ذکر حوسین حوسین کجا و محبّت به أباعبدالله علیه السلام کجا...
فرقهای زیادی بین واژه حسین علیه السلام و حوسین است اینها را مینویسم باشد تا ما حوسین را به جای حسین علیه اسلام، مظلوم و معصوم ننگریم چرا که آن وقت، این ره که تو میروی به ترکستان است...
- اول اینکه حسین علیه السلام یکی بیشتر نیست اما حوسین متعدد است یعنی هر مداحی برای خودش یک جور حوسین دارد تا انجا که میگویند حوسین این مداح از حوسین آن مداح بهتر است!
- حسین علیه السلام نماز را و لو در بحبوحه جنگ در اوّل وقت به پا میدارد ولی حوسین، نماز صبح را فدای شب بیداری حوسینی خود میکند.
- حسین علیه السلام، انسانسازی میکند و آدم، میخواهد و لو یارانش خود را مصداق "و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید" میدانند اما حوسین با یارانش ذکر "من کلب حوسینم" را القا میکند و دیگر هیچ!
- درد حسین علیه السلام حفظ دین و شرافت انسانی است اما تمام مصائب حوسین خلاصه میشود در عطش و سیراب کردن بندگانش.
- حسین علیه السلام را باید از مطهریها و شیخ جعفر شوشتریها شناخت ولی حوسین را میشود لا به لای آواز و اشعار ناعالمان و ناعارفان جست.
- حسین علیه السلام همیشگی است و برای هر لحظه زندگی الگویی کامل است اما حوسین فقط ده روز از سال خودنمایی میکند و بقیه سال، بهانهای است برای دور همی دوستان قدیمی.
- یاران حسین علیه السلام او را بنده خدا میدانند ولی حوسینیان، نعوذاً بالله نعره حوسین اللهی سر میدهند.
- حسین علیه السلام تأثیر "یا حسین" را منوط به پاکی قلب و خلوص و اطاعت از خدا میداند اما حوسین میگوید: هر چه میخواهد دل تنگت بکن ولی "یا حوسین" فراموش نشود.
- دوستان حسین علیه السلام ناخوداگاه خون گریه میکنند اما دوستان حوسین خوداگاه خودزنی و مجلس گرمی میکنند و اعلی درجات قرب را کثرت کبودیهای سر و سینه میدانند و بس.
- حسین علیه السلام سحرگاهان با نالههای آسمانی خود بر روی سجاده عشق حلقه اتصال شب روز میشود ولی حوسین سحرها ... "سحر آمدم به کویت به شکار رفته بودی *** تو که سگ نبرده بودی به چه کار رفته بودی" ذکر آخر مجلس بعضی از مجالس حوسینی است.
- حسین علیه السلام مشعلدار عقلانیت الهی و عبودیت است اما حوسین بسیاری از کارهای خود را به نام عشق حوسین توجیه میکند و همه مبانی عقلی و شرعی را کنار مینهد و تکلیف را از دوش حوسینیان بر میدارد.
- در ظهر عاشورای حسینی فقط صدای الله اکبر و حی علی الصلوه شنیده میشود اما در عاشورای حوسینی نعرههای حوسین حوسین به جنگ اذان میآیند.
- گنهکاران به مجالس حسین علیه السلام برای توبه و شفاعت میروند اما در مجالس حوسینی گنهکاران برای مجلسداری قدم میگذارند.
- اگر از فقهاء دین از مجالس حسینی سؤال شود بدون هیچ شرطی میگویند: أحسن الأعمال ... اما اگر از مجالس حوسینی بپرسیم میگویند: اگر وهن دین نباشد!
- حرارتی که از حسین علیه السلام در قلبهاست "لَن تبرد ابداً" اما حرارت حوسینی پس از یک شور حوسینی فروکش کرده و مبدل به شب خاطره و تعریف جک و قهقهه میشود.
- همت مجالس حسینی کسب معرفت و شعور است ولی تلاش حوسینیان تنظیم بهتر صفها و همسانی ضربات و بالا و پایین پریدنها و شدت بیشتر شور.
- برای سوزاندن حسینیان، موسیقی و آهنگ لازم نیست اما حوسینیها تا سبک نوحه معلوم نشود که پاپ است یا چیز دیگر، حال خوشی پیدا نمیکنند.
- حسین علیه السلام حسینیت خود را حفظ نمود حتی زیر گام اسبها و خنجر کین دشمنان، اما حوسین زیر ذرهبین معرفت و امامشناسی خود را میبازد.
- حسین علیه السلام برای شنیده شدن حرفهایش به چیزی نیاز ندارد اما حوسین برای جلب توجه بیشتر به بوق و کرنا و طبل و علم و کتل دست مییازد.
- آنکه در عاشورای محرم سال 61 هجری در کربلا بود حسین علیه السلام بود نه حوسین.