به خاطر داشته باشید تا زمانىکه در «حالت دست به سینه» به قوت خود باقى بماند، رفتار منفى همچنان باقى خواهد ماند، این رفتار باعث ایجاد این حالت مىشود و ادامه این حالت، موجب بقاء آن رفتار مىگردد. یک شیوه براى از بین بردن وضعیت دستهاى جمع شده، دادن یک شیء مانند خودکار یا کتاب به طرف مقابل است تا مجبور به دراز کردن دستهاى خود شود.
این کار باعث ایحاد یک حالت بازتر و راحتتر در طرف مقابل مىشود. راه مؤثر دیگر، این است که شخص بخواهید تا به جلو خم شود و مثلاً چیزى را تماشا کند.
روش مفید دیگر این است که به جلو خم شوید و در حالىکه کف دستهاى خود را به سمت بالا مىبرید، بگوئید، «فکر مىکنم شما سؤالى دارید، چه چیزى مىخواهید بپرسید؟» یا، «نظر شما چیست؟» و سپس به عقب بنشینید و نشان دهید که نوبت صحبت کردن طرف مقابل است. از آنجائى که کف دستهاى خود را نمایان کردهاید، به طور غیرکلامى به او مىگوئید که انتظار یک پاسخ صریح و صادقانه دارید.
به عنوان یک فروشنده، تا زمانىکه علت دست به سینه شدن ناگهانى یک خریدار احتمالى را کشف نکنم، شروع به نمایش محصولات خود نخواهم کرد. در اغلب اوقات متوجه مىشدم که خریدار یک اعتراض پنهان دارد که اغلب فروشندههاى دیگر شاید هیچ وقت آن را کشف نمىکردند زیرا متوجه رفتار غیرکلامى خریدار و نظر منفى او راجع به یکى از جنبههاى محصولات نمىشدند.
دست به سینهٔ محکم
اگر در حالتى دست به سینه، مشتهاى شخص نیز بسته باشد، حاکى از یک رفتار تهدیدآمیز و تدافعى است. این مشخصه، اغلب با دندانهاى روى هم و چهره برافروخته ترکیب مىشود که در این صورت، احتمال بروز یک حمله کلامى یا فیزیکى وجود دارد. براى کشف علت ایجاد این حالت تهدیدآمیز (چنانچه مشخص نباشد) نیاز به برخورد مطیعانه با کف دستها رو به بالا مىباشد. شخصى که از این مجموعه اشارات استفاده مىکند از یک رفتار تهاجمى برخوردار است، برخلاف شخصى که در حالت تدافعى، دست به سینه شده است.
گرفتن بازوها
متوجه خواهید شد که مشخصه این حالت دست به سینه، گرفتن محکم بازوها براى استحکام بخشیدن به این حالت و جلوگیرى از هرگونه تلاش براى بازکردن و نمایان شدن بدن مىباشد. گاهى اوقات آنقدر بازوها سفت گرفته مىشود که بندهاى انگشت به علت قطع شدن جریان خون به رنگ سفید در مىآید. این نوع جمع کردن دستها در میان کسانىکه در مطب پزشکان یا دندانپزشکها منتظرند بسیار رایج است یا افرادى که براى اولینبار پرواز مىکنند و منتظر بلند شدن هواپیما هستند. این رفتار یک حالت منفى خوددارانه را مىنمایاند.
در دفتر یک حقوقدان، وکیل احتمالاً به حالت دست به سینه با مشتهاى بسته دیده مىشود در حالىکه موکل شاید بازوهاى خود را با دست گرفته باشد.
مقام و موقعیت اجتماعى مىتواند بر نحوه جمعکردن دستها تأثیر داشته باشد. یک شخصیت برتر مىتواند با جمع نکردن دستهاى خود، برترى خود را در حضور اشخاصى که به تازگى با آنان آشنا شده است نمایان سازد.
به عنوان مثال در مراسم معارفه در یک شرکت پس از دست دادن سلطهگرانه در یک فاصله اجتماعى از آنها مىایستد و دستهاى خود را در کنار بدن، یا پشت خود در حالت سلطهگرانه مچ در دست یا دست در جیب نگه مىدارد. او به ندرت دستهاى خود را جمع مىکند.
از طرف دیگر، کارکنان جدید، پس از دست دادن با رئیس، به خاطر اضطرابى که در حضور ریاست شرکت دارند، دستهاى خود را بهطور کامل یا تا حدودى جمع مىکنند.
هر دو، یعنى رئیس و کارکنان با علائمى که بهکار مىبرند احساس ناراحتى مىکنند زیرا نشانگر مقام هر یک در برابر دیگرى است. اما زمانىکه مدیرکل با یک مدیر اجرائى جوان که به تازگى به این مقام دست یافته و از تیپ افراد سلطهگر است و احتمالاً حس مىکند که به اندازه مدیرکل اهمیت دارد، چه اتفاقى مىافتد؟ پیامد احتمالى این است که هر دو با هم به روش دستدادن سلطهگر، دست مىدهند و سپس مدیر جوان دستهاى خود را جمع مىکند به طورىکه شست هر دو دست رو به بالا و در حالت عمودى باشند.
این «حالت مدل تدافعى» حالتى است که در آن هر دو دست به طور افقى جلوى بدن قرار گرفتهاند و شست دستها به طرف بالا مىباشد که نشان مىدهد این فرد خونسرد و بىخیال است. شستهاى رو به بالا نشان مىدهد که از اعتماد به نفس برخورداریم و دستهاى جمع شده حس حمایت به ما مىدهد.
فروشندهها نیاز دارند بررسى کنند که چرا یک خریدار از این علامت استفاده کرده تا بدانند که روش مورد استفاده آنها مؤثر بوده یا خیر. چنانچه علامت شستها بهطرف بالا در پایان نمایش محصولات آنان استفاده شود و با حرکت مثبت دیگرى که خریدار از خود نشان داده ترکیب گردد، فروشنده بهراحتى مىتواند معامله را تمام کند و سفارش بگیرد، اگر چنانچه در پایان نمایش محصولات، خریدار دست بسته شود در حالىکه مشتهاى خود را بسته نگه داشته (شکل گرفتن دست خود) و چهرهاى بىحالت و خشک به خود بگیرد، اگر فروشنده بر اخذ سفارش پافشارى کند، پیامدهاى وحشتناکى خواهد داشت.
به جاى آن بهتر است که به مرحله نمایش محصولات خود برگردد و با سؤالات بیشتر، متوجه هدف خریدار شود. در فروشندگی، چنانچه خریدار به طور کلامى بگوید: «نه»، تغییر تصمیم او کار دشوارى خواهد بود.
توانائى تغییر رفتارهاى غیرکلامى این اجازه را به شما مىدهد که قبل از اعلام، متوجه تصمیم منفى شوید و فرصت کافى براى انتخاب یک روش دیگر را داشته باشید.
اشخاصى که مسلح مىباشند یا لباس زرهى به تن دارند، به ندرت از دستهاى جمع شده استفاده مىکنند زیرا سلاح یا زره آنان حکایت بدنى کافى را برایشان فراهم مىکند. به عنوان مثال، پلیسها به ندرت دستهاى خود را جمع مىکنند مگر در حال نگهبانى باشند که معمولاً دست به سینه با مشتهاى بسته دیده مىشوند تا به وضوح نشان دهند که هیچکس اجازه گذر از جائى که آنها ایستادهاند را ندارد.
دست به سینه ناقص
گاهى اوقات حالت دست به سینه کامل بیش از حد گویا است و به وضوح، ترس و نگرانى را نشان مىدهد. از این رو گهگاه آن را با حالت متعادلترى جایگزین مىکنیم، یعنى دست به سینه ناقص که در این حالت یک دست از جلوى بدن رد مىشود تا دست دیگر را لمس کند و یک مانع تشکیل دهد.
تشکیل این مانع، اغلب در جلساتى که شاید شخص براى سایر اعضاى گروه غریبه باشد یا از اعتماد به نفس لازم برخوردار نباشد، دیده مىشود. یک نوع پرمصرف دیگر از این حرکت، گرفتن دستها است حرکتى که اغلب توسط افرادى که در حضور یک جمع منتظر دریافت جایزه یا ایراد نطق مىباشند، استفاده مىشود. به اعتقاد دزموند موریس، این حرکت باعث مىشود که شخص مجدداً از همان امنیت عاطفى برخوردار شود که در کودکى هنگامىکه والدین او در موقعیتهاى ترسناک دستهایش را مىگرفتند، تجربه مىکرده است.
دست به سینه پنهان
انواع حالتهاى دست به سینه پنهانی، جزء حرکات بسیار فرهیخته مىباشند که توسط افرادى که به طور مرتب در اجتماعات حضور مىیابند، استفاده مىشود. این گروه شامل سیاستمداران، فروشندهها، شخصیتهاى تلویزیونى و امثال آنان که نمىخواهند حضار متوجه نگرانى یا عدم اطمینان آنها از خود شوند، مىگردد.
همانند سایر حالات دست به سینه، یک دست از جلوى بدن مىگذرد تا دست دیگر را بگیرد، با این تفاوت که بهجاى اینکه دستها روى هم جمع شوند، یکى از دستها کیف، النگو، ساعت، مچ پیراهن و یا هر چیزى را که نزدیک به روى دست دیگر باشد مىگیرد. (شکل ناراحتى یا حالت عصبى پنهان شده) بدین ترتیب، مانع تشکیل مىشود و حس امنیت به وجود مىآید. زمانىکه دکمه سر دست مد بود، اغلب آقایان هنگامىکه در حضور دیگران بودند، با آن ور مىرفتند. با از مد افتادن دکمه سردست، آقایان اغلب بند ساعت خود را جابهجا مىکنند، محتویات کیف خود را بازبینى مىکنند، دستهایشان را به هم مىمالند، دستهاى خود را به هم مىگیرند، با دکمه مچ پیراهن بازى مىکنند یا از هر وسیله دیگرى که باعث ماندن دستها در جلوى بدن شود، استفاده مىکنند. البته این کارها براى یک مشاهدهگر مجرّب، کاملاً گویا هستند و هیچ فایدهاى جز نمایان ساختن تلاشى براى پنهان کردن ناراحتى ندارند. یک محل خوب براى مشاهده این حرکات جائى است که مردم از مقابل تعدادى بیننده عبور مىکنند مانند مرد جوانى که براى دریافت نوشیدنى از یک سر سالن به سمت دیگر مىرود.
کاربرى این علائم پنهان در خانمها کمتر مشخص است زیرا آنها از چیزهائى مانند کیفدستى یا کیف پول براى پنهان کردن دستپاچگى خود استفاده مىکنند.
یکى از رایجترین انواع این حالات، در دست گرفتن یک لیوان نوشیدنى با هر دو دست است. آیا هیچ به ذهن شما خطور کرده که براى گرفتن یک لیوان، تنها به یک دست نیاز است. استفاده از هر دو دست این اجاه را مىدهد که شخص نگران یا عصبى بتواند تقریباً یک مانع نامشخص ایجاد کند. پس از مشاهدهٔ مردم در استفاده از موانع پنهان دست، متوجه شدهایم که این حرکات تقریباً از سوى همه استفاده مىشوند. خیلى از اشخاص مشهور نیز در موقعیتهاى حساس از این موانع پنهان استفاده مىکنند و اغلب کاملاً ناآگاه از این کار هستند.
لینک دانلود فصل ششمِ کتاب زبان بدن