ماه اردیبهشت، یادآور مادربزرگیست که سال گذشته، تنها به فاصله چند روز، پس از سالروز ولادت حضرت زهراء سلام الله علیها که به روز مادر معروف است برای همیشه از پیش ما رفت و در بهشت اردو زد.
امسال اوّلین سالیست که مجبوریم جشن روز مادر را بدون او برگزار کنیم. طبق عادت هر سال در این روزهای منتهی به ولادت با سعادت حضرت زهراء سلام الله علیها و روز مادر در این اندیشه بودم که: به مناسبت این روز عزیز، چه کنم تا لااقل قدردان گوشهای از زحماتش باشم خواستم برایش بهترین دستبند طلای دنیا را بخرم فوراً به یاد آیه 23 سوره حج افتادم خداوند در آن آیه میفرماید: کسانی که ایمان داشته و عمل صالح به جا آورند يُحَلَّوْنَ فيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً بهشتیان را در آنجا با دستبندهایی از طلا و مروارید زینت میدهم.
گفتم برایش لباسی تهیه کنم تا زیبا و زیباتر شود به یاد آیه 33 سوره فاطر افتادم که خدا فرموده است: وَ لِباسُهُمْ فيها حَرير؛ لباس و پوشش بهشتیان از جنس حریر خالص است.
خود را عاجزتر از آن یافتم که بتوانم مادربزرگم را که اکنون در بهشت سکنی گزیده تحفهای فرستاده باشم ناگهان جرقهای تا عمق ذهنم را روشن نمود تصمیم گرفتم امسال، روح مادر را با به جا آوردن چند وعده نماز قضاء استیجاری از آنچه هست شاد و شادتر نمایم.
بر همین اساس برای آنکه به این کار وسعت بخشم بقیه بچهها و نوهها را نیز از تصمیمم باخبر ساختم تا همه با هم گل نماز قضاء خودمان را با گلهای نماز دیگران، دسته کرده به پیشگاهش یکجا هدیه فرستیم.
مسعود رضانژاد/ روحت شاد...