آثار سوء إعراض از نماز و سبک شمردن آن
در آموزههای وحیانی و تعالیم قرآن و عترت علیهم السلام، اعراض از نماز به شدت مذمّت شده است. قرآن شریف در هنگام بیان گفتگوی بهشتیان با اهل جهنّم میفرماید:
"فِی جَنّاتٍ یَتَسائَلونَ، عَنِ المُجرِمیِنَ مَا سَلَکَکُم فِی سَقَرَ، قَالُوا لَم نَکُ مِنَ المُصَلّیِنَ وَ لَم نَکُ نُطعِمُ المِسکِینَ وَ کُنَّا نَخوضُ مَعَ الخَائِضِینَ[1]"
ترجمه: روز قیامت بهشتیان از گناهکاران سؤال میکنند چه چیز شما را به جهنم کشانید؟ پاسخ میدهند: ما از نماز گزاران نبودیم و به مستمندان طعام نمیدادیم و با آنان که سخن باطل میگفتند همآواز میشدیم و با گناهکاران همنشین بودیم.
سپس در ادامه این آیات میفرماید:
"فَمَا تَنفَعُهُم شَفَاعَةُ الشّافِعیِنَ[2]"؛ ترجمه: شفاعت شفاعتکنندگان سودشان نبخشد.
از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند:
نماز ستون دین است. پس هر کس نماز را از روی عمد ترک کند، پایههای دین خود را ویران ساخته است و آن کس که نماز را در وقت آن به جا نیاورد، داخل «ویل» میشود که سرزمینی در جهنّم است؛ چنانکه خدای تعالی در قرآن کریم فرمود: ویل براى نمازگزارانى خواهد بود که از نماز خویش غافلند[3].
از نظر قرآن و روایات، مسلمانی که نماز نخواند، روز قیامت با غیر مسلمانان محشور میشود و در صف کافران قرار میگیرد:
«مَنْ تَرَکَ الصَّلَاةَ مُتَعَمِّداً فَقَدْ کَفَر[4]»؛ ترجمه: هر کس که عمداً نماز را ترک کند به تحقیق کافر گشته است.
کُفر و شرک به سه دسته تقسیم میشود:
۱_ «کفر اعتقادی»؛ مثل کسی که اصلاً خدا و معاد را قبول ندارد و یا منکر است.
۲_ «کُفر لفظی»؛ مانند اینکه نفساً خدا را قبول دارد، امّا اقرار نمیکند.
۳_ «کفر عملی»؛ بدین معنا که شخص خدا و معاد را قبول دارد و حتّی نماز میخواند و در مشکلات به خداوند متوسّل میشود، ولی در عمل، کم کاری میکند؛ چنین فردی در حقیقت، مشرک است.
در آیات بسیاری از قرآن کریم، به مصادیق کفر و شرک عملی پرداخته شده است؛ مثلاً قرآن شریف، اعمالی مانند:
_ بیاهمیِّتی به نماز[5]
_ ریا در عمل[6]
_ ترک حج[7]
_ نپرداختن زکات[8]
_ و...
را کفر و شرک میداند؛ از اینرو در روایات شریف اهل بیت علیهم السلام سفارش شده است که با ترک کننده نماز، معاشرت نکنید.
مرحوم کلینی در کتاب شریف کافی، از عبید بن زُراره روایت میکند که گفت: به خدمت امام صادق علیه السلام شرفیاب شدم و عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا! گناهان کبیره را برای من بیان کنید.»
امام صادق علیه السلام فرمودند: «گناهان کبیره هفتتاست:
۱_ کفر ورزیدن به خداوند
۲_ کشتن انسانهای بیگناه
۳_ عاقّ والدین؛ یعنی موجبات ناخشنودی پدر و مادر را فراهم کردن
۴_ رباخواری
۵_ مال یتیم را به ناحق خوردن
۶_ از جبهه جنگ فرار کردن
۷_ تعرّب بعد از هجرت؛ یعنی بازگشت به آیین پیشین بعد از تشرّف به اسلام.
در ادامه روایت، زُراره میگوید: از امام علیه السلام پرسیدم:
«ای فرزند رسول خدا! خوردن مال یتیم گناهش بیشتر است یا ترک نماز؟»
حضرت فرمودند:
«ترک نماز گناهش بیشتر است. نخستین گناه، کفر ورزیدن به خداوند است که شامل ترک کننده نماز نیز میشود، زیرا کسی که عمداً نماز را ترک کند از کافران است[9]».
قرآن کریم، از نماز به عنوان یکی از مصادیق ذکر خدای سبحان یاد میکند و میفرماید:
"أقِمِ الصَّلوةَ لِذِکرِی[10]" ترجمه: برای یاد کردن از من، نماز برپا دار.
بنابراین هرکس از نماز رویگردان باشد، در واقع از یاد و ذکر خدای تعالی رویگردان شده است.
چنین کسی بنابر تعبیر قرآن شریف، در دنیا به یک زندگی همراه با عسرت و تنگی دچار میشود و در روز قیامت نابینا محشور میگردد:
"وَ مَن أعرَضَ عَن ذِکرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنکاً وَ نَحشُرُهُ یَومَ القِیامَةِ اَعمَی قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرتَنِی اَعمَی وَ قَد کُنتُ بَصِیراً قَالَ کَذلِکَ أتَتکَ آیَاتُنَا فَنَسیِتَهَا وَ کَذلِکَ الیَومَ تُنسَی[11]"
ترجمه: اوّلین مصیبتی که در دنیا برای اشخاص بینماز و یا کاهل نماز پیش میآید، این است که در زندگی عادی دچار مشکل و تنگنا میشوند و راهی برای حل مشکلات خود نمییابند. یک زندگی همراه با غصّه و ناراحتی به سراغ آنان میآید و زیر منگنۀ حوادث، له میشوند و راه گریزی نیز ندارند.
در برخی موارد افراد بینماز از وضعیّت مالی خوبی برخوردارند، امّا فشار روحی، اجازۀ لذّت از زندگی به آنان نمیدهد. زندگی برای چنین افرادی، مرگ تدریجی است و بعد از مرگ نیز، کور وارد صف محشر میشوند. شخص بینماز وقتی محشور میشود و خود را نابینا مییابد، میگوید: خدایا من در دنیا چشم داشتم، چرا اکنون کور هستم؟ از جانب حق تعالی خطاب میرسد: چون تو در دنیا خداوند و نماز و قرآن را فراموش کردی، اکنون نیز ما تو را فراموش کردهایم. فراموشی خداوند یعنی کوری در قیامت و عذاب جهنّم.
بینایی و روشنایی چشم در آخرت، به اعمال این دنیا بستگی دارد، بستگی به نماز اوّل وقت دارد. بستگی به ارتباط همۀ افراد خانواده با نماز، مسجد و روحانیّت دارد. در غیر این صورت، زندگی پوچ میشود. وقتی انسان در دنیا، با خدای سبحان رابطه نداشته باشد، شیطان با او رابطه پیدا میکند و او را به درّۀ تباهی پرتاب میکند.
آنچه از آیات و روایات برداشت میشود این است که نماز در مقایسه با سایر عبادتها، از اهمیّت بیشتری برخوردار است و در قیامت معیار قبولی سایر اعمال خواهد بود؛ همانگونه که امام صادق علیه السلام فرمودند:
«أوّل مَایُحاسِبُ بِهِ العِبد عَنِ الصَّلوة فَإذَا قُبِلَت مِنهُ قُبِلَ سَائِر عَمَلِهِ وَ إذَا رُدَّت عَلَیهِ رُدَّ سَائِر عَمَلِهِ[12]»
ترجمه: اوّلین امری که به واسطۀ آن بنده بازخواست میشود، نماز است. چنانچه از او پذیرفته شود، سایر اعمال او نیز پذیرفته میشود و اگر قبول نشود، سایر اعمال او نیز رد میشود.
سورۀ ماعون، تهدید تکاندهندهای برای غافلان از نماز دارد و حتّی آنان را مسلمان نمیداند:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، أَ رَأَیْتَ الَّذی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ، فَذلِکَ الَّذی یَدُعُّ الْیَتیمَ، وَ لایَحُضُّ عَلی طَعامِ الْمِسْکینِ، فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ، الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ، الَّذینَ هُمْ یُراؤُنَ، وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ[13].
ترجمه: به نام خداوند بخشنده مهربان. آیا کسی که دین خدا و روز جزا را تکذیب میکند، دیدی؟ آری او همان است که یتیم را به سختی میراند. و (کسی را) بر دادن طعام به فقرا ترغیب نمیکند. پس وای به حال نمازگزاران. آنان که از نمازشان غافل و به آن بیاعتنایند. آنان که ریاکاری میکنند و اسباب و وسائل مورد نیاز را (از دیگران) دریغ میورزند.
خداوند متعال در این آیات، غافلان از نماز را بیدین معرفی مینماید و میفرماید: وای بر این نامسلمانها که اهمیّت به نماز نمیدهند و در وقت نماز غافل از نمازند.
غفلت جامعه اسلامی از نماز، یعنی شلوغ بودن بازارها و خیابانها در وقت نماز، و بدبختی بالاتر در چنین جامعهای، این است که سینماها و اماکن تفریحی، در وقت نماز پرجمعیّت باشد. قرآن کریم چنین ملّتی را مسلمان واقعی نمیداند؛ زیرا مسلمان در فرهنگ قرآن و عترت علیهم السلام کسی است که در موقع نماز کاملاً متوجّه نماز باشد و به هیچ امر دیگری غیر از نماز توجّه نداشته باشد.
حضرت زهرا سلام الله علیها از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مورد اثرات بیتوجّهی به نماز و سبک شمردن آن سؤال کردند؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله در جواب فرمودند:
اگر کسی در نماز «تهاون» کند، نه اینکه نماز را ترک نماید، بلکه برای نماز، اهمیّت خاصّی قائل نشود و در آن سستی ورزد، پانزده پیامد ناگوار در دنیا و آخرت برای او خواهد داشت:
_ اوّلین پیامد این است که خداوند برکت را از عمرش بر میدارد! «یَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَکَةَ مِنْ عُمُرِهِ» شخص عمرش را صرف کرده، ولی وقتی از دنیا میرود، اندوختهای در نامه اعمالش نیست.
_ دوّم اینکه خداوند برکت را از رزق او بر میدارد؛ یعنی پیوسته در گرفتاری و مشکلات اقتصادی است. روزیش تنگ میشود و گرفتار غم و غصّههای مادی میگردد: «یَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَکَةَ مِنْ رِزْقِهِ». در عوض، کسی که باتقوا باشد، خداوند متعال، از راه بیگمان، رزق و روزی او را تأمین میکند: «وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا، وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ[14]»؛ شخصی ممکن است از صبح تا شب تلاش کند، ولی زندگی او تأمین نشود و رونق نداشته باشد؛ این مسائل به خاطر این است که در نماز سستی میکند.
_ سوّم اینکه: چهره نورانی صالحین و اولیای خدا را ندارد: «یَمْحُو اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سِیمَاءَ الصَّالِحِینَ مِنْ وَجْهِهِ»
_ اثر چهارم کاهلی و سستی در نماز، این است که هر عمل دیگری که انجام دهد، اجر و پاداش ندارد: «وَ کُلُّ عَمَلٍ یَعْمَلُهُ لَا یُؤْجَرُ عَلَیْهِ»؛ زیرا نماز ستون دین است و محور قبولی سایر عبادات، به شمار میرود؛ همانگونه که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «اِنْ قُبِلَت قُبِل ما سِواها و اِنْ رُدَّت رُدَّ ما سِواها[15]»؛ اگر نماز مورد قبول واقع شود، سایر عبادات مانند قرآن، روزه، حج و جهاد هم قبول میشود و الاّ مابقی عبادات او نیز بیثمر خواهد بود.
_ پنجمین اثر بیتوجّهی به نماز، آن است که دعای شخص بالا نمیرود و مستجاب نمیشود: «وَ لَا یَرْتَفِعُ دُعَاؤُهُ إِلَى السَّمَاءِ».
_ اثر ششم بیاهمیّتی به نماز، این است که فرد کاهل، از دعای صالحان و نیکان، بهرهای نمیبرد: «لَیْسَ لَهُ حَظٌّ فِی دُعَاءِ الصَّالِحِینَ».
در ادامه روایت، پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله به سه اثر بیتوجّهی به نماز، در هنگام مرگ، اشاره نموده و میفرمایند: «وَ أَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ عِنْدَ مَوْتِهِ فَأُولَاهُنَّ أَنَّهُ یَمُوتُ ذَلِیلًا وَ الثَّانِیَةُ یَمُوتُ جَائِعاً وَ الثَّالِثَةُ یَمُوتُ عَطْشَاناً فَلَوْ سُقِیَ مِنْ أَنْهَارِ الدُّنْیَا لَمْ یَرْوَ عَطَشُهُ»؛ افراد سهلانگار در مورد نمار، با کمال «خفّت و ذلّت» و در حال «گرسنگی» و «تشنگی» میمیرند.
وقتی بینماز با این حالات سخت از دنیا رفت، خداوند فرشتهای را مأمور میکند که در قبر او را شکنجه دهد، قبر را برای او تنگ گرداند و سپس تاریکی و وحشت، بر قبر او حاکم میشود: «وَ أَمَّا اللَّوَاتِی تُصِیبُهُ فِی قَبْرِهِ فَأُولَاهُنَّ یُوَکِّلُ اللَّهُ بِهِ مَلَکاً یُزْعِجُهُ فِی قَبْرِهِ وَ الثَّانِیَةُ یُضَیَّقُ عَلَیْهِ قَبْرُهُ وَ الثَّالِثَةُ تَکُونَ الظُّلْمَةُ فِی قَبْرِهِ».
اثر دیگر تهاون در نماز، آن است که: وقتی این شخص در قیامت بر انگیخته میشود، خداوند فرشتهای را مأمور میکند که زنجیری بر او بیندازد و او را در برابر خلائق به زمین کشیده و ببَرند: «یُوَکِّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَکاً یَسْحَبُهُ عَلَى وَجْهِهِ وَ الْخَلَائِقُ یَنْظُرُونَ إِلَیْهِ»
چنانچه در قرآن کریم نیز میفرماید: "خُذُوهُ فَغُلُّوهُ، ثُمَّ الْجَحیمَ صَلُّوهُ، ثُمَّ فی سِلْسِلَةٍ ذَرْعُها سَبْعُونَ ذِراعاً فَاسْلُکُوهُ[16]"؛ او را بگیرید و در زنجیر کنید. آنگاه به دوزخش در آورید. سپس او را در زنجیری که طول آن هفتاد ذراع است در بند کشید.
با خفّت و خواری او را میکشانند و به طرف جهنّم میبرند و در موقع حسابرسی هم بسیار به او سخت میگیرند: «یُحَاسِبُهُ حِسَاباً شَدِیداً». پس از طی این دوران سخت و سؤال و جواب، خداوند نظر رحمتش را از او میگیرد و این شخص، همچنان ناپاک میماند.
نتیجه این ناپاکی نیز، چیزی جز عذاب الهی نخواهد بود: «لَا یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَیْهِ وَ لَا یُزَکِّیهِ وَ لَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ[17]»؛ سختیها و فشارهایی که در این روایت برای متهاون در نماز بیان شد، فقط قسمتی از آثار و پیامدهایی است که برای سبک شمردن نماز در یک روایت بیان شده است، اثرات بیتوجّهی به نماز، بیش از اینهاست که در این مجال فرصت پرداختن به تمام آنها نیست.
روایت شده است که امام صادق علیه السلام در آخرین لحظات حیات، همة خویشان و اطرافیان خود را فراخواندند، به طوری که همه تصوّر کردند امام علیه السلام وصیّت جدیدی دارند.
پس از آنکه خویشان و بستگان امام ششم علیه السلام به بالین ایشان حاضر شدند، حضرت فرمودند: «انَّ شَفاعَتَنَا لاتَنَالُ مُستَخِفّاً بِالصَّلَوةِ[18]»؛ کسی که نماز را سبک بشمارد، به شفاعت ما اهلبیت نمیرسد.
مصداق سبک شمردن نماز این است که انسان نماز را اوّل وقت و به جماعت بهجا نیاورد و نماز را فدای خواستههای خود کند. نماز را در حاشیة زندگی خود قرار دهد و زمانی که به گمان خود به کار مهمّی اشتغال دارد، نماز را ترک نماید.
کسی که نماز را سبک بشمارد، مورد لطف پروردگار قرار نمیگیرد، به شفاعت اهلبیت علیهم السلام نمیرسد، دعای او مستجاب نمیشود و در عالم برزخ و روز قیامت گرفتار میشود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند: «لَیسَ مِنّی مَن استَخَفَّ بِالصَّلَوةِ، لاَیَرِدُ عَلَیّ الحَوضَ، لاَ وَ اللهِ[19]»؛ از من نیست کسی که نماز را سبک بشمارد، چنین کسی در کنار حوض کوثر بر من وارد نمیشود، نه به خدا سوگند وارد نمیشود.
کتاب نماز نجوای مؤمنان/ آیت الله العظمی مظاهری/ با اندکی تصرّف و توضیح
[1]المدثّر / 45-40
[2]المدثّر / 48
[3]جامع الاخبار، ص 73؛ بحارالأنوار، ج 79، ص 202
[4]عوالياللئالي، ج 2، ص 224
[5]الروم / 31؛ الماعون / 4
[6]البقره / 264
[7]آل عمران / 97
[8]فصلت / 7-6
[9]الکافی، ج 2، ص 278
[10]طه / 14
[11]طه/ 126-124: «و هر كس از ياد من دل بگرداند، در حقيقت، زندگيِ تنگ [و سختى] خواهد داشت، و روز رستاخيز او را نابينا محشور ميكنيم. ميگويد: پروردگارا، چرا مرا نابينا محشور كردي با آنكه بينا بودم؟ميفرمايد: همان طور كه نشانههاي ما بر تو آمد و آن را به فراموشي سپردي، امروز همان گونه فراموش ميشوي.»
[12]من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 208
[13]الماعون / 7-1
[14]الطلاق / 3-2: «و هر كه از خدا پروا كند، براي او راه خروجي [از گناه و مشكلات] پديد ميآورد. و او را از جايي كه گمان نميبرد، روزي ميدهد.»
[15]فلاح السائل، ص 127
[16]الحاقة / 32-30
[17]فلاحالسائل، ص 22؛ بحارالأنوار، ج 80، ص 21 ؛ مستدركالوسائل، ج 3، ص 23
[18]من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 206
[19]الکافی، ج 3، ص 269