loading...
مجله اینترنتی فهادان
بازار فهادان
آخرین ارسال های انجمن
سر دبیر بازدید : 670 شنبه 1394/01/29 نظرات (1)

آیا محمّد بن الحسن الصفّار، از غلاة و مُفوّضه بود؟

پاسخ اجمالی:

در مورد نادرست بودن اتهام غلو و تفویض به محمدبن حسن صفار به چند دلیل و قرینه می‌توان تمسک جست:

1. نظر علماء رجال درباره او: عالمان بزرگ رجالی شیعه، همگی از او به بزرگی یاد کرده‌اند و بعضی دیگر کتاب «بصائر الدرجات» وی را ستوده‌اند.

2. مرحوم محمد بن حسن صفار خود کتابی در رد بر غلاة دارد.

3. وی از اصحاب قمی است، و قمیان در زمان وی مشهور به طرد راویان و روایاتی هستند که کوچک‌ترین توهم غلو و تفویض در آن است. پس چنین اتهامی با توجه به محل زندگی و نوع تفکر غالب آن زمان از او دور است؛ چون کتب وی در معرض دید همشهری‌های سخت گیر وی بوده است، به طوری که قمیان جماعتی را به صرف این اتهام از قم خارج کردند ولی هرگز چنین برداشتی ازکتاب‌های وی نداشتند.

4. در کتاب وی، (بصائر الدرجات) روایاتی در نفی و انکار غلو و علم غیب از ائمه علیهم‌السلام آمده است.

پاسخ تفصیلی

مفوضه به فرقه‌ای از قدریه اطلاق می‌شود که می‌گفتند: خداوند کارهای آدمیان را به خودشان واگذار کرده است و یادی از توفیق و هدایت خداوند نمی‌کنند، دسته دیگر از مفوضه که از «غلاة» شیعه‌اند می‌گویند:

خداوند امور عالم را به حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سپس به حضرت علی علیه‌السلام و سرانجام به دیگر ائمه علیهم‌السلام واگذار کرد.[۱]

البته بنابر نقل مرحوم مامقانی که متخصص و خریط در این فن است، تفویض، معانی نُه‌گانه‌ای دارد که فقط در دو یا سه مورد آن حکم به تفویض و غلو شخص می‌توان داد.

این معانی نه گانه از این قرار است:

۱. قائل‌اند که خداوند، حضرت محمد صلی الله علیه و آله را خلق نمود و امر عالم را به او سپرد، پس او دنیا را آفرید.

2. تفویض در امر دینی؛ به این معنا که خداوند به آن‌ها (پیامبر گرامی اسلام و ائمه علیهم‌السلام) اجازه حلال و حرام کردن هر چه که خواستشان باشد داده است.

3. خداوند به پیامبر گرامی اسلام و ائمه معصومین علیهم‌السلام شوؤن مردم را در سیاست و تأدیب و تکمیل، واگذار کرده است.

4. خداوند به معصومین علیهم‌السلام بیان علوم و احکام را هر طور که مصلحت بدانند (به خاطر اختلاف عقول مردم، تقیه و...) تفویض کرده است.

5. تفویض در اعطا و منع؛ یعنی خداوند زمین و آنچه در آن است را برای ایشان خلق کرده است. آنان اختیار واگذاری یا منع هر چه را که بخواهند دارند.

6. تفویض در اینکه، معصومین علیهم‌السلام در هر واقعه‌ای، اختیار دارند به ظاهر شریعت یا به علم الاهی و الهام ربانی خود، عمل کنند.

7. تفویض در تقسیم ارزاق، یعنی رزق مردم به دست ایشان تقسیم می‌شود.

8.‌‌ همان معنایی که معتزله به آن قائل‌اند، یعنی: خداوند جهان را خلق فرمود و دیگر دخالتی در اداره و تدبیر آن ندارد.

9.‌‌ همان کلام زنادقه که قائل‌اند: تمام موانع و نهی‌ها، از افعال مردم برداشته شده است و هر آنچه می‌خواهند می‌توانند انجام دهند.[۲]

علامه مامقانی همچنین می‌افزاید:

علماء قدیم در مسائل اصولی با هم اختلاف داشتند به طوری که چیزی در نزد عده‌ای از آنان موجب فساد و غلو است و نزد عده دیگر چنین نیست.[۳]

به همین علت چه بسا به جهت این اختلافات مبنایی، یکدیگر را به غلو و تفویض متهم می‌کردند.

از میان علماء، علماء قم و مانند ابن غضائری به جهت اعتقادی که در باب غلو و تفویض دارند، عده زیادی حتی از اصحاب ائمه علیهم‌السلام را متهم به غلو [و] تفویض می‌کردند.[۴]

به طور مثال یونس بن عبدالرحمن که نجاشی در حق او می‌گوید:

یکی از بزرگان اصحاب ما و بسیار جایگاه رفیعی دارد؛[۵] قمیان، وی را ضعیف می‌شمردند. مرحوم شیخ طوسی قدّس سرّه در رجالش می‌گوید: یونس را که قمیان ضعیف می‌شمارند، شخص ثقه و مورد اعتماد است.[۶]

یا محمد بن اورمه قمی که نجاشی می‌گوید:

قمیان او را مورد طعنه قرار دادند و متهم به غلو کردند، تا جایی که قصد جانش را کردند، شب هنگام او را دیدند که تا صبح مشغول عبادت است، پس دست از او برداشتند.[۷]

ابن غضائری که در میان اصحاب رجال معروف به جرح و طعن است، از این طعن و اتهام غلو، محمد بن اورمة را بری، و قمیان را در این اتهام، خطا کار می‌داند.

او می‌گوید: «قمیان وی را (محمد بن اورمة) متهم به غلو می‌کنند و لکن روایات او نقی و پاک و بدون فساد است».[۸]

از این افراد بسیارند که توسط بعضی از اصحاب، متهم به تفویض و غلو شده‌اند با اینکه واقعاً چنین نیست.[۹]

و جالب است که محمد بن الحسن صفار خود از اصحاب قمی است و در قم هم درگذشت و کتب و آثارش در معرض دید علماء قم بود و با همه سخت‌گیری قمی‌ها در مسائل غلو و تفویض، هیچ اثری از تهمت غلو و تفویض به او نمی‌بینیم و در کتاب ابن غضائری که عموماً از ضعیفان در روایت، نام برده است، نامی از محمد بن حسن الصفار نمی‌بینیم؛ بنابراین، از اینکه در کتاب او روایاتی در شأن ائمه علیهم‌السلام آمده است نباید وی را متهم به غلو یا تفویض کرد.

نظر علماء رجال درباره محمد بن الحسن:

  • مرحوم نجاشی در کتاب خود درباره وی می‌گوید: «وی از اصحاب وجیه و گرانقدر قمی‌هاست، وی انسان ثقه و مورد اعتماد و عظیم‌القدر است».[۱۰]
  • علامه حلی در کتاب خود می‌گوید: «وی از اصحاب بزرگ و با منزلت قمی است».[۱۱] 
  • در کتاب معجم الرجال آمده که روایات وی به مرز ۵۷۲ روایت در کتب اربعه می‌رسد.[۱۲] و اصولاً بعید است که علماء قدیم با دقتی که در اخذ روایات داشتند از یک شخص غالی و یا مفوضه این مقدار روایت نقل کنند. از راویانی که از او اخذ حدیث کرده‌اند اسامی قمیان زیادی می‌بینیم. 
  • مرحوم مجلسی درباره کتاب معروف او می‌گوید: «کتاب بصائرالدرجات از اصول مورد اعتمادی است که اشخاصی مانند مرحوم کلینی رضوان الله تعالی علیه و دیگران از او نقل کرده‌اند».[۱۳] 
  • مرحوم مجلسی اوّل قدس سرّه هم می‌فرماید: قمیان عده‌ای را به اتهام غلو از قم اخراج کردند از جمله محمد بن خالد برقی که بعد به اشتباه خود پی برده و وی را با احترام برگرداندند.[۱۴] 

و امّا...

اما مطلبی که باید گفت این است که مرحوم صفار در کتاب بصائرالدرجات در نفی علم غیب، از ائمه علیهم‌السلام روایاتی را آورده است که بر نفی غالی بودن او شهادت می‌دهند.[۱۵] البته بر آگاهان پوشیده نیست و در جای خود اثبات شده است که اثبات علم غیب برای ائمه علیهم‌السلام چیز غریبی نیست، و این یکی از شؤون و مقام اهل بیت علیهم‌السلام است و غلو و تفویض نیز نیست؛ و این را لازم است بدانیم که زیارتی همانند زیارت جامعه کبیره که مملو از معارف و شؤون مقامات اهل بیت علیهم‌السلام است، توسط همین قمی‌ها نقل شده است.[۱۶]

مرحوم آقابزرگ طهرانی در شمارش کتب محمد بن الحسن الصفار از کتابی به نام «الرد علی الغلاة» نام می‌برد که در شناخت بهتر این شخص مهم است!

مرحوم نجاشی هم از این کتاب یاد می‌کند و کتاب «الرد علی الغلاة» را یکی از کتاب‌های صفار بر می‌شمرد.[۱۷]

پس از مجموع قرائن ذیل:

۱. وجود معانی مختلف برای تفویض و غلو.

2. نسبت دادن این عناوین توسط بعضی از اصحاب به هم به جهت اختلاف در بعضی از مبانی.

3. عدم نسبت تفویض یا غلو در هیچ یک از کتب رجالی یا فهرستی به صفار.

4. در دسترس بودن کتب صفار در میان قمیان که در امر تفویض و غلو بسیار شدید بودند و عدم اشکال بر این کتاب یا نویسنده آن، توسط آنان.

5. عدم وجود اسم صفار در زمره غالیان و ضعیفان در کتاب ابن غضائری که مشهور به ذکر راویان و جرح و طعن آنان است.

6. تجلیل همه علماء رجال از شخصیت و کتب وی.

7. اخذ روایات و کتب او توسط اصحاب قمی.

8. کثرت روایات او در کتب اربعه.

9. وجود کتابی از صفار در رد بر غالیان.

10. وجود روایاتی در همین کتاب بصائر الدرجات بر نفی غلو؛ می‌توان نتیجه گرفت که، نسبت تفویض یا غلو به صفار، صرف اتهام است و حقیقت ندارد.

پانوشت:

 [۱] محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص ۴۲۴.

 [۲] مامقانی، تلخیص مقباس الهدایة (غفاری)، ص ۱۵۱.

 [۳] مقباس الهدایة، مامقانی، (تلخیص: علی اکبر غفارسی)، ص ۱۵۱ – ۱۵۳ و ۱۴۹ – ۱۵۰.

 [۴] ه‌مان، ص ۱۵۲.

 [۵] نجاشی، رجال، ص ۴۴۶.

 [۶] محمد بن الحسن، طوسی، رجال، ص ۳۴۶.

 [۷] رجال نجاشی، ص ۳۲۹، ترجمه محمد بن اورمة.

 [۸] ابن الغضائری، رجال، ص ۹۳، ترجمه محمد بن اورمة.

 [۹] از جمله این افراد احمد بن الحسین بن سعید است که ابن غضائری وی را مبرا می‌داند (رجال غضائری، ج ۱، ص ۴۱) و یا احمد بن محمد بن خالد البرقی که احمد بن محمد بن عیسی وی را از قم خارج کرد و بعد پوزش طلبید و او را به قم آورد (رجال غضائری، ترجمه احمد بن محمد بن خالد)

 [۱۰] رجال نجاشی، نجاشی، ص ۳۵۴.

 [۱۱] خلاصه علامه حلی، ص ۱۵۷.

 [۱۲] معجم الرجال، آیت الله خوئی (ره)، ج ۱۵، ص ۲۵۷.

 [۱۳] بحارالانوار، مجلسی، ج ۱، ص ۲۷.

 [۱۴] مقباس الهدایة، ص ۱۵۳.

 [۱۵] به نقل از بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۱۷۰.

 [۱۶] مقباس الهدایة، پاورقی، ص ۱۵۴.

 [۱۷] رجال نجاشی، ص ۳۵۴، ترجمه محمد بن الحسن الصفار.

منبع: اسلام کوئست. نت

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط hosni ir در تاریخ 1394/01/24 و 14:27 دقیقه ارسال شده است

سلام علیکم، عالیس
اگه فاصله بین خطی کلمات اعراب دار بیشتر شود، راحت‌تر می خوانیم
خداقوت


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری