جریانشناسی فمینیسم (2)
مادری که میخواست دخترانش مرد شوند! + فیلم
«مسخ» مستندی است که در زمانی کوتاه و با تکیه بر اسناد و مدارک، افتوخیزهای جریان فمینیسم را در جهان و ایران به تصویر میکشد. بررسی افکار سیمون دوبوار، مادر معنوی فمینیستها، خصوصاً عقاید او در کتاب «جنس دوم»، موضوعی است که در قسمت دوم از مستند «مسخ» خواهید دید.
گروه فرهنگی اجتماعی برهان؛ آشنایی با سیمون دو بووُآر فمینیست (Simone De Beuvoir) فیلسوف و اگزیستانسیالیست فرانسوی و نویسندهی کتاب «جنس دوم» (The Second Sex) و واکاوی اندیشههای وی به عنوان مادر معنوی فمینیسم، موضوع قسمت دوم مستند «مسخ» را به خود اختصاص داده است.
در این قسمت سعی شده است ارتباطات و چگونگی اثرپذیری سیمون از اندیشههای ژان پل سارتر، فیلسوف اگزیستانسیالیست و ملحد فرانسوی که همواره دستخوش دوگانگی ارزشی در اعتقادات دینی و انکار هر نوع گرایش دینی بوده است بررسی شود. دلایل استقبال گسترده از کتاب «جنس دوم» (The Second Sex) به عنوان مهمترین اثر موج دوم فمینیسم، یعنی فمینیسم رادیکال، که باید آن را مانیفست فمینیستها دانست و اشاره به بخشهای مهمی از این کتاب، بخشهای دیگری از مستند «مسخ» را شامل میشود. عباراتی از قبیل:
- «انسان زن به دنیا نمیآید، بلکه زن میشود.»
- «جامعه و تاریخ مردنگار و فرهنگ مردسالار، توان زن را از او میگیرد و از او موجودی وابسته میسازد.»
- «هنرپیشهها، رقاصهها و آوازهخوانها در مدت سه قرن گذشته، یگانه زنان مستقل و دارای مقام عالی هستند.»
- «آزادترین زنان یونان باستان، نه زنان خانهدار و نه روسپیان سطح پایین، بلکه فاحشههای متشخص بودند.»
تنها بخش کوچکی از آن چیزی است که دوبووار در کتاب خود به آن پرداخته و کوشیده است تحلیل موجودی به نام زن را صرفاً به شرایط تحمیلشده از سوی جامعه تقلیل دهد.
وی بدون توجه به تفاوتهای آشکار و انکارناپذیر فیزیولوژیک، زیستشناختی و روانشناختی زنان و مردان، به نقد ساختارهای اجتماعی پرداخته و زن را موجودی کاملاً مشابه مرد میداند که تنها به دلیل قوانین و قواعد مردسالار جامعه به شکل زن در آمده است.
سیمون مفاهیمی چون تعهد به زندگی زناشویی و یا فداکاری در راه خانواده را به تمسخر و تحقیر میگیرد و معتقد است با وجود ساختارهای فرهنگی موجود همچون ازدواج، مادر شدن و روابط جنسی و جنسیتی میان زن و مرد، زنان وقتی برای آزادی یا برابری و در واقع وقتی برای زن شدن ندارند.
علیرغم وجود تعارضات و تناقضات آشکار در آرای سیمون، ظلم و تعدی فراوانی که در جوامع غربی از جانب مردان بر زنان اعمال میشد سبب راه افتادن موجی از حمایتهای زنان از سیمون شد؛ تا جایی که تلاشهای وی طی سالهای متمادی و امضای سندی تحت عنوان «من سقط جنین کردهام.» در سال 1971، حتی به تداوم مبارزات جنبش زنان و سرانجام قانونی شدن سقط جنین در فرانسه انجامید.