loading...
مجله اینترنتی فهادان
بازار فهادان
آخرین ارسال های انجمن
سر دبیر بازدید : 652 یکشنبه 1394/01/30 نظرات (2)

تقریباً یک سالی بود که در پاریس ساکن بوده و هر روز فاصله 8 کیلومتری محل سکونتم تا سفارت را با خودرو شخصی تردد می کردم و عصرها و روزهای تعطیل هم برای خرید یا تفریح و آخر هفته ها هم برای سفر - که خیلی هم اهل سفر و گردش بودم – خودم رانندگی می کردم.

چون تفریحات زیادی نداشتیم و آزادی عمل خود فرانسویان را نداشتیم بعضا شبها هم برای تفریح، با ماشین توی خیابان شانز الیزه یکی دو دور می زدیم تا دل خانواده که صبح تا شب منزل بودند کمی باز شود و از غم غربت و دلتنگی های دوری از خانواده و اقوام و بستگان کاسته شود.

در خیابان شانز الیزه و پس از یکسال اقامت در فرانسه برای اولین بار صدای بوق یک خودرو را در مجاورتم شنیدم. بسیار برایم هیجان زده و جالب بود چون در یکسال گذشته هیچگاه صدای بوقی از هیچ خودرویی نشنیده بودم. این واقعه به قدری برایم جالب بود که وقتی برگشتیم منزل شروع کردم به یادداشت کردن این واقعه در میان خاطراتم.

البته این بدین معنی نیست که در فرانسه یا پاریس در آن سال بجز آن بوق هیچ بوق دیگری زده نشده باشد! ولی واقعیتی است که خیلی کم از بوق استفاده می شود. یک دلیل اش این است که رانندگان و حتی عابرین پیاده هم اصولی و درست رفتار کرده و قوانین و مقررات ترافیکی را رعایت می کنند و نیازی به بوق زدن پیدا نمی شود.

یادم آمد چون به صدای بوق حساسیت دارم روزی در تهران از محل کارم در میدان امام خمینی تهران تا فلکه صادقیه را سوار اتوبوس شرکت واحد شدم و درست در صندلی پشت سر راننده نشستم. از پایانه پارک شهر تا فلکه صادقیه همه بوقهایش را شمردم! دقیقا 99 بوق در عرض حدودا 45 دقیقه!!

وقت پیاده شدن ایستادم تا همه پیاده شوند سپس به آرامی و با احترام از راننده پرسیدم آیا هیچ می داند در این 45 دقیقه چند تا بوق زده است؟

با تعجب پرسید چطور مگر؟

گفتم: خیلی بوق زدی.

گفت: مگر نمی بینی مردم چطور رانندگی می کنند مثل آدم نمی رانند که؟!

طلبکار هم شد...

وقتی به او گفتم از اول تعداد بوقهایش را شمرده ام با تعجب گفت: بیکار تشریف داری!

گفتم: 99 بوق.

خودش هم تعجب کرد. گفتم: من که پیاده می شوم و می روم خانه ام ولی تو از صبح تا شب لابد هزارتا بوق خودت میزنی و هزارتا بوق ماشینهای دیگر را هم می شنوی غروب که منزل می روی ندانسته تاثیر این آلودگی صوتی و ... را با خودت برای زن و بچه ات سوغات میبری و از او خواستم از آن پس کمتر بوق بزند.

کمی به فکر فرو رفت و من من کرد و من هم خداحافظی کردم. به فکرم رسید اگر بعدا خودم ماشین شخصی بخرم یک برچسب راننده ناشنوا هم به شیشه عقب آن بچسبانم بلکه راننده های پشت سرم با دیدن آن لا اقل برای ماشین من بوق نزنند! چند بوق کمتر، هنوز بهتر!!

  منبع: عصرایران

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط azadeh vakili در تاریخ 1394/02/31 و 18:44 دقیقه ارسال شده است

با عرض سلام و ادب
سالها پیش از یکی استادان شنیده بودم در المان صدای بوق نمی شنوی اما تا دلتتان بخواهد در کشور ما برای هر کاری حتی سلام و احوالپرسی روزمره از بوق استفاده می شود.بهترین کار می تواند فرهنگسازی در این زمینه باشد با اشنا کردن مردم با اثراتی که بوق بر شنوایی و اعصاب و روان انسان می گذارد.و البته استفاده از جریمه می تواند در این زمینه کمک کند همانطور که در مورد بستن کمربندجوابگو بود.

این نظر توسط azadeh vakili در تاریخ 1394/02/31 و 18:31 دقیقه ارسال شده است

با عرض سلام و ادب
جالب است چند سال پیش از یکی از استاد ها شنیده بودم در المان صدای بوق ماشین نمی شنوی اما تا دلتان به خواهد در کشور ما برای هر کاری از بوق استفاده می شودحتی برای سلام و احوالپرسی.فرهنگ سازی نقش بسیار مهمی دارد .اینکه صدای این بوق چه تاثیر بر شنوایی و حتی اعصاب و روان می گذارد حتی ر نظر گرفتن جریمه برای بوق زدن های بی جا می تواند موثر باشد این مورد در مورد کمربند بستن راننده و نفر کنار جواب داد


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری