چرا نوجوانان به سوءمصرف مواد گرایش پیدا میکنند؟ نویسنده: دکتر شاهرخ امیری
به نام خدا _ مصرف کردن مواد، توسط نوجوانان از نگرانیهای عمدهٔ مربوط به نوجوانان امروزه است. در کشورهای غربی، ۸۰ درصد موارد مرگ به دلیل تصادفات، خودکشی و دیگرکشی است و الکل و داروها حداقل، مسئول نیمی از این مرگ و میرها هستند.
نوجوانان تمایل به استفاده کردن از مواد مختلف دارند که معمولاً شروع آن با سیگار و الکل است، بعداً به مصرف ماری جوانا (حشیش) و مواد پر خطرتر نظیر هروئین و غیره روی میآورند. استفاده کردن از مواد استنشاقی نظیر بنزین بیشتر در سنین قبل از نوجوانی و ابتدای نوجوانی است و تقریباً در بزرگسالان دیده نمیشود. در اواخر نوجوانی استفاده کردن از موادی نظیر اکستسی یا اکس و کراک نیز رایج میشود.
مرحلهٔ آغازین مصرف کردن مواد مخدر مصرف تفریحی، تجربی یا مصرف اجتماعی (تحت تأثیر حاکم بر جمع) است، در این مرحله عامل مهم در مصرف کردن مواد مخدر کنجکاوی و انجام دادن کاری است که همسالان انجام میدهند.
نوجوانان در این دوران، یاد میگیرند که مواد مخدر...
- به آنها لذت میبخشد و آنها را از قید و بند رها میکند.
- مصرف آن موجب پذیرششان توسط گروه همسالان خود میشود.
کیفیّت ارتباط نوجوان با خانواده، نفوذ همسالات را کاهش میدهد!!
در واقع همسالان در سوق دادن نوجوانان به مصرف کردن مواد مخدر نقش مؤثری دارند. اکثر پدرها و مادرها فشار همسالان را دلیل عمدهٔ روی آوردن نوجوانان به مواد مخدر ذکر میکنند و خود نوجوانان نیز این مورد را یکی از دلایل روی آوردن خود به مواد مخدر میدانند.
شکی نیست که فشار همسالان عامل مهمی است، ولی بسیاری از نوجوانان علیرغم داشتن دوستانی که سیگار میکشند یا مشروب میخورند یا مواد دیگری مصرف میکنند، خودشان سیگاری نمیشوند و از مواد مخدر استفاده نمیکنند. میزان نفوذ همسالان بر نوجوانان به کیفیت رابطهٔ نوجوانان با والدینشان بستگی دارد. هر چه رابطهٔ نوجوان با پدر و مادرش بهتر باشد، نفوذ همسالان در زمینهٔ مصرف مواد کمتر میشود.
زندگی پُر تنش و شکست عاطفی و سر خوردگی عامل دیگر اعتیاد!
روابط خانوادگی در گرایش نوجوانان به مواد مخدر نقش مؤثری دارند. نوجوانانی که رابطهٔ پُر تنش با والدین خود دارند و در خانوادههای پر مشکل زندگی میکنند. بیشتر احتمال دارد در نوجوانیشان مواد مخدر مصرف کنند. هم چنین اگر خود والدین مواد مصرف میکنند احتمال اینکه فرزندان نوجوان آنها به مواد مخدر روی بیاورند بیشتر خواهد شد.
برخی از نوجوانان برای فرار از فشارهای زندگی به مصرف کردن مواد مخدر روی میآورند، در این نوجوانان مشکلات متعدد، مقاومت آنها را در هم میشکند و برای گریز از وضعیت پریشان خود به سمت مصرف کردن مواد مخدر میروند. اینها نوجوانان خامی هستند که تاب مقابله کردن با سرخوردگیها و شکستهای عاطفی دوران نوجوانی را ندارند و برای گریز از اندوه و حل مشکلات به سوی مصرف کردن مواد مخدر میروند. در حالی که مصرف کردن مواد مخدر به هیچ عنوان توانایی یک نوجوان را در مقابله با مشکلات زندگی افزایش نمیدهد.
بی رغبتی به زندگی یا نداشتن امید به آینده، عامل دیگر اعتیاد!
برخی نوجوانان به هیچ نوع فعالیت خاصی علاقه ندارند، نسبت به مدرسه بیعلاقه هستند و گرایش به هیچ یک از انواع سرگرمیها ندارند و برای دست یابی به موفقیت و رسیدن به خواستههایشان اهمیتی قایل نیستند، برای زندگی خودشان هیچ برنامهای ندارند و بدین ترتیب به علت نداشتن امید به آینده و نداشتن انگیزه، به مصرف کردن الکل و مواد مخدر روی میآورند.
نوجوانهایی که مشکلات عصبی و روانی نظیر افسردگی و اضطراب دارند ممکن است برای غلبه کردن بر افسردگی، اضطراب و کم رویی و تقویت روابط اجتماعی خود به مصرف کردن الکل و مواد مخدر روی آورند. مطالعات نشان داده است افسردگی نوجوانها را در معرض سوء مصرف مواد قرار میدهد.
عوامل اجتماعی!
عوامل اجتماعی هم در این میان دخیل است. در دسترس بودن مواد مخدر در جامعه در گرایش نوجوانها به مصرف کردن مواد نقش مهمی دارد، تبلیغات رسانههای گروهی در این زمینه (به ویژه در گرایش نوجوانان به سیگار و الکل) نیز اهمیت دارد. نوجوانان گرایش به تقلید دارند، به ویژه تقلید از بزرگترها و تقلید از قهرمانان ورزشی و ستارگان سینما، بدین دلیل با مشاهدهٔ مصرف کردن مواد مخدر توسط افرادی که در چشم آنها آدمهای مهمی به شمار میآیند (به دلیل تقلید و همانندسازی کردن با آنها) به مصرف کردن مواد گرایش پیدا میکنند.
خطر سوء مصرف مواد در کدام نوجوانها بیشتر است؟
نوجوانان واجد برخی خصوصیات شخصیتی بیشتر احتمال دارد که معتاد شوند. به عنوان مثال نوجوانانی که قادر به کنترل کردن تکانههای خود نیستند و پرخاشگر و غیرقابل کنترل هستند بیشتر احتمال دارد از مواد مخدر استفاده کنند، این خصوصیات در نوجوانان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی بیشتر دیده میشود. از آنجایی که اینها نمیتوانند دستیابی به خواستههایشان را به تأخیر بیندازند، تحملشان برای ناکامی کم است و غالباً بیاحتیاط هستند و به سلامت خود هیچ توجهی نمیکنند، در نتیجه احتمال مصرف کردن مواد در آنها بالاست. نوجوانانی که یکی از اعضای خانوادهشان (به ویژه یکی از والدینشان) مواد مخدر مصرف میکند احتمال گرایش آنها به مصرف کردن مواد مخدر بیشتر است. علاوه بر الگو قرار گرفتن اعضای خانواده، عوامل ژنتیکی نیز در افزایش خطر سوء مصرف مواد در نوجوانهایی که سابقهٔ خانوادگی سوءمصرف یا وابستگی به مواد مخدر دارند، دخیل هستند. نوجوانانی که هم سالانشان سوء مصرف مواد دارند احتمال سوء مصرف موادشان بالاست. پس در نوجوانانی
که با دوستان منحرف ارتباط دارند از نظر احتمال ایجاد خطر سوءمصرف مواد باید مراقب بود.
فرضیه دروازه!!
- نوجوانانی که قبل از ۱۳ سالگی سیگار مصرف میکنند خطر مصرف مواد در آنها بالاست. بر طبق فرضیهٔ دروازه، نوجوانان با سیگار شروع میکنند و به سمت الکل پیش میروند، سپس حشیش و نهایتاً مواد پرخطرتر (مثل هروئین) را مصرف میکنند. بنابراین دخالت والدین در اوایل این فرایند از پیدایش مسائل جدی پیشگیری میکند.
- نوجوانانی که سابقهٔ اختلال خُلقی مثل افسردگی یا اختلال اضطرابی دارند، احتمال سوءمصرف مواد در آنها بالاست.
- نوجوانانی که نگرش مثبتی در قبال سیگار، الکل و مواد دیگر دارند و فکر میکنند مصرف کردن اینها تأثیر مثبتی بر زندگیشان خواهد داشت و موجب محبوبیت اجتماعی آنها میشود، احتمال بیشتری در سوء مصرف مواد خواهند داشت.
- نوجوانانی که اعتماد به نفس پایینی دارند و مهارتهای اجتماعی کافی ندارند و در ایجاد ارتباط با دیگران مشکل دارند، اغلب دوستان اندکی دارند، منزوی و گوشه گیر هستند و به مصرف کردن مواد پناه میبرند.
- نوجوانانی که سابقهٔ سوءاستفادهٔ جنسی در دوران کودکی دارند در معرض خطر اختلال مصرف مواد هستند.
- نوجوانانی که در خانوادههای آشفته زندگی میکنند، حمایت خانوادگی کافی ندارند و با ناسازگاریهای خانوادگی رو به رو هستند نیز در معرض خطر سوء مصرف مواد هستند.
نشانههای سوء مصرف مواد در نوجوانان کداماند؟
راه تشخیص دادن مصرف الکل یا مواد مخدر در نوجوانان مصاحبهٔ دقیق و یافتههای آزمایشگاهی است. اگرچه روشهای آزمایشگاهی اَبزار مفیدی در تشخیص دادن سوءمصرف مواد توسط نوجوانان است ولی اگر بدون شواهد کافی والدین درخواست انجام دادن آزمایش روی نوجوانان خود را بکنند این مسئله به سست شدن ارتباط والدین و نوجوانها و ایجاد فاصله بین آنها منجر خواهد شد. والدین بهتر است با نشانههای مصرف کردن مواد آشنا باشند و اگر احساس کردند نوجوانشان به طور جدی در معرض خطر سوءمصرف مواد است ارزیابیهای آزمایشگاهی انجام شود.
معمولاً تغییرات رفتاری جزء نشانههای اولیه است که با دیدن آنها والدین باید به احتمال مصرف کردن الکل و مواد مخدر شک و به موقع مداخله کنند.
نشانههای احتمالی مصرف کردن الکل و مواد دیگر از سوی نوجوانها شامل موارد زیر است:
* تغییر دوستان نوجوان و معاشرت آنها با افرادی که در مقایسه با دوستان قبلیاش از وضعیت نامطلوب تری برخوردارند.
* دوری گزیدن از اجتماعات خانوادگی و دوستان قدیمی
* غیبت کردن از مدرسه و افت عملکرد تحصیلی
* نزاع و درگیری داشتن با اعضای خانواده
* نزاع و درگیری داشتن در مدرسه با هم کلاسیها و معلمین
* از دست دادن علاقه به ورزش، سرگرمیهای قبلی و سایر فعالیتها
* تغییر کردن عادات خواب (دیر خوابیدن و دیر بیدار شدن)
* خواب آلودگی در کلاس درس.
* مشکل در داشتن تمرکز و فراموشکاری که اخیراً ایجاد شده باشد
* کم حوصله و بدعنق شدن
* زیاد دروغ گفتن
* مرموز شدن (مثل قفل کردن در اتاق)
* تلفنهای غیرمنتظره و زیاد شدن تلفنهای خصوصی
* عدم رسیدگی به نظافت و بهداشت فردی و بیتوجهی به ظاهر
* بیماریهای جسمی نامشخص و از میان رفتن سلامت جسمانی
* افزایش یا کاهش یافتن اشتها
* سرخ شدن چشمها
* استشمام شدن بوی دود از موها و لباسها
* از دست رفتن هماهنگی و تعادل اعضای بدن
* درخواست پول اضافی و ناپدید شدن ناگهانی و غیرقابل توضیح پول از منزل (دزدی از منزل)
* وجود وسایل استفاده از مواد مخدر در اتاق نوجوان
* رانندگی کردن پرخطر
البته اگر نوجوانی فقط چند تا از این علایم را نشان داد، نمیتوانید حتماً نتیجه بگیرید که او الکل یا مواد مخدر مصرف میکند، چون بسیاری از این علایم در افسردگی، ناسازگاری در مدرسه و برخی بیماریهای دیگر روانی نیز مشاهده میشود، پس با مشاهده کردن چند تا از علایم بالا باید فقط مشکوک شوید و بیشتر مراقب فرزندانتان باشید.
والدین چه طور میتوانند از سوءمصرف مواد توسط نوجوانان پیشگیری کنند؟
پیشگیری از مصرف مواد باید از همان سالهای نخست کودکی شروع شود. کودکان در سنین مدرسه به حرفهای والدین بیشتر گوش میکنند و دادن اطلاعات لازم به آنها موجب داشتن آمادگی برای مقابله در برابر فشار هم سالان در سالهای بعد خواهد شد.
بهترین رویکرد، آموزش است. در دادن آموزش از خجالت یا ترس شدید اجتناب کنید، هم بر جنبههای مثبت و هم جنبههای منفی مصرف کردن مواد مخدر اشاره کنید، فقط نصیحت نکنید، اگر فقط از جنبههای منفی مصرف کردن مواد با آنها حرف بزنید، با دیدن کسانی که موقع مصرف کردن مواد احساس بهتری پیدا میکنند و شاد میشوند سخنان شما در مورد مضرات مواد را قبول نخواهند کرد. پس باید اطلاعات حقیقی در مورد خطرات مصرف کردن مواد مخدر به نوجوانان داده شود.
گذراندن وقت با نوجوانها و حضور در فعالیتهای آنها (مثلاً ورزش) مهمترین راه بازدارنده از درگیری با مواد است. اگر والدین با نوجوانها رابطهٔ خوبی داشته باشند و با آنها در مورد مشکلاتشان صحبت کنند، مانع از گرایش آنها به دوستان ناباب میشوند. پس والدین باید سعی کنند رابطهای باز با فرزندان خود داشته باشند، در مورد مسائل مورد علاقهٔ آنها صحبت کنند تا آنها بتوانند سؤالات و اطلاعات لازم را از طریق والدین کسب کنند و برای سؤالات خود به سراغ دیگران که احتمالاً اطلاعات نادرستی به آنها خواهند داد، نروند. باید اعتماد به نفس نوجوانان را از طریق تشویق و تأکید کردن بر نقاط قوتشان تقویت کرد و باید به آنها مهارت مقابله کردن در برابر مصرف مواد مخدر و «نه» گفتن در مقابل هم سالان را آموزش داد، چون بسیاری از نوجوانان در مواقع مشکلات به سوی مصرف کردن مواد کشیده میشوند. بهتر است مشکلات آنها را شناسایی و در حل کردن آنها نوجوانان را یاری کرد. اگر مشکل روانیای نظیر افسردگی و اضطراب در آنها دیده شد سریعاً نسبت به درمان آنها اقدام شود.
والدین باید الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشند و خود از الکل و مواد مخدر استفاده نکنند. به آنها نشان دهند بدون مصرف مواد هم میتوانند از زندگی لذت ببرند و آرامش داشته باشند، چون اگر آنها خود از مواد استفاده کنند احتمال تکرار آن توسط نوجوانها زیاد میشود. والدین باید وضعیت خانواده را طوری متعادل کنند که نوجوانها برای گریز از مسائل خانوادگی به دیگران پناه نبرند و در دام مصرف کردن مواد گرفتار نشوند.
والدین بایستی امکان تفریحات سالم و سرگرمیها را برای نوجوانها افزایش دهند. فعالیتهای ورزشی، اجتماعی و علمی و موسیقی موجب احساس شادی نوجوانها میشود و زندگی آنها را هدفمند میکند و از گرایش آنها به مصرف کردن مواد میکاهد.
منبع مقاله:
امیری، شاهرخ؛ (۱۳۸۹)، مشکلات نوجوانان (راهنمای والدین برای رفتار با نوجوانان)، تهران، نشر قطره.
ضمن عرض سلام و تشکر از جناب آقای دکتر شاهرخ امیری بابت نوشتن این مقاله مفید، پیرامون این مقاله نکاتی به عرض میرسانم:
- به نظر من به کارگیری لفظ اعتیاد یا معتاد برای مصرفکنندگان مشروبات الکلی و مواد مخدر، به هیچ وجه صحیح نمیباشد زیرا وقتی میگوییم اعتیاد به مواد مخدر بد است لازمهاش این است که اگر به حد اعتیاد نرسد اشکالی ندارد. در حالی که تنها فرق من و شمایی که پاکیم و آنهایی که مبتلایند در این است که آنها یکبار این مواد را مصرف نمودند و چنان شد که همان یکبار مصرف، مساوی با عادت نمودن به مصرف شد. این مطلب مثل آن است که کسی بگوید: اعتیاد به سرقت بد است!!! این حرف خیلی خنده دار است زیرا سرقت، به خودی خود، بد است حتی اگر یکبار صورت بگیرد.
- نکتهیِ دیگری که وجود دارد اینکه اگر بخواهیم جامعتر و به روزتر سخن بگوییم جا دارد از اعتیاد به فضای مجازی نیز نام ببریم. جالب اینکه استعمال اعتیاد برای مصرف بیش از اندازه اینترنت، کاملاً صحیح است زیرا اعتیاد یعنی مصرف بیش از اندازه در جایی استعمال میشود که مصرف به اندازه آن بلااشکال بلکه مفید باشد و چون اتصال به فضای مجازی در حد مرسوم آن مفید است برای مصرف بیشتر آن لغت اعتیاد بسیار مناسب است.