شرح و تفسیر حکمت 60 نهج البلاغه
خطرات زبان
امام (علیه السلام) در این گفتار حکیمانه خود به خطرات زبان اشاره کرده میفرماید: «زبان درنده ای است که اگر رهایش کنی به تو آسیب میرساند و تو را میدرد»؛ (اللِّسَانُ سَبُعٌ، إِنْ خُلِّی عَنْهُ عَقَرَ).
شک نیست که یکی از بزرگترین افتخارات انسان نطق و بیان است که به وسیله زبان انجام میگیرد و به واسطه آن بر تمام جانداران ترجیح دارد به همین دلیل، خدا در سوره «الرحمن» که سوره شرح نعمتهای الهی است بعد از آفرینش انسان به نعمت نطق و بیان اشاره میکند و میفرماید:
الرَّحْمَنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ * خَلَقَ الاِْنسَانَ * عَلَّمَهُ الْبَیانَ
و قسمت عمده علوم و دانشها از طریق زبان از نسلی به نسل بعد منتقل شده و دامنه تمدن انسان را گسترش داده است و اگر زبان نبود انسان، همچون حیوانی بود.
نعمتها هر چه بزرگتر باشد چنانچه از آن به طرز بدی استفاده شود خطراتش عظیمتر است. هیچ عضوی از اعضای انسان به اندازه زبانِ بیقید و بند، خطرناک نیست به طوری که گاه میشود یک جمله، آتش جنگی را میافروزد و سبب ریختن خونها و هتک نوامیس و از بین رفتن آرامش و امنیت جامعه میگردد.
و چه بسا گره دلهایی که با یک کلمه حرف بیجا برای همیشه از هم گسسته شد!!!
لذا در حدیثی از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) میخوانیم که خداوند زبان را عذابی میکند که هیچ یک از اعضای بدن را با آن عذاب نمیکند. زبان عرضه میدارد ای پروردگار! تو مرا مجازاتی کردی که هیچ چیز را با آن مجازات نکردی!! خداوند به او میفرماید:
خَرَجَتْ مِنْک کلِمَةٌ فَبَلَغَتْ مَشارِقَ الاْرْضِ وَ مَغارِبَها، فَسَفَک بِها الدَّمُ الْحَرامُ وَ انْتَهَبَ بِهَا الْمالُ الْحَرامُ وَانْتَهَک بِهَا الْفَرجُ الْحَرامُ، وَعِزَّتی وَجَلالی لاَُعَذَّبَنَّک به عذاب لا أُعَذِّبُ بِهِ شَیئاً مِنْ جَوارِحِک.
سخنی از تو خارج شد و به شرق و غرب زمین رسید و به سبب آن خون بیگناهان ریخته شد و اموال مردم غارت گردید و نوامیس مردم بر باد رفت به عزت و جلالم سوگند تو را مجازاتی میکنم که هیچ یک از اعضا را با آن مجازات نخواهم کرد.
قبلاً نیز گفتهایم که قسمت مهمی از گناهان کبیره و خطرناک (حدود سی گناه) با زبان انجام میشود. زبانی خالی از قید و بند و بدون مانع و قانع در حالی که این زبان میتواند بهترین وسیله خیر و سعادت باشد.
به همین دلیل در حدیثی از امام باقر (علیه السلام) میخوانیم که ابوذر (رحمه الله) میگفت:
«یا مُبْتَغِی الْعِلْمِ إنَّ هذا اللِّسانَ مِفْتاحُ خَیر وَ مِفْتاحُ شَر فَاخْتِمْ عَلی لِسانِک کما تَخْتِمُ عَلی ذَهَبِک وَ وَرَقِک.
ای طالب علم این زبان کلید خیر و شر است، بنابراین بر زبانت قفل و بند نه همان گونه که بر درهم و دینارت قفل و بند مینهی.