بررسی اهمیت، جایگاه و نقش انفاق در آسان شدن زندگی
چگونه سختی را به آسانی تبدیل کنیم؟
مرتضی صالحیان
انسان در طول زندگی با مشکلات و سختیهای بسیاری مواجه میشود. عبور از آنها چالشی بس بزرگ در پیش روی بشر است. بسیاری از مردم در برابر آن وا میدهند و گرفتار نومیدی و افسردگی میشوند؛ در حالی که عبور از آنها چنان آسان است که گاه خندهدار میشود. نویسنده در این مطلب یکی از راههای برونرفت از مشکلات، مصیبتها، رنجها، دردها و سختیها را بیان کرده است.
آسانی و سختی؛ دو به یک
بر اساس آموزههای قرآنی، زندگی دنیوی آزمون بزرگ بشریت است بهطوری که از آن، به عبور از دوزخ نیز تعبیر میشود (مریم، آیه 71) خداوند در آیات بسیاری از قرآن بیان میکند که انسان به دلیل خلافت الهی میبایست آزمونهای سختی را بگذراند که مایه رشد و بالندگی او و ظرفیتیابی برای مسئولیتهای برتر و والاتر است. از همین رو، همواره گرفتار انواع ابتلائات و آزمونهای الهی در قالبهای متنوع نعمت و نقمت است. (عنکبوت، آیات 2 و 3؛ احزاب، آیه 11؛ فجر، آیات 15 و 16؛ بقره، آیه 124؛ توبه، آیه 126)
البته مصیبتها و مشکلاتی که انسان در زندگی با آن مواجه میشود، به دو دسته اصلی: 1. آزمونی؛ 2. کیفری تقسیم میشود؛ زیرا برخی از مصیبتها و مشکلات به سبب گناهان و خطاهای انسانی به سراغ او میآید تا در همین دنیا تنبیه و مجازات شود و اشتباه خود را بفهمد و جبران کند. بنابراین، همه مصیبتها و مشکلات و سختیها به سبب آزمون و ابتلاء نیست، بلکه مجازات الهی است تا انسان به خود آید و مسیر درست را انتخاب کرده و از راه انحرافی و گمراهی بازگردد. پس این دسته از عذابها و کیفرها نیز از روی رحمت الهی انجام میگیرد تا اشتباه و خطا جبران شود.
به هر حال، انسانها در طول زندگی کوتاه دنیوی خود با مجموعهای متعدد و متنوع از مصیبت، رنج، سختی مشکلات و دردها مواجه میشوند؛ ولی جالب آنکه با همه تعدد و تنوع آنها، با یک حساب سرانگشتی میتوان دریافت که همواره نسبت میان آسانی با سختی دو به یک است؛ زیرا بر اساس آموزههای قرآنی هر سختی آمیخته با دو آسانی است.
خداوند در آیات 5 و 6 سوره شرح یا انشراح میفرماید: فَإنَّ مَعَ العُسرِ یُسراً إنَّ م>�< َ العُسرِ یُسراً؛ پس به راستی که با همان عسر و سختی، آسانی است. در این آیات واژه عسر با الف و لام تکرار شده است که بیانگر یک عسر معروف و شناخته شده است، در حالی که واژه یسر نکره آمده که بیانگر جنس است. پس اگر یک عسر و سختی وجود داشته باشد، دو سویه آن یعنی پیش و پس آن را یسر (آسانی) احاطه کرده است. بنابراین، پیش از تحقق عسر و سختی، آسانی وجود دارد و پس از آنکه عسر و سختی میآید، دوباره پس از آن یسر (آسانی) به سراغ آدمی خواهد آمد. از همین رو گفته شده که هر عسر و سختی آمیخته با دو یسر (آسانی) و نسبت میان آسانی و سختی دو به یک است.
از «ابن عباس» آوردهاند که خدا میفرماید: من یک دشواری آفریدم و دو آسانی، بنابر این هرگز یک دشواری نخواهد توانست بر دو آسایش و راحتی چیره گردد.
پیامبر پس از فرود این آیات، روزی در حالی که شادمان از خانه بیرون میآمد، فرمود: هرگز رنج و دشواری بر آسایش و آسانی چیره نخواهد شد و آنگاه به تلاوت آیات مورد بحث پرداخت. فان مع العسر یسرا...
«فراء» میگوید: در فرهنگ عرب هرگاه نکرهای آمد و پس از آن نکرهای دیگر به کار رفت، نکره دوم غیر از اول خواهد بود؛ برای نمونه، هنگامی که گفته شود: من درهمی به دست آوردم، پس یک درهم هزینه خواهم کرد، در اینجا درهم دوم، غیر از درهم اول است. اما اگر به صورت معرفه آمد، معرفه دوم همان اولی خواهد بود؛ یعنی اگر گفته شود: هرگاه یک درهم به دست آوردم، یک درهم هزینه خواهم کرد، این درهم دوم، همان درهم اول است.
بیان «زجاج» در تفسیر آیه بسان نکتهای است که ترسیم گردید، چرا که واژه «عسر» در هر دو آیه با «الف و لام» آمده و دومی همان اولی است، در حالی که واژه «یسر» در هر آیه نکره است و دومی غیر اولی است؛ با این بیان با یک دشواری دو آسانی خواهد بود...
نکته دیگر در اینجا این است که «ان مع العسر یسرا» آغاز مطلب است؛ چرا که بدون «فا» و «و» آمده و بیانگر این قانون جهانشمول برای مردم با ایمان است که: هان ای مردم! بدانید که با هر دشواری و سختی، آسانی و آسایش خواهد بود؛ یکی در این جهان و دیگری در جهان دیگر. این نوید خداست که دل را صفا میدهد و به انسان امید میبخشد و غم و اندوه و غبار نومیدی را میزداید؛ و چه بسا که هر دو آسایش و راحتی دنیا و سرای آخرت - که در دو آیه آمده است - روزی کسی گردد.
بیان پیامبر نیز بیانگر همین نکته است که فرمود: یک دشواری هرگز نمیتواند بر دو آسانی چیره شود؛ چرا که دشواری میان دو آسایش است: یا پیروزی و آسایش دنیا و یا پاداش آخرت. (مجمعالبیان، طبرسی، ذیل آیه)
راههای برونرفت از سختی به آسانی
بر اساس آموزههای قرآنی، رنج و سختی و مصیبت بشر چه ابتلایی و آزمونی باشد و چه کیفری و عذابی، راههای برونرفتی دارد و انسان میتواند از آنها به سادگی عبور کند که برخی از آنها عبارتند از:
1. استغفار و توبه: از جمله راههایی که قرآن بیان کرده استغفار و توبه است؛ یعنی انسان میتواند از همه انواع و اقسام بلایا و سختیها و مصیبتها، با استغفار و توبه عبور کند. از همینرو استغفار و توبه در آموزههای وحیانی اسلام بسیار مهم و کاربردی و اساسی است؛ زیرا کارآییهای بسیاری دارد و انسان میتواند با تمسک به آن از بسیاری از رنجها و دردها در دنیا و آخرت برهد. (آلعمران، آیات 135 و 193 و 195؛ نساء، آیات 64 و 110)
خداوند در قرآن وقتی به آثار و برکات استغفار و توبه اشاره میکند میفرماید که آن دو موجب بهرهمندی انسان از امکانات دنیوی (هود، آیه 3)، جلب محبت و رحمت رحیمی خداوند (هود، آیه 90)، مصونیت از عذاب (انفال، آیه 33؛ کهف، آیه 55)، نزول باران و برکات آسمانی (نوح، آیات 10 و 11) و مانند آنها میشود.
2. تقوا: براساس آیات قرآن، از دیگر راههای برونرفت از مشکلات و سختیها به آسانی، میتوان به تقوا اشاره کرد. خداوند در آیه 4 سوره طلاق میفرماید: ومن یتقالله یجعلله من امره یسرا؛ و هر کس از خدا پروا دارد خدا برای او در کارش تسهیلی فراهم سازد.
البته آیه میفرماید که اگر تقوا پیشه کنید از همان اول در کاری مهم که وارد میشوید با آسانی مواجه خواهید شد. اما از آیات 2 و 3 همین سوره میتوان فهمید که اگر با مشکلی مواجه شدید میتوانید راه برون رفت را نیز بیابید؛ چون خداوند میفرماید: و من یتقالله یجعل له مخرجا ویرزقه من حیث لایحتسب؛ و هرکس از خدا پروا کند، خدا برای او راه برون رفتی قرار میدهد و از جایی که حسابش را نمیکند، به او روزی میرساند.
3. صبر: در قرآن بیان شده که صبر یکی از راههای برونرفت از مصیبت و مشکلات و سختیهاست. البته کارکرد صبر بیشتر در حوزه افزایش آستانه تحمل است، به طوری که نمیگذارد مصیبت دو تا شود؛ یکی اصل مصیبت و دیگر فشار روحی و روانی که برانسان وارد میشود. صبر جمیل به انسان کمک میکند که مصیبت را دو تا نگرداند و با آن به طوری کنار آید که بتواند راه عبور را بیابد و راهکار برای برونرفت از آن بیابد.
خداوند در آیات 45 و 153 سوره بقره و 127 و 128 سوره اعراف بیان میکند که صبر موجب میشود تا سختی آسان شود و قابل تحمل گردد و زمینه رفتارهای هیجانی و عاطفی برطرف شود و عاقلانه و خردمندانه در اندیشه حل مشکل و عبور از مصیبت باشد؛ یعنی صبر موجب میشود تا از رفتارهای باطل چون تکیه بر ظالمان اجتناب کند (هود، آیات 113 و 115)، و گرفتار اسراف و زیادهروی در رفتار نشود (فرقان، آیات 67 و 75) و در امنیت قرار گیرد و به خود آسیب نزند (آل عمران، آیات 120 و 186) و زمینه بهرهمندی از رحمت الهی و راه برونرفت از سوی خداوند برایش فراهم شود (نحل، آیه 110؛ حجرات، آیه 5؛ بقره، آیات 155 و 157).
انفاق، راه برون رفت از سختی به آسانی
غیر از این راهها که بیان شد، خداوند در آیاتی از قرآن از جمله آیه 7 سوره طلاق میفرماید: لینفق ذو سعهًْ من سعته و من قدر علیه رزقه فلینفق مما آتاه الله لایکلف الله نفسا الا ما آتاها سیجعل الله بعد عسر یسرا؛ بر توانگر است که از دارایی خود هزینه کند و هر که روزی او تنگ باشد باید از آنچه خدا به او داده خرج کند. خدا هیچ کس را جز به قدر آنچه به او داده است تکلیف نمیکند. خدا به زودی پس از دشواری، آسانی فراهم میکند.
از این آیه به دست میآید که انفاق یکی از راههایی است که سختی را به آسانی تبدیل میکند حتی کسی که در تنگنای مالی است اگر بخشی از همان کم از اموالش را انفاق کند زمینهای میشود تا از مشکلات مالی و سختیهای آن برهد و به آسانی برسد: فأما من أعطی واتقی فسنیسره للیسری؛ اما آنکه حق خدا را داد و بخشید و نسبت به خدا پروا داشت... به زودی راه آسان پیش پای او خواهیم گذاشت (لیل، آیات 5 و 7).
از این آیه به دست میآید که حتی ادای حقوق مالی که شامل خمس و زکات میشود میتواند موجب آسانی در کارهای سخت شود و مشکلات را از پیشرو بر دارد. البته بر اساس آیاتی از قرآن از جمله آیه 19 سوریه ذاریات 24 و 25 سوره معارج حقوق مالی چون حقوق سائل و محروم نیز از مصادیق انفاق است که موجب میشود سختی به آسانی تبدیل شود.
از آیات قرآن به دست میآید که انفاق در هر شکلی از آن نه تنها موجب آسانی کارها و یا تبدیل سختی به آسانی میشود بلکه موجب برکت نیز است. به این معنا که دارایی انسان با انفاق دو چندان میشود (بقره، آیات 261 و 265 و 267).
برخلاف تصور اکثریت مردم که دادن و بخشیدن و انفاق مال را به معنای از دست دادن مال میدانند، انفاق مال موجب افزایش آن میشود. خداونداین مطلب را در آیه 39 سوره سبا بیان کرده و میفرماید که مال انفاق شده از سوی خداوند جبران و جایگزین میشود.
در شأن نزول سوره لیل آمده است: مردی در میان مسلمانان بود که شاخه یکی از درختان خرمای او بالای خانه مرد فقیر عیالمندی قرار گرفته بود، صاحب نخل هنگامی که بالای درخت میرفت تا خرماها را بچیند،گاهی چند دانه خرما در خانه مرد فقیر میافتاد و کودکانش آن را برمیداشتند، آن مرد از نخل فرود میآمد و خرما را از دستشان میگرفت (و آنقدر بخیل و سنگدل بود که) اگر خرما را در دهان یکی از آنها میدید انگشتش را در داخل دهان او میکرد تا خرما را بیرون آورد! مرد فقیر به پیامبر (صلیالله علیه وآله) شکایت آورد. پیغمبر فرمود: برو تا به کارت رسیدگی کنم.
سپس صاحب نخل را ملاقات کرد و فرمود: این درختی که شاخههایش بالای خانه فلان کس آمده است به من میدهی تا در مقابل آن نخلی در بهشت از آن تو باشد، مرد گفت: من درختان نخل بسیاری دارم، و خرمای هیچکدام به خوبی این درخت نیست (و حاضر به چنین معاملهای نیستم).
کسی از یاران پیامبر این سخن را شنید، عرض کرد: ای رسول خدا! اگر من بروم و این درخت را از این مرد خریداری و واگذار کنم، شما همان چیزی را که به او میدادید به من عطا خواهی کرد؟ فرمود: آری. آن مرد رفت و صاحب نخل را دید و با او گفتوگو کرد، صاحب نخل گفت: آیا میدانی که محمد حاضر شد درخت نخلی در بهشت در مقابل این به من بدهد (و من نپذیرفتم) و گفتم من از خرمای این بسیار لذت میبرم و نخل فراوان دارم و هیچکدام خرمایش به این خوبی نیست. خریدار گفت: آیا میخواهی آن را بفروشی یا نه؟ گفت: نمیفروشم مگر آنکه مبلغی را که گمان نمیکنم کسی بدهد به من بدهی. گفت چه مبلغ؟ گفت چهل نخل.
خریدار تعجب کرد و گفت: عجب بهای سنگینی برای نخلی که کج شده مطالبه میکنی، چهل نخل! سپس بعد از کمی سکوت گفت: بسیار خوب، چهل نخل به تو میدهم. فروشنده (طمعکار) گفت: اگر راست میگویی چند نفر را به عنوان شهود بطلب! اتفاقاً گروهی از آنجا میگذشتند آنها را صدا زد و بر این معامله شاهد گرفت.
سپس خدمت پیامبر آمد و عرض کرد ای رسول خدا! نخل به ملک من درآمد و تقدیم (محضر مبارکتان) میکنم. رسول خدا به سراغ خانواده فقیر رفت و به صاحب خانه گفت این نخل از آن تو و فرزندان تو است. اینجا بود که سوره «لیل» نازل شد و گفتنیها را درباره بخیلان و سخاوتمندان گفت. (نگاه کنید: مجمع البیان، طبرسی، سوره لیل)
در تفسیر نور در ذیل آیه 5 سوره لیل نیز آمده که هر کس گام اول سخاوت را براساس ایمان به معاد و تقوی بردارد، خدا ظرفیت و شرایط روحی او را برای کارها هموار میکند و روح او را با کار خیر مأنوس میگرداند، تجربه و تعقل و کاردانی او را بالا میبرد، الهام و ابتکار به او میدهد، پذیرش مردمی و اجتماعی او را زیاد میکند و راههای جدیدی را برای کار خیر پیش پای او میگذارد که همه اینها مصداق «فسینسره للعسری» است.
نکته لطیف آن است که قرآن میفرماید: او را برای آسانترین راه آماده میکنیم «فسنیسره للیسری» و نفرمود: کار را برای او آسان میکنیم.
فرق است میان آنکه انسان روان باشد یا کارش روان باشد. انسان میتواند با توکل و دعا و اتصال به قدرت نهایت آسان دارای چنان سکینه و سعه صدر شود که هر کاری را به راحتی بپذیرد و انجام هر کار خیر برای او آسان باشد. به هر حال، انفاق و اعطای مال به ویژه به نیازمندان، سائلان و محرومان موجب میشود تا خداوند نه تنها کار را آسان کند، بلکه آسانتر و روانتر از هر کسی آن کار پیش رود و حتی رنج و سختی را در کار خود نیابد.