به نام خدا
دیشب(1) آقای احمدی(2) تو مسجد وقتی، نماز تموم شده بود و میخواستیم یک صفحه قرآن مربوط به اون شب را بخونیم اومد پیش من و گفت:
عباس(3) کجاست؟ میخوام کلیدای مسجد را بهش بدم این سه، چهار شبی که من نیستم درب مسجدا باز کنه!
گفتم: عباس، بنائی دارند شاید نتونه بیاد مسجد.
گفت: خُب، میلاد(4) باز کنه.
نگاهی به رامین(5) که بغلم نشسته بود انداختم و گفتم:
کلیدها را بدید به رامین!
رامین، مخالفت سختی کرد و گفت: ممکنه تو این چند شب، بعضی شبها نباشم.
ولی با تأکید و اصرار من، کلیدها به او تحویل داده شد.
بعد از تلاوت قرآن که چند دقیقه هم بیشتر طول نمیکشه رامین اومد مغازه ما و اصرار در اصرار که کلیدها را بدید به یکی دیگه.
ولی من قبول نکردم و گفتم این کار، توفیق بزرگیه که بیشتر از اینکه خدمتی به مسجد باشه به مصلحت و منفعت خودته.
از سر صبح، کلیهدرد شدید داشتم با خودم گفتم بریم بیرون، شاید یه هوایی تازه کردم و حالم بهتر شد.
دیشب با خانمم و میلاد و مامانش از عاشقآباد، غذا خریدیم و رفتیم یه جایی تو فضای سبز(6)، خوردیم.
خیلی خوش گذشت.
ساعت 23:30 به خونه برگشتیم؛ مطابق هر شب، یه زیارت عاشوراء تو سه دقیقه خوندم و گرفتم خوابیدم.
خواب آیت الله مهدوی دام ظلّه و أدام توفیقه(7) را دیدم که تو مسجد محلمون، کنار من به دیوار تکیه داده بودند و این پا و اون پا میشدند.
کسی دور و ورمون نبود.
فرصت را مغتنم شمردم و سؤالی که از چند وقت پیش، ذهنما به خودش مشغول کرده بود از ایشون پرسیدم.
پاسخ ایشان، مختصر امّا پر مغز بود.
و امّا...
موقعی که میخواستیم از هم جدا شیم گویا آیت الله به درب منزل ما تشریف آوردند و فرمودند:
شما این چند شب، درب مسجد را باز کنید من روز عید(8) خودم میام مسجد و نماز ظهر را چند نفری با هم اقامه خواهیم کرد.
والسلام
_______________
1_ سهشنبه؛ 22 اردیبهشت 94
2_ یکی از هیأت أمناء مسجد المهدی علیه السلام واقع در شهرک مهدیه
3_ عباس غلامی، از دوستان نوجوان و پر تلاش و خوب شهرک مهدیه
4_ میلاد بابائی دارگانی، از طلاب نوجوان و همکار من در مغازه صبح امید
5_ رامین نادری بنی، از دوستان طلبه، مقیم در شهرک مهدیه و أخوی امین، که سال 90 در دانشگاه بنیان، از دانشجویان من بودند ولی از همان سال، به شهرک مهدیه، مهاجرت کردند و الان از طلاب حوزه جده بزرگ هستند.
6_ نزدیکیهای شاهپور جدید
7_ آیت الله سید ابوالحسن مهدوی دام ظلّه، از نمایندگان مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقّت اصفهان و استاد بنده که از سال 90، در درس خارج فقه ایشان، شرکت میکنم.
8_ منظور،عید مبعث بود؛ که تو خواب من، پنجشنبه بود ولی در عالم واقع، این عید در روز شنبه 26 اردیبهشت قرار گرفته است.